شیما شهرابی - ایران وایر
«شنیدم نصفهشب رفته بودند قبرستان، قبر را شکافته بودند و مرده را بیرون آورده بودند. گفته بودند پدرمان مسلمان بوده، نماز شب میخوانده اما به شیوه مسلمانی خاک نشده، نه غسل دادهاند، نه تلقین خواندهاند و نه لحد برایش گذاشتهاند.»
لهجه مشهدی دارد و میان هر یک جمله که میگوید یک «یا امام هشتم» میآورد. بهورز خانه بهداشتی است که خدمات درمانی سه روستا از روستاهای شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی را پوشش میدهد: «از اول اسفندماه که بهطور رسمی اعلام شد کرونا وارد ایران شده، شبکه بهداشت به بهورزها دستور داد که درباره بیماری به روستاییان اطلاعرسانی کنند. من و همکارانم هم به روستاهای تحت پوششمان رفتیم چهرهبهچهره حرف زدیم. علایم بیماری را گفتیم. به همهشان گفتیم تب، سرفه خشک و تنگینفس داشتید جدی بگیرید.»
آنها مشغول اطلاعرسانی بودهاند که اولین بیمار با علامت تنگینفس پیدا میشود: «یکی از پیرمردهای روستایی بود که مبتلابه آسم بود. خانوادهاش فکر میکردند حمله آسمی است اما اسپری آسم دردش را دوا نکرده بود. پیرمرد تب داشت و میگفتند از چند روز پیش سرفه میکرده.» او را به بیمارستان امام حسن بجنورد منتقل میکنند اما دوام نمیآورد: «نتیجه تست هنوز از تهران نیامده بود که بنده خدا تمام کرد.» او میگوید جنازه را تحویل دادند و در یک مراسم عادی در قبرستان روستا دفن شد. به گفته این بهورز اما بعد از این پیرمرد سه نفر دیگر در همان روستا با علایم کرونا میمیرند: «جواب تست هیچکدام را نداده بودند اما بعد از فوت طبق پروتکل دفن شدند.» او توضیح میدهد که متوفیان را با آمبولانس به روستا میآوردند و دو نفر با لباس مخصوص در قبرستان در یک فاصله دورتر از مابقی آنها را دفن میکردند به خانواده هم میگفتند در فاصله دورتر نماز بخوانید.
او حالا شنیده است در یکی از روستاهای همان منطقه، خانوادهای نبش قبر انجام داده تا بتواند مرده را با اصول و قواعد کامل اسلامی از نو دفن کند: «مردم توی روستا هم به رسم و رسوم پایبندی بیشتری دارند و هم به مذهب برای همین قبول کردن این شیوه دفن و خاکسپاری برای آنها خیلی سخت بوده و قصه نبش قبر این فرد در روستاها زیاد شنیده میشود.» بااینحال او میگوید: «شنیدم هر هفت نفری که اعضای یک خانواده بودند و نبش قبر را انجام داده بودند، دستگیر شدهاند.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
خاکسپاری مبتلایان به کرونا در ایران از همان روزهای اول به دغدغهای برای طیف مذهبی در ایران تبدیل شد. درحالیکه در پروتکل جهانی، اجساد این بیماران قبل از دفن شسته نمیشوند. برخی مراجع تقلید با عدم غسل اجساد این بیماران قبل از دفن مخالفت کردند. رهبر ایران، «علی خامنهای» و آیتالله «موسی شبیری زنجانی» که بهعنوان استاد آقای خامنهای در حوزه معرفی میشود هر دو گفتهاند که اجساد باید با رعایت موازین بهداشتی، با آب غسل میت داده شوند.
البته هر دو تاکید کردهاند اگر این کار خطر داشته باشد، میتوانند بهجای غسل میت، «تیمم» داده شود. روش انجام تیمم به این شکل است که فرد باید دست خودش را به خاک بمالد و بعد جسد را با آداب مشخصی لمس کند. هرچند هر دوی این مراجع گفتهاند در صورت لزوم، دست فرد غسال میتواند بهطور مستقیم با بدن مرده تماس نداشته باشد.
