بی بی سی - "شب میهمان رهبرى بودم. درباره انتخابات صحبت شد. ایشان هنوز ناطق را جلو مىداند، اما فکر مىکنند که به مرحله دوم مىرسد... حساسیتى روى پیروزى احتمالى آقاى خاتمى نشان ندادند."
این بخشی از کتاب خاطرات ۱۳۷۶ اکبر هاشمی رفسنجانی است که هنوز توزیع عمومی نشده ولی پایگاه اطلاع رسانی انتخاب، قسمت هایی از آن را منتشر کرده. زمان نقل این خاطره، سه روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ است که در جریان آن، کاندیدایی که آیت الله خامنه ای تصور می کرد جلوتر است، حدود یک سوم رقیب خود رای آورد.
خاطره، فوق به نوعی یادآور برداشت مشابه آقای خامنه ای قبل از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ است که رهبر جمهوری اسلامی، برای اولین بار در تاریخ رهبری خود پای صندوق رای نرفت.
در آن انتخابات، وظیفه بررسی صلاحیت کاندیداها به عهده مجلس ششم قرار داشت و این مجلس، جمعی از اعضای نهضت آزادی و ملی-مذهبی ها را تایید صلاحیت کرده بود. آیت الله خامنه ای هم در واکنش، در روز انتخابات به کنارک از توابع شهرستان چابهار سفر کرد تا -با توجه به ممنوعیت قانونی رای دادن افراد غیربومی در حوزه های دارای کمتر از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت- اساسا در انتخابات شرکت نکرده باشد.
شباهت هر دو انتخابات ۷۶ و ۸۱ این بود که شخص اول حکومت، علی رغم دسترسی خود به سری ترین گزارش های دستگاه های حکومتی، نهایتا پیش بینیهایی به شدت متفاوت با واقعیت داشت.
در آستانه انتخابات ۷۶، آقای خامنه ای نگران "رقابتی نشدن" انتخابات بود ولی شانس پیروزی کاندیدای نسبتا ناشناخته ای چون محمد خاتمی را پایین می دانست. حتی ظاهرا تا سه روز مانده به انتخابات خیالش راحت بود که انتخابات در حد مجاز "رقابتی" شده ولی کاندیدای همسوتر رای می آورد.
در انتخابات ۸۱ هم، قاعدتا اگر رهبر می دانست قرار است انتخاباتی که به نحوه برگزاریش به شدت معترض بود، به اولین شکسست انتخاباتی اصلاح طلبان از سال ۱۳۷۶ تبدیل شود، احتمال کمی داشت که به جای مشارکت در این "پیروزی" بزرگ، پای واکنش تندی در حد قهر کردن از صندوق رای برود -که همواره دیگران را از آن برحذر داشته است.
در کنارِ نمونه هایی چون دو انتخابات فوق، البته تجربیاتی چون انتخابات ۸۸ هم قرار داشته که به نظر می رسد آیت الله خامنه ای، در ابعادی استثنایی در جهت ایجاد مطلوب خود تلاش کرده و نتیجه هم گرفته است. با وجود این، در همان انتخابات هم پیش بینی های انتخاباتی رهبر -باز در ابعادی استثنایی- بر خلاف تصورات او پیش رفته است. به طور مشخص، به این علت که آقای خامنه ای تصور می کرد محمود احمدی نژاد بیشتر از بقیه روسای جمهور ایران مطیع او خواهد بود، در حالی که آقای احمدی نژاد کاملا بر خلاف انتظاراتش رفتار کرد.
رهبر جمهوری اسلامی، تنها پنج ماه قبل از شروع درگیری علنی با محمود احمدی نژاد -که ابتدا بر سر مدیریت وزارت اطلاعات بود و سپس به موضوعات متنوع دیگر گسترش یافت- در دیداری با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت آقای احمدی نژاد بر خلاف روسای جمهور قبلی به دنبال ایجاد دوگانگی میان دولت و رهبر نیست.
