ایران وایر - فرامرز داور ـ همانند شیوع گسترده و مرگبار ویروس کرونا در ایران امروز، وبا در سال ۱۳۰۶ و در دوره رضاشاه پهلوی در ایران فراگیر شد.
ویروس وبا که اوج شیوع آن از شهریور تا مهر آن سال بود از طرف بندر بصره عراق به خوزستان و حتی سیستان و بلوچستان رسید؛ اما رضاشاه چطور با شیوع بیماری وبا در آن سال مبارزه کرد؟
«اداره کل صحیه مملکتی» که معادل وزارت بهداشت امروزی بود، برای ریشهکن کردن بیماری، مناطق آلوده به ویروس را قرنطینه کرد و به آنجا پزشک و دارو فرستاد. واکسن ضد وبا، تزریق اجباری، حواله وجه و اجرای اقدامات بهداشتی در مناطق آلوده، از سیاستهای کلی اداره کل صحیه بود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
مبارزه با شیوع بیماریهای واگیردار باید از سوی دولت بهطور متمرکز اداره شود و همه شهروندان از دستورات واحدی پیروی کنند تا راههای مقابله با بیماری موثر واقع شود. در سال ۱۳۰۶ و پس از فراگیر شدن وبا در ایران در اداره صحیه کل مملکتی (معادل وزارت بهداشت امروز)، شورا یا کمیسیون صحی تشکیل شد که به بیان امروزی معادل ستاد مبارزه با بیماری است. این کمیسیون چند روز در هفته گزارشهای رسیده را از مناطق آلوده به بیماری، تحت بررسی قرار میداد و دستورات را برای کنترل اوضاع صادر میکرد.
ویروس وبا از سمت بندر بصره عراق به خوزستان و حتی سیستان و بلوچستان رسید ه بود؛ بنابراین چون بیماری از نواحی همجوار و از همسایگی به داخل ایران سرایت میکرد، ایجاد قرنطینه در مرزها میتوانست اقدامی موثر در جهت پیشگیری و مبارزه با وبا باشد. در این زمان در مرزهای نواحی آسیبدیده خوزستان و قصر شیرین در غرب و دزداب در شرق (زاهدان کنونی)، از جابهجایی مسافر جلوگیری شد.
در محمره که خرمشهر کنونی است و بوشهر و بندرعباس قرنطینه آبی ایجاد شد و مسافران کشتیها را معاینه میکردند. هرکس که بیمار یا مشکوک به بیماری بود، به قرنطینه برده میشود.
در قرنطینه چه کارهایی انجام میشد؟
مقررات ایجاد قرنطینه باید برای کارکنان آن و افرادی که در قرنطینه قرار میگیرند، روشن باشد. روزنامه اطلاعات که حدود یک سال پیش از شیوع وبا آغاز به کار کرده بود، نحوه اداره قرنطینهها را براساس دستورالعمل دولتی را در دوازده بند اعلام کرده بود:
یک: برای آب مشروب واردین به قرنطینه محفظهای فلزی سرپوش و شیردار تدارک و آب مطمئن در آنها ریخته و درب آنها قفلدار باشد.
دو: کف اطاقها تنظیف و با آبآهک شستشو داده شود.
سه: مستراحهای مسقف که کف آنها با آب و آهک همه روزه ضدعفونی شود، فراهم گردد.
چهار: تازهواردین هر روز در قسمت جداگانه تحتنظر گرفته شوند که با واردین ایام قبل در یکجا نبوده و آمیزش نکنند.
پنج: حتیالمقدور غذای پختهشده به کلیه افراد داده شود.
شش: از طبخ جداگانه غذا برای افراد که باعث گسترش بیماری میشود، جلوگیری شود.
هفت: تمام کارکنان قرنطینه بایستی روابط خود را با اشخاص خارجی قطع کنن و به کلیه آنها باید با واکسن تزریق شوند.
