کیهان لندن - اصلاحطلبان در ایران برای تقویت کارزار تبلیغاتی دولت حسن روحانی علیه تحریمهای آمریکا به بهانه مقابله با شیوع کُرونا نقش محوری بازی میکنند. آنها همزمان با مخالفت با تحریمها در کسب و کاری مرگبار چشمانتظار وخیمتر شدن اوضاع در ایران هستند تا «کارزار» آنها تقویت شود!
شماری زیادی از فعالان سیاسی و اپوزیسیون صادراتی، نویسندگان، روزنامهنگاران و مجریان و کارمندان شبکههای فارسیزبان خارج کشور همصدا با نایاکیها، حزب دموکرات آمریکا و رهبران گروههای شبهنظامی از جمله حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان و همسو با روسیه و چین و رژیمهای چپگرا مثل ونزوئلا و پاراگوئه و جنایتکار تمامعیاری چون بشار اسد در تبلیغات و هوچیگری واحد خواستار برداشته شدن تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی شدهاند.
این جریان برای در امان ماندن از فشارهای حکومت و بر هم نخوردن بساط خودشان پای سفره انقلاب در مخالفت با تحریمهای آمریکا، درباره علّت اصلی اعمال تحریمها از جمله حمایت مالی و تسلیحاتی از شبهنظامیان و تروریسم سکوت میکنند.
از عوامل اصلی عدم تمایل دولتهای خارجی و شرکتهای خصوصی برای کمک به جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی کنونی که با شیوع کُرونا حاکم شده است، قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در فهرست سیاه FATF به دلیل عدم الحاق به کنوانسیون مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم (CFT) است.
اتفاقاً اصلاحطلبان قبل از قرار گرفتن ایران در فهرست سیاه به حکومت هشدار داده بودند که نپویستن به FATF به تهمانده تراکنشهای مالی و بانکی ایران با خارج صدمه جدی میزند با این حال خامنهای به آنها گوش نداد. اما حالا در به اصطلاح کارزار ضدتحریمی که به راه انداختهاند هیچ اشارهای به این موضوع و نقش اصلی و تعیینکنندهی حکومت در اعمال تحریمها نمیکنند! پرسیدنی است که این مجموعهی وابسته و همکاسه با جمهوری اسلامی چرا کارزاری برای «تغییر رفتار» و عادی شدن سیاستهای نظام راه نمیاندازند تا علت تحریمها را رفع کنند؟!
در این میان، پیروز حناچی شهردار اصلاحطلب تهران به گروه «رپرتاژآگهی»نویسان در مطبوعات خارجی پیوست و اخیراً در یادداشتی که در روزنامه انگلیسی گاردین چاپ شده نوشت «تحریمهای آمریکا نه تنها مانع شرکتها و افراد آمریکایی از انجام تجارت قانونی با شرکای ایرانی میشود، بلکه با توجه به اینکه این تحریمها فرامنطقهای هستند، تمام کشورها و شرکتها با اعمال زور مجبور هستند که از تجارت قانونی با ایران، حتی فروش دارو، خودداری کنند».
او در این یادداشت اشاره نکرده و توضیح نداده است که چرا رژیم ایران پیشنهاد آمریکا برای ارسال کمکهای بشردوستانه به کشور را که چندین بار از سوی دونالد ترامپ و مایک پمپئو تکرار شد رد کرده و چرا پزشکان بدون مرز به اتهام همکاری با نهادهای اطلاعاتی غربی از ایران اخراج شدند.
دستاویز قرار دادن بحران کُرونا و طرح ادعای دروغ تحریم دارو به امید توقف یا دستکم کاهش تحریمها رکن اصلی سیاست اصلاحطلبان در شرایط فعلی و سوء استفاده از بحران کُروناست و غلبه بر این بحران، بهانه را از دست آنها میگیرد!
قدم بعدی جریان اصلاحطلب در خدمتگزاری به جمهوری اسلامی، برداشتن مسئولیت تشدید بحران و سوء مدیریت از دوش دولت و انداختن آن بر دوش ملّت است. غلامحسین محمدی مشاور حناچی در یادداشتی با عنوان «چرا با روشهای جاری در غلبه بر کُرونا موفق نمیشویم؟» که سهشنبه ۱۹ فروردین در روزنامه دولتی «ایران» چاپ شده پیشنهاد داده پولدارها به حکومت کمک کنند تا دولت بتواند با پرداخت به کمدرآمدها از جیب پولدارها، شهرها را قرنطینه کند!