در چند هفته گذشته خبرهای زیادی از پیوستن داوطلبانه طلاب برای انجام مراسم مذهبی و کفنودفن قربانیان کرونا منتشر شده است. یکی از طلابی که این روزها مشغول کار در غسالخانه بهشت معصومه است به ایرانوایر میگوید: «یکی از بستگان ما به رحمت خدا بر اثر کرونا فوت کرد، آنوقت هنوز حرف وارد شدن جهادی طلاب برای انجام تغسیل افرادی که بر اثر کرونا فوت میکردند، نبود و این بندگان خدا داشتند به هر دری میزدند که فرد متوفی را خودشان تحویل بگیرند و مراسم غسل و کفن را خودشان انجام دهند. میگفتند شنیدهایم اجساد مبتلایان به کرونا را غسل نمیدهند و چون آهک میریزند، سنگ لحد روی آن نمیگذارند.» سنگ لحد سنگی است که پس از گذاشتن میت در قبر روی آن میگذارند، به باور شیعیان میت که در کل انجام مراسم کفنودفن نیست متوجه نیست مرده و پس از قرار گرفتن داخل قبر میخواهد از جا بلند شود اما سرش به سنگ لحد برخورد میکند و متوجه میشود، مرده است.
این طلبه بیستودوساله بعد از کمی مکث میگوید: «در گروههای تلگرامی طلاب هم دیده بودم آگهی دادهاند برای کار جهادی غسل درگذشتگان کرونایی. حالوروز این خانواده که دغدغه خاکسپاری شرعی عزیزشان را داشتند، ذهنم را مشغول کرد، این بود که دستبهکار شدم.»
یک پزشک متخصص عفونی بیمارستان امین اصفهان هم روایتی شبیه به همین موضوع را تعریف میکند: «یکی از بیماران مبتلابه کرونا که فوت کرد. خانوادهاش سراغم آمده بودند و التماس میکردند که در جواز دفن عنوان کرونا را ذکر نکنید و جنازه را به خودمان تحویل دهید.» به گفته این پزشک در اصفهان جنازه بیماران کرونایی به خانواده تحویل داده نمیشود مستقیم برای انجام مراسم مذهبی به قبرستان فرستاده میشود و چند نفر از افراد خانواده حدود سه تا پنج نفر فقط میتوانند مراسم را از دور تماشا کنند. او توضیح میدهد که وقتی دلیل این خانواده را برای این موضوع میپرسد به او میگویند: «پدر ما خیلی مذهبی بود حالا میخواهند جنازهاش را بیغسل، بیکفن دفن کنند. حتی یادم میآید دختر مرحوم که خیلی پوشش مذهبی شدیدی داشت درباره نگذاشتن سنگ لحد هم یک چیزهایی گفت که من متوجه نشدم.»
دکتر میگوید آنها بیشتر از اینکه به سلامتی جامعه و حتی خودشان فکر کنند فکر انجام رسومات و سنتهای مذهبی بودند و این واقعا برای من که بیمارانم برای نفس کشیدن میجنگند، غیرقابل درک است.
یک منبع مطلع پیشتر از اینکه اجساد قربانیان مبتلابه کرونا در بسیاری از شهرها به خانوادهها تحویل داده شده است، خبر داده بود: «در بسیاری از جوازهای دفن عناوینی ازجمله بیماری حاد تنفسی یا ریوی و حتی سکته قلبی و آنفولانزا عنوان شده است و قربانیان به خانوادهها تحویل داده شدهاند و مراسم خاکسپاری و تشییع آنها به شکل کاملا عادی و مطابق رسومات شیعه صورت گرفته است.» از سوی دیگر براساس اطلاعات ایرانوایر رییس قوه قضاییه نیز به کار بردن عناوینی غیر از کرونا برای تایید مرگ متوفیان را ضروری دانسته بود.
به عقیده منبعی که با ایرانوایر گفتوگو کرده، اجابت درخواست خانواده قربانیان هم موضوع عجیبی نیست: «وقتی اطلاعات سپاه سعی در پنهانکاری آمار و ارقام فوتشدگان داشته و دارد و کادر درمان را برای نوشتن عوامل دیگر تحتفشار قرار میدهد، در مورد اجابت خواسته خانوادهای که خودشان میخواهند دلیل دیگری برای مرگ عزیزشان عنوان شود، سختگیری نمیکند.» به گفته او آنها احتمالا تنها یک شرط برای نوشتن این جواز دفن دارند اینکه کسی از این موضوع مطلع نشود. پیشتر خانواده یکی از قربانیان کرونا به ایرانوایر گفته بود تهدید شدهاند که اگر درباره کرونا حرفی بزنند جنازه عزیزشان را تحویل نمیدهند.