او در توضیح دلایل حمایت خود از محمود احمدی نژاد گفت: "این دولت با دولتهای گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی کنند حاکمیت دوگانه درست کند." رهبر جمهوری اسلامی در ۱۶ آبان ۸۹، با اشاره به "سوء رفتارهای" مقام های ارشد دولتی در گذشته تاکید کرد: "امروز وقتی رئیس جمهوری یا مسئول ارشدی از دولت به خارج از کشور میرود، من نگرانی ندارم؛ اما قبلا نگران بودم که مسئولان در خارج از کشور می خواهند چه بگویند؟"
آیت الله خامنه ای پیشتر هم، به کرات دلایل خود برای متفاوت دانستن دولت آقای احمدی نژاد با دولت های دیگر را توضیح داده بود. او یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم، در ۲ شهریور ۸۷، با منطبق دانستن شعارهای دولت با "گفتمانهای انقلاب" گفت: "بنده در دوره های گذشته هم همیشه حمایت می کردم. منتها خب، این خصوصیاتی که عرض کردیم، موجب بشود که انسان گرمتر حمایت کند."
او حتی یک ماه مانده به رای گیری، در ۲۲ اردیبهشت ۸۸، از رای دهندگان خواست در انتخابات "خدمات بزرگ" دولت احمدی نژاد را مورد توجه قرار دهند: "انتخاب رئیس جمهور یعنی انتخاب رئیس قوه مجریه و کسی که اغلب امکانات کشور در اختیار اوست و 'میبینید' اگر چنانچه رئیس جمهوری شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگی را برای این کشور انجام میدهد." آقای خامنه ای همچنین پس از انتخابات، در خطبه های ۲۹ خرداد خود جمله "نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است" را بر زبان راند که به تاریخچه رهبری او چسبید.
همه اینها در حالی بود که در همان مقطع، طیفی از چهره های حکومتی ایران پیش بینی می کردند که محمود احمدی نژاد مطیع رهبر جمهوری اسلامی نمی ماند. ازجمله، اکبر هاشمی رفسنجانی که در نامه خود به آیت الله خامنه ای سه روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم، هشدار داد آقای احمدی نژاد در تبلیغات انتخاباتیش به طور "غیرمستقیم"، جایگاه رهبر را "نشانه گرفته است".
هاشمی رفسنجانی بعدها، اظهاراتی را از اصغر حجازی مسئول امنیتی دفتر رهبری بازگو کرد که حکایت داشت احمدی نژاد پس از انتخابات ۸۸ اعتقاد داشته بدون حمایت رهبر می توانسته وضعیت بهتری داشته باشد. به گفته او: "آقای حجازی بعد از سال ۸۸ و قبل از این ماجراها [درگیری بر سر وزارت اطلاعات] به من گفت آقای احمدی نژاد در مجلسی گفته اگر آقا از من حمایت نکرده بود، من ۳۰ میلیون رأی میآوردم."
پرهزینه ترین 'پیش بینی' رهبر
سرنوشت ساز ترین پیش بینی های آقای خامنه ای در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد -و حتی کل دوران رهبری او- به برنامه اتمی ایران مربوط می شدند؛ مشخصا از این جهت که آیت الله خامنه ای، به روایت "ده ها" نقل قول ثبت شده، تصوری از ابعاد تحریم هایی که در راه بودند نداشت.
او مثلا در ۱۶ شهریور ۸۹ گفت: "یقین دارم ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند"، در ۲۶ مرداد ۹۰ تاکید کرد: "ما در مقابل تحریمها تدریجاً یک حالت ضدضربه پیدا کردیم"، و در ۶ شهریور۹۰ به مسئولان کشور امید داد که "این تحریمها خنثی خواهد شد؛ شما بدانید"؛ آن هم با این تحلیل مشخص: "این جور نیست که اینها بتوانند و طاقت بیاورند که این حرکت و این رفتار را مدت طولانی ادامه بدهند... دنیا، دنیایی نیست که به حرف آمریکا گوش کنند."
رهبر همچنین در ۱۴ بهمن ۹۰ وعده داد: "در برابر تهدید به جنگ و تهدید به تحریم نفتی، تهدیدهایی داریم که در وقت خودش... اعمال خواهد شد"، در ۲۱ تیر ۱۳۹۱ تکرار کرد که "ما واکسینه شدهایم در مقابل تحریم"، و در ۳ مرداد ۱۳۹۱ گفت آمریکا و اسرائیل کشورهای دیگر را "با زور و با فشار و با رودربایستی" وادار به تحریم کرده اند و نتیجتا "نمیتواند خیلی ادامه پیدا کند".