در این یادداشت آمده «در ایران به دلیل فشار تحریمها و مشکلات ساختاری اقتصاد کشور، از جمله فساد سیستماتیک در بخشهای مختلف، توان اقتصادی بخش بزرگی از جامعه تا حد زیادی تحلیل رفته و دولت توان تأمین معیشت حجم بزرگ از جامعه را ندارد. در نتیجه کُرونا به بحرانهای اقتصادی منجر میشود. بحرانهای اقتصادی معیشت افراد را دچار مشکل میکند و ماندن در خانه برای افراد زیادی ناممکن میشود و برای تأمین معیشت از خانه بیرون میآیند و کُرونا شیوع بیشتری مییابد. چرخه تکرار میشود. بطور خلاصه کُرونا موجب بحران اقتصادی میشود و بحران اقتصادی کُرونا را گسترش میدهد.»
نویسنده خواسته برای اینکه شرایط «قرنطینه حداکثری» ایجاد شود صاحبان سرمایه و بازاریان برای تامین مخارج به مردم کمک کنند و کنار دولت باشند تا به پشتوانه بستههای حمایتی و کمکهای خیّرین طبقات ضعیفتر برای تامین مخارج معیشتی از خانه بیرون نروند!
گذشته از اینکه اغلب این پولدارها در سایهی رانت و فساد و وابستگی و یا پرداخت باجهای لازم به حکومت پولدار شدهاند و معمولا نیز از وابستگان حکومت و خانوادههای مافیایی حاکم هستند، غلامحسین محمدی از آنها میخواهد که از مال خود صرف نظر کنند و به خیریهها و همنوعان خود کمک کرده و در عبور از این بحران مشارکت کنند. وی در نهایت ادعا کرده «کسانی که به مصالح درازمدت کشور فکر میکنند میدانند انتظار اینکه حاکمیت همه بار مسئولیت را بر دوش بگیرد و با اعمال قوه قهریه و اعمال قسمی دیکتاتوری از بالا مردم را وادار به خانهنشینی کند، به نفع کشور نیست»! ظاهرا به نظر این نویسندهی روزنامه دولتی «ایران»، کشورهای غربی که با وضع مقررات قرنطینه در کشورهای خود را پیش بردهاند با «قسمی دیکتاتوری از بالا مردم را وادار به خانهنشینی» کردهاند اما جمهوری اسلامی که یک نظام دینی خودکامه قرون وسطایی است که در طول دو روز در آبان ۹۸ هزاران نفر را دستگیر و زندانی کرد و ربود و به قتل رساند، آنقدر دلرحم است که نمیخواهد «با قسمی دیکتاتوری از بالا مردم را وادار به خانهنشینی» کند! قضیهی شلیک موشک به هواپیمای مسافربری و دیگر جنایات و فسادهای جمهوری اسلامی به جای خود!
غلامحسین محمدی گرچه در این یادداشت به «فساد سیستماتیک» اشاره کرده اما به روی خود نمیآورد که وقتی حکومت از سر تا پا، از جمله در همان شهرداری که وی در آن کار میکند، غرق در فساد است و بخشی از صاحبان سرمایه نیز وابسته به مافیای حکومتیاند چطور باید توقع داشت سرمایهداران سالم (اگر اصلا وجود داشته باشند) منابع مالی خود را به این سیستم بسپارند که بین مردم توزیع کند؟! از سوی دیگر او اشاره نکرده که میلیاردها دلار از منابع ملّی صرف تقویت شبهنظامیان در منطقه از حزبالله و حماس تا حشدالشعبی و حوثیها میشود و حکومت میتواند این مخارج زائد و مرگبار را که یکی از دلایل تحریمها علیه نظام جمهوری اسلامی برای مردم هزینه کند.
این هوچیگری و کمپین علیه تحریمها در حلایست که محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی در سخنرانیهای خود گفته بود ما افتخار میکنیم که به خاطر حمایت از عراق و سوریه و لبنان و فلسطین تحت فشاریم.