هشت: به کلیه ماموران بهداشتی (اطبا، فراشها، نظامیهها، امنیهها، طباخ، قهوهچی و غیره) نیز باید با واکسن تزریق شوند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
نه: کلیه واردین به قرنطینه در صورت نداشتن تصدیق تلقیح، باید تزریق شده و به اهالی قصرشیرین باید مرتب تزریق شود.
ده: حتیالامکان به اشخاصی که متاهل هستند، منزل مخصوصی داده شود.
یازده: چند دستگاه چادر برای مسافرین درجه یک و دو تهیه شود که کف چادرها با حصیر مفروش و اغلب با آهک شستشو شود. دوازده: لوازم و وسایل اشخاص اروپایی نیز جداگانه تهیه شود.
مسدود شدن مرزهای زمینی و دریایی ایران
جلوگیری از گسترش بیماری در خارج از کشور و کنترل آن در درون مرزها بخشی از وظایف و مسئولیتهای دولت است.
بنابراین در ادامه سیاست کنترل بحران ناشی از شیوع وبا، همه مرزهای ایران مسدود شد و فقط دو بندر در خلیجفارس برای رفتوآمد کشتیها و مسافران اختصاص داده شد. مسافرت زائران به عراق هم تا موقع از بین رفتن وبا ممنوع شد.
پس از بستن مرزهای زمینی و دریایی، ازاینپس لزوم ساخت قرنطینه به سبک جدید و مجهز موردتوجه دولت قرار گرفت و در مرزهای شرقی و غربی و بنادر شمال و جنوب ساخت قرنطینههای دایمی به سبک جدید شروع شد. قرنطینههای بندر پهلوی (بندر امام کنونی در شمال) و آستارا در شمال؛ قرنطینههای محمره (خرمشهر فعلی) آبادان، بندرعباس، بندر بوشهر، بندرلنگه، بندر شاهپور (بندر امام فعلی در جنوب) در جنوب و قرنطینه قصرشیرین در غرب، ساخته شدند.
در سال ۱۳۰۶ به دلیل گسترش وبا پستهای بهداشتی در نزدیکی شهرها برپا شده بود و برای کنترل نظم، نظامیان هم در آن حضور داشتند. در باقی مناطق که پستهای بهداشتی وجود نداشت، برای جلوگیری از رفتوآمد مسافران و وسایل نقلیه از شهرهای آلوده به شهرهای مجاور، از سوی ماموران اداره بهداشت، پستهای بازرسی در راهها برقرار بود که این پستها هم توسط نظامیان حمایت میشد.
نظامیان تحت فرمان رییس پست بهداشت، عمل میکردند. در قرنطینههای دایمی یا موقتی علاوه بر دارو، واکسن و ادوات لازم، پزشکان ثابت یا سیاری بودند که از طرف اداره صحیه کل فرستاده میشدند. به دلیل کمبود پزشک، اداره بهداشت تعداد انگشتشماری هم پزشک به سراسر ایران ازجمله شهرهایی که وبا در آن فراگیر نشده بود، فرستاد و این پزشکان بنام «اطبای صحی» در مناطق تحتنظر خود، بیماران را معالجه میکردند.
همه این پزشکان گزارش معالجات و مشکلات بهداشتی منطقه تحتنظر خود را به اداره مرکزی در تهران گزارش میکردند تا براساس گزارشهای دریافتی سیاستهای بهداشتی تازهتر تنظیم شود.
دریافت کمک از آلمان و تجهیز موسسه پاستور تهران
درخواست کمک خارجی در مواقع شیوع بیماری از وظایف دولتهاست. در جریان شیوع وبا در سال ۱۳۰۶ بخشی از واکسن موردنیاز ایران از آلمان وارد شد. واکسنها از راه هوایی یعنی با هواپیما به ایران ارسال میشد و سپس در کل کشور پخش میشد. تجهیزات تولید سرم هم از این کشور خریداری شده بود.