طلبهای که با ایرانوایر گفتوگو کرده اما معتقد است از وقتی طلاب پایکار آمدهاند دغدغه مردم برای کفنودفن شرعی قربانیان ویروس کرونا کم شده است. او میگوید: «همه کارهای شرعی انجام میشود ما حتی برای این بندگان خدا در حین کفنودفن دعا و زیارتنامه هم میخوانیم. تیمم یا غسل میدهیم بعد آهک پاشی سنگ لحد هم میگذارند.» به گفته او در ابتدای کار، آنها اجساد را تیمم میدادند اما در چند روز گذشته امکانات برای غسل با آب فراهم شده است. خبرگزاری فارس هم روز دوشنبه ۱۸ فروردینماه از آغاز تغسیل با آب متوفیان مبتلابه کرونا در استان تهران خبر داد: «تغسیل با آب متوفیان مبتلابه بیماری کرونا در تهران و ایجاد وحدت رویه در کشور در جهت اجرای حداکثری فتوای مقام معظم رهبری آغاز شد.»
البته استفاده از طلاب در غسالخانهها فقط به خاطر رعایت نکات شرعی نبوده است. یکی از پیمانکاران تامین نیروهای کفنودفن در بهشتزهرا میگوید: «بهشدت بهشتزهرا با کمبود نیروی کفنودفن مواجه شد. اول اینکه بعد از شیوع کرونا تعداد متوفایان در روز به شکل جهشی افزایش یافت دوم اینکه به خاطر پنهانکاریهای یا شاید هم عدم توجه و اطلاعرسانی سهوی چندین نفر از کارکنان غسالخانه و گورکنها به کرونا مبتلا شدند و خودشان جان باختند. برخی از آنها افرادی باسابقه بودند و ما بهشدت با کمبود نیروی انسانی در زمینه کفنودفن روبهرو شدیم.»
به گفته این فرد موضوع ابتلای غسالان و گورکنها به کرونا فقط مختص کارکنان بهشتزهرا نبوده است: «من شنیدهام در بهشت معصومه قم یا در بهشت رضای مشهد هم تعداد زیادی از کارکنان بخش کفنودفن کرونا گرفتهاند و جانباختهاند.» در مستند کوتاهی که با نام «غسالان خطشکن» از حضور طلاب مشهدی در غسالخانهها و شستوشوی قربانیان کرونا ساختهشده، نیز یکی از طلاب به شستن غسالی که در اثر ابتلا به کرونا جانباخته اشاره میکند.
پیمانکار بهشتزهرا تاکید میکند که در حال حاضر با کار جهادی طلاب مشکل کفنودفن قربانیان کرونا در شهرهای بزرگ حل شده است اما هنوز در شهرهای کوچکتر و روستاها مشکلات زیادی وجود دارد. او میگوید یکی از بستگانش را که ساکن شهر ابیک استان قزوین بوده، بهتازگی از دست داده است: «کفنودفن را کامل به خانواده سپرده بودند. فقط چند تا کیسه آهک داده بودند و گفته بودند روی قبر بپاشند. توصیه کرده بودند مراسم عمومی نگیرند و فاصله را برای خواندن نماز میت رعایت کنند. از غسال تا گورکن را خود خانواده پیدا کرده بودند. لباس و تجهیزات خریده بودند و پول داده بودند تا متوفی خاک شده بود.» این روایت شبیه به روایتی است که «محمدحسین نظری»، مستندساز خرمآبادی روز بیست و هشتم اسفندماه از نحوه خاکسپاری مادرش ارائه کرد. او داستان را از زمان تحویل گرفتن جسد مادرش از بیمارستان تا پایان خاکسپاری او در یک رشته توییت روایت کرد. داستانی تکاندهنده. آنها خودشان جسد را از سردخانه بیمارستان بیرون آورده و داخل آمبولانس گذاشته بودند، خودشان از آمبولانس خارج کرده بودند و به غسالخانه برده بودند برای غسال و گورکن لباس خریده بودند، خودشان بدن مادر را توی قبر جا داده بودند و رویش آهک پاشیده بودند بیآنکه محافظتی در میان باشد: «کفن را از روی صورت مادرم کنار نزدم آخر کدام فرزند روی صورت مادرش آهک میریزد؟ چه خوندلی! چه خوندلی! آخر این کارها را ما باید انجام میدادیم؟ اینهمه همهچیز، بیصاحب؟ آیین تدفین در میان لرها قیامتی است. هرکس آن را دیده میفهمد ما در چه دوزخی بودیم.»