مقام اول حکومت ایران حدود یک ماه بعد از تحریم نفتی ایران از طرف اتحادیه اروپا، در ۳ مرداد ۱۳۹۱ پیشبینی کرد که برای مقابله با تحریمها "طرحهای اقتصاد مقاومتی جواب میدهد"، و در ۱۵ اسفند ۱۳۹۲، در حالی که داراییهای ایران در سرتاسر جهان بلوکه شده بود، کماکان وعده می داد: "اقتصاد مقاومتی فائق خواهد آمد بر ترفندهای آنها."
با وجود همه این پیش بینی ها، با زمین گیر شدن اقتصاد ایران زیر بار تحریم های بی سابقه مالی و نفتی، این شخص رهبر جمهوری اسلامی بود که نهایتا، در اول فروردین ۱۳۹۲ اعتراف کرد: " بله، تحریمها بیاثر نبود؛ [آمریکایی ها] میخواهند خوشحالی کنند، بکنند." این اعتراف، کمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم صورت گرفت که به مذاکرات علنی میان دیپلمات های ارشد ایران و آمریکا برای رفع تحریم ها و توافق هسته ای انجامید.
البته آیت الله خامنهای پس از توافق هسته ای، مکررا تاکید کرد که شک دارد سایه تحریم ها از سر اقتصاد ایران برداشته شود که اینجا را کاملا درست پیش بینی می کرد: چون تحریم هایی که پیشتر می گفت اثر مهمی بر اقتصاد ایران ندارند، تدریجا به گونه ای "اختیار" اقتصاد ایران را در دست آمریکا قرار داده بودند که وضعیت، حتی پس از توافق هسته ای نیز به دوران قبل از پرونده اتمی باز نگشت.
با وجود این، رهبر جمهوری اسلامی همچنان در مورد اصلی ترین تحول خنثی کننده توافق هسته ای، یعنی روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و خروج او از برجام، تصور درستی نداشت. در واقع آیت الله خامنه ای در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۵ آمریکا، به بیان مواضعی پرداخت که حتی به وضوح، از نوعی نگاه خوش بینانه نسبت به آقای ترامپ حکایت می کرد.
به عنوان نمونه، آقای خامنه ای در ۱۲ آبان ۹۵ از دونالد ترامپ به عنوان کسی یاد کرد که چون "صریحتر" صحبت می کند، "بیشتر مورد توجّه مردم قرار گرفته". رهبر جمهوری اسلامی ایران، حتی لازم دید به انتقادات هیلاری کلینتون دیگر کاندیدای انتخابات رقیب آقای ترامپ واکنش نشان بدهد: "طرف مقابل [کلینتون] گفت این [ترامپ] پوپولیستی کار می کند؛ عوامگرایانه، چرا عوامگرایانه؟... حرفهایش را مردم نگاه میکردند، میدیدند درست است؛ در واقعیّات زندگی خودشان آن را میدیدند".
بعد از انتخاب رئیس جمهور جدید آمریکا هم، که به تاکید وعده داده بود از توافق هسته ای خارج می شود، آیت الله خامنه ای با نگرانی بسیاری از ناظران در مورد تاثیر انتخاب دونالد ترامپ بر وضعیت برجام همسو نبود. او در سخنرانی ۲۶ آبان ۹۵ خود گفت: "ما نه عزا میگیریم و نه شادی میکنیم، زیرا برای ما فرقی نمیکند و هیچ نگرانی هم نداریم."
او درعین حال، کماکان ضروری دانست این موضع دونالد ترامپ را تایید کند که "اگر پولی را که در این چند سال خرج جنگ کردیم، برای داخل امریکا استفاده می کردیم، می توانستیم این کشور را دو بار بسازیم". آقای خامنه ای با توصیف سخنان رئیس جمهور جدید آمریکا به عنوان "واقعیاتی" که "در این سال ها همواره مطرح می شده اما عده ای نمی خواستند آن را بپذیرند" تاکید کرد: "معنی بصیرت آن است که بدانید با چه کسی طرف هستید و او درباره شما چگونه فکر می کند."