گزارشهای منتشرشده در روزنامه اطلاعات سال ۱۳۰۶ نشان میدهد که دولت ایران از هند، عراق، گرجستان و بادکوبه در جمهوری آذربایجان امروزی تقاضای ارسال دارو و مشخصا سرم کرده بود. انستیتو پاستور تهران هم در این سال تجهیز شد و شمار کارکنان آن افزایش پیدا کرد.
موسسه پاستور در این دوره موفق شده بود روزانه بین هفت تا ده هزار دوز واکسن تولید و تحویل اداره بهداشت بدهد. با افزایش تولید واکسن و سرم، در بوشهر، بندرعباس و سایر شهرهای مجاور مثل شیراز، اصفهان، کرمان و کرمانشاه، ایستگاههای تزریق تاسیس شد. به دلیل مجاورت خوزستان با کشور عراق که منشا شیوع وبا در ایران بود، در مرحله بعدی مبارزه با بیماری، در آبادان، خرمشهر و اهواز هم برای تزریق واکسن ضد وبا به همه مردم، پستهایی در نظر گرفته شد تا شهروندان ایرانی در برابر بیماری ایمن شوند.
چون عدم رعایت بهداشت بهویژه بهداشت آب و مواد غذایی و نبود بهداشت در معابر و حمامها از دلایل اصلی گسترش وبا در ایران بود با وضع مقررات و قوانینی از صاحبان دامداریهای خواسته شد حیوانات را کنار رودخانهها نبرند تا مانع آلودگی آب شوند. دباغیها به بیرون شهرها برده شد و برای توالتها، دولت شروع به حفر چاه و ایجاد تاسیسات ابتدایی فاضلاب کرد.
در شهرهای اصلی آلوده به وبا، سطح خیابانها را به نفت سیاه آغشته و منازل افراد بیمار را با گوگرد ضدعفونی کردند.
با تکیه بر تجربه مبارزه با وبا در سال ۱۳۰۶، سه سال بعد که وبا در جلالآباد افغانستان شایع شد، به دستور اداره بهداشت کشور مرزهای ایران با افغانستان هم بسته شد و مسافران در مناطق مرزی قرنطینه و بیماران درمان میشدند.
این وضعیت تا سال ۱۳۱۵ که بیماری وبا در افغانستان کنترل شد ادامه داشت اما یک سال بعد وبا در کراچی شیوع پیدا کرد. این بار مرزهای آبی بسته شد و از ورود کشتیهایی که از کراچی میآمدند جلوگیری و خروج کشتیها به آن مقصد ممنوع شد. وبا پس از سال ۱۳۰۶ از کشورهای شرقی ایران وارد کشور نشد.
قانون ملی مبارزه با بیماریهای واگیردار: مخفیکاری ممنوع
مهمترین قانونی که در حکومت رضاشاه برای مبارزه با وبا و سایر بیماریهای مسری وضع شد، «قانون مبارزه با بیماریهای واگیردار» بود. برای جلوگیری از بیماریهای عفونی و شیوع بیماری دولت موظف به داشتن برنامههایی از پیش سنجیده شده است که این قانون چنین ویژگیای داشت.
«قانون مبارزه با بیماریهای واگیردار» در خرداد ۱۳۲۰ حدود سه ماه قبل از کنارهگیری رضاشاه از سلطنت به تصویب مجلس شورای ملی رسید براساس آن، وبا و اسهالهای وباییشکل، طاعون، تب زرد، آبله، مخملک، سرخجه، دیفتری، اسهال خونی، مننژیت، جزو بیماریهای مسری شناخته شد. پزشکان، ماماها، سرپرستان خانواده، صاحب مهمانخانهها هم موظف بودند هرکدام از بیماریهای مسری را که در «قانون مبارزه با بیماریهای واگیردار» مشاهده میکردند، به اداره بهداشت محل اطلاع دهند.
در صورت تخلف از این قانون، مجازاتی در نظر گرفته شد بود تا کسی شیوع بیماریهای واگیردار را «مخفی نکند.»
آزار جنسی و ضرب و شتم خبرنگار سابق صداوسیما