در تواریخ سیستان آمده است:
وقتی که سپاهیان «قُتیبه» (سردارعرب)، سیستان را به خاک وُ خون کشیدند، مردی چنگنواز، در کوی وُ برزنِ شهر - که غرق خون وُ آتش بود-از کشتارها وُ جنایات «قُتیبه» قصّهها میگفت و اشکِ خونین از دیدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری میساخت و خود نیز، خون میگریست... و آنگاه، بر چنگ مینواخت و میخواند:
«با اینهمه غم
در خانۀ دل
اندکی شادی باید
که گاهِ نوروز است
اندکی شادی باید
که گاه ِ نوروز است».
__________________
به نقل ازکتابِ دیدگاهها، علی میرفطروس، ۱۹۹۳
https://mirfetros.com/
[email protected]
شادباش! عید و نوروز، علی صدارت
صدها آرزو درون یک دیگ، ابوالفضل محققی