گفتمانِ اطلاع از 'غیب'
تردیدی وجود ندارد که بسیاری از اظهارات پیش بینی گونه رهبر -مثلا در مورد پرونده هسته ای- ناشی از تجزیه و تحلیل او از اطلاعاتی هستند که به او به عنوان شخص اول حکومت ایران ارائه می شود تا بر مبنای آنها، تصمیم های حکومتی بگیرد.
با وجود این، در بسیاری از موارد، پیش بینی های رهبر جمهوری اسلامی ناظر به تصمیم های خاصی نیستند و بیشتر، در چارچوب نوعی گفتمان "اطلاع از غیب" قابل تحلیل به نظر میرسند.
نمونه ای مشهور از این موارد، وعده چهار سال پیش رهبر در مورد "محو اسرائیل در ۲۵ سال آینده" است، یعنی زمانی که احتمالا آیت الله خامنه ای دیگر زنده نیست تا در مورد تحقق یا عدم تحقق وعده خود مورد بازخواست قرار گیرد. بیان وعده فوق، به دو ماه بعد از توافق هسته ای بر می گردد که آقای خامنه ای در جریان سخنرانی خود در ۱۸ شهریور ۹۴ گفت: "برخی صهیونیستها گفته اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته ای، ۲۵ سال از دغدغه ایران آسوده شده ایم، اما ما به آنها می گوییم شما ۲۵ سال آینده را، اصولاً نخواهید دید".
در آن زمان موضع دولت اسرائیل، ازقضا نه استقبال از توافق هستهای، که تاکید بر آن بود که برجام دغدغه های اسرائیل را برطرف "نمی کند" و باید لغو شود. درمقابل، کسانی که اظهارات مورد اشاره رهبر را بر زبان رانده بودند، برخی کارشناسانِ آمریکایی یا اسرائیلی مدافع توافق هستهای بودند که -با اشاره به بخشهایی از توافق که سقفی ۲۵ ساله را برای برخی فعالیت های اتمی ایران تعیین میکردند- میگفتند برجام تا ۲۵ سال دغدغه تل آویو از دسترسی تهران به سلاح هسته ای را برطرف می کند.
اما هرچه بود، طیف وسیعی از مسئولان رسمی و نهادهای عمومی جمهوری اسلامی، اظهارات آیت الله خامنه ای را نوعی پیشبینی پیامبرگونه دانستند، در مورد آن هزاران سخنرانی، پروژه یا مقاله تولید کردند، و حتی به نصب روزشمارها و ثانیهشمارهای "نابودی اسرائیل" در میادین پرداختند.
همه این واکنشها در شرایطی صورت گرفت که سخنان رهبر، خاستگاهی بیش از آنچه -به گفته او- "برخی صهیونیستها در مورد نتیجه برجام گفته بودند" نداشت. واقعیتی که این گمانه زنی را تقویت میکرد که اگر "برخی صهیونیستها" به جای ۲۵ سال، مثلا از ۱۵ سال سخن گفته بودند، چه بسا این بار "پیش بینی" نابودی اسرائیل در ۱۵ سال آینده بود که تا سالها نهادهای تبلیغاتی حکومت ایران را درگیر میکرد.
نمونه های این قبیل پیش بینی ها، که در حال و هوای خبر دادن از غیب صورت می گیرند، در سخنرانی های رهبر جمهوری اسلامی ایران فراوان هستند.
به عنوان نمونه آقای خامنه ای، به ویژه در مقطع پس از ۱۱ سپتامبر، در سخنرانی های گوناگون به پییش بینی "سقوط غرب" پرداخته است.
او از جمله در ۲۱ خرداد ۸۳ گفته: " آنروز را خواهید دید که این دنیاى متمدن غربى از نبود معنویت، دچار هلاکت و نابودى خواهد شد"، در ۵ خرداد ۸۴ تاکید کرده: "آن روز را مىبینید که همین غرب، همین اروپا و امریکا... ساقط خواهند شد"، و در ۱۱ اردیبهشت ۹۲ بشارت داده: "اینها محکوم به سقوطند. تمدن غربی چه بخواهد، چه نخواهد، دیگر قادر نیست جلوی این سقوط را بگیرد... خواهند دید." او حتی ۱۷ اسفند ۹۱ پیش بینی کرده که غرب به خاطر تحریم ایران به سمت "استهلاک" می رود: "آمریکا و اروپا... در حال حرکت به سمت استهلاک نیروی اقتصادی هستند. غربی ها علاوه بر مشکلات اقتصادی خود، گرفتار برخی مشکلات ناشی از تحریم ایران نیز شده اند، این در حالی است که آنها برای مشکلات خود راه حل ندارند اما ایران برای مشکلات اقتصادی خود راه حل دارد."