از سوی دیگر، یکی از عوامل اصلی تشدید شیوع کُرونا در ایران ادامهی پروازهای هواپیمایی «ماهانایر» به چین بود؛ این هواپیمایی یکی از بنگاههای سودآور وابسته به حزب اصلاحطلب کارگزاران و باند هاشمیرفسنجانی است. اما بجز دو سه نماینده مجلس بقیه مسئولان و دولتیها و همچنین اصلاحطلبان درباره این پروازها خاموش ماندند.
ساقط کردن هواپیمایی مسافربری با موشک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که ۱۷۶ سرنشین آن کشته شدند و سه روز لاپوشانی و پنهانکاری و دروغگویی، تحویل ندادن جعبه سیاه هواپیما تا این لحظه، قتلعام ۱۵۰۰ نفر از شهروندان در اعتراضات آبان ۹۸ و خودداری از اعلام رسمی تعداد قربانیان و مخفیکاریهای اتمی فقط بخشی از دلایلی است که مردم را نسبت به حکومت بیاعتماد کرده و نمیشود توقع داشت که در بحرانها با آن همکاری کنند.
دولت به نمایندگی از حکومت، که همگی با استفاده از بهترین امکانات بهداشت و درمان خود را قرنطینه کردهاند، طبقه متوسط و ضعیف را به گروگان گرفته تا یا کمکهای بینالمللی دریافت کنند و یا برخی پولدارها را مجاب کنند برای حفظ سلامت خود از جیب خرج کنند. این سیاست آلوده و پلید را اصلاحطلبان پیش میبرند.
بُعد دیگر این مجموعه به منفعتپرستی ذاتی جریان اصلاحات مربوط میشود. به قول محمدرضا تاجیک از چهرههای سابق امنیتی و مشاور محمد خاتمی «اصلاحطلبان انسانهای صغیر و کوتوله هستند که قاصرند جریان را پیش ببرند و فاقد عقلانیت سیاسی هستند و فقط خواجه حافظ شیرازی نمیداند که اصلاحطلبان در خلوت به دنبال سهمخواهی هستند».
حامیان تحریمهای جمهوری اسلامی حرفشان به قدرتهای جهانی و نهادهای بینالمللی این است که بجای قرار دادن پول در اختیار رژیم ایران مستقیم به مردم کمکهای دارویی و بهداشتی شود. اصلاحطلبان که در ظاهر مخالف تحریماند با حمله به حامیان تحریم و مدافعان کمکهای غیرپولی و با نظارت بینالمللی، آنها را متهم به دشمنی با مردم میکنند! حال آنکه دشمن مردم آنها هستند که مرگ با کُرونا به کسب و کار آنها تبدیل شده است! شماری از آنها پس از «مُردهخواری پشت تابوت قاسم سلیمانی» اکنون منتظر نشستهاند تا سوار بر موج کُرونا از گلآلود ماهی بگیرند و هزینههای خود را تأمین کنند!
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب روز دوشنبه ۱۷ فروردین در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با توصیفی از شرایط وخیم سیاسی و اجتماعی ایران گفته است با همه اینها «میتوان امیدوار بود، آنهم اینکه اوضاع بدتر میشود و این بدتر شدن میتواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است»!
سعید حجاریان از مهرههای سابق وزارت اطلاعات و تئوریسین جریان اصلاحات چندی پیش در یادداشتی با عنوان «راه میانبُر؟» پیشبینی کرده «در دورهای که قیمت هر بشکه نفت بهحدود ۲۰دلار کاهش یافته و شبح مرگ با ویروس کُرونا در جهان پرسه میزند» شورشهای اجتماعی- معیشتی در تقدیر کشورهای عقبمانده است.
اصلاحطلبان پس از شکست در صحنه سیاستهای استمرارطلبانه حالا متوسّل به پیامدهای کُرونا شدهاند و نشستهاند به این امید که اوضاع مردم بد و بدتر شود تا شاید از یکسو تحریمها برداشته شوند و از سوی دیگر به قول عباس عبدی حاکمیت در شیوه حکمرانی خود تغییر ایجاد کند!