بحران اقتصادی و اجتماعی غرب، البته قابل انکار نیستند، اما پیش بینی هایی در حد"نابودی" و "سقوط" اروپا و آمریکا تداعی کننده اتفاقاتی فراتر -از جنس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- هستند. با این حال، از آنجا که این پیش بینی ها مشخص نمی کنند دقیقا به کدام اتفاق مشخص در چه بازه زمانی ای اشاره دارند، رسانه های حکومتی می توانند به طور نامحدود سرگرم تبلیغات بر روی آنها باشند. مثلا بروز هر بحران اقتصادی در غرب، یا انتشار هر آماری در مورد مشکلات اجتماعی اروپا و آمریکا را، به معنی "تحقق پیش بینی رهبری" قلمداد کند -رویکردی که در سال های گذشته، مستمرا در تبلیغات رسمی مشهود بوده.
جدیدترین نمونه از این تبلیغات، بر سر جمله ماه پیش آیت الله خامنه ای در مورد طرح پیشنهادی دونالد ترامپ برای سازش میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها - موسوم به "معامله قرن"-صورت گرفته: "معامله قرن قبل از مردن ترامپ، خواهد مرد."
واقعیت آن است که طرح سازش پیشنهادی دولت ترامپ، از همان ابتدا با مخالفت های گسترده مواجه بوده و علاوه بر فلسطینی ها، حتی اکثر متحدان غربی و منطقه ای ایالات متحده هم از تایید آن خودداری کرده اند. درنتیجه، تعداد کشورهایی که برای "معامله قرن" آینده ای متصور نیستند، به وضوح بیشتر از آنهایی بوده که پیش بینی متفاوتی دارند.
با این حال، موضع گیری رهبر جمهوری اسلامی در مورد این طرح، با ادبیاتی بیان شده که گویی مثلا قرار است یادآور روایت مشهور منسوب به پیامبر اسلام در پیش بینی مرگ خسروپرویز پادشاه ساسانی باشد.
سرانجام نیز اگر، چنانکه صدها سیاستمدار و تحلیلگر گفته اند، طرح سازش آقای ترامپ به جایی نرسد، این اتفاق در سطح رسانه های رسمی، به تعبیر شگفت انگیز وعده رهبر از آینده تعبیر خواهد شد.
پیش بینی های 'مقدس'
واقعیت آن است که رهبر جمهوری اسلامی ایران، همچون سایر سیاستمداران، مجموعه ای از پیش بینی های درست و نادرست داشته. به عبارت دیگر مانند بقیه چهره های عالم سیاست، تحلیل های او نیز، فارغ از قضاوت ارزشی در مورد آنها، در طیفی از موضوعات به نتایج مورد انتظارش انجامیده و در پاره ای از موارد نینجامیده است.
ولی ویژگی اختصاصی تحلیل ها یا پیش بینی های رهبر در این بوده که نوعا در تبلیغاتِ به شدت پرخرجِ حکومتی به عنوان نوعی "خبر دادن" از آینده تعبیر شده اند، و زیر سوال بردن مستقیم آنها در ایران هزینه های نامتعارف داشته. در چنین فضایی، مخالفت با تصمیم هایِ مبتنی بر پیش بینی های رهبر نیز، به شدت دشوار یا غیرممکن بوده است.
هرچند درنهایت، طیفی از همین تصمیم های کلان، در شرایطی که امکان نقد موثر آنها وجود نداشته، به نتایجی کاملا مغایر با تصورات حکومتی انجامیده اند.
فرایندی که در درازمدت، بر وضعیت کشور و شهروندان آن، تاثیرات برگشت ناپذیر بر جای گذاشته است.