سایت مشروطه
کرونا، بیماری غربزدگی اصلاحطلبان را تشدید کرد
روزنامه شرق در شماره دیروز خود با صادق زیبا کلام گفتوگویی کوتاه انجام داده و زیباکلام نیز حقارتبارترین شکل غربزدگی را در عصر پردهبرداری کرونا از حقیقت غرب به نمایش گذاشته است.
وی به روزنامه شرق گفته: «آیا ما خبر داریم آمار و ارقامیکه در چین اعلام میشود درست است؟ مثلا اگر بگویند پنج هزار تلفات داشتهاند، آیا به این آمار میشود استناد کرد؟ در حالی که در نظامهای دیگر اگر مثلا انگلیسیها یا ایتالیاییها و فرانسویها بگویند پنج هزار نفر تلفات داشتهاند، این عدد حتی پنج هزار و 500 نفر نیست و آمار را درست اعلام میکنند. در یک نظام باز اگر تصمیمی غلط و ناقص باشد زود مشخص میشود، اما در یک نظام بسته، درست است که کارها سریعتر انجام میشود، اما اگر اشتباه و نواقصی وجود داشته باشد، هیچکس از آن اطلاع پیدا نمیکند[!!]»
نکته نخست این است که آیا این فرد شواهد و قراینی برای زیر سؤال بردن آمار آن کشور شرق دور و تایید سفت و سخت آمار کشورهای غربی دارد؟ قطعا نه. پس چگونه است که او مانند وحی مُنزل از آمار غرب سخن میگوید؟ پیش از پاسخ ادامه افاضات این فرد را بخوانید. وی در ادامه افزوده است: «ما، بین چین و غربیها هستیم؛ یعنی نه آن اقتدار چین را در دولت و شخص آقای روحانی میبینیم و نه آن شفافیت رهبران غربی را. بنده به شخصه بین اقتدار کم آقای روحانی و اقتدار و اتوریته زیاد چینیها، اقتدار کم روحانی را انتخاب میکنم، چون میزان انتقادات و اعتراضات نسبت به آقای روحانی و عملکرد او در مواجهه با کرونا خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در چین دیدیم. داستان پزشک چینی را بهخاطر داریم که وقتی به مقامات چین در مورد کرونا هشدار داد، صدای او را خفه کردند و در نهایت نیز فوت شد. چنین چیزی در ایران نیست، ولی باز از عملکرد کشورهای غربی نیز خیلی فاصله داریم.» در پاسخ به سؤال بالا باید گفت زیباکلام تجسم آرزو و رویایی است که غربیها نسبت به مردمان آسیا و آفریقا داشته و دارند، به اینترتیب که در شرق عالم مردمان بنشینند و حتی برای آروغ زدن یک غربی بهبه و چهچه کنند و آن را زیباترین صدای موجود در هستی بخوانند. آری آنها چندین قرن است که آرزو دارند سیطره و برتری ذاتی و ژنی خود را در شرق به باور مردمان تبدیل کنند و بر این اساس مردمان بیرون از غرب عالم به خودتحقیری بپردازند و مدح غربیان را بگویند. باید به این فرد و امثال او یادآور شد که مرکز عالم آنها یعنی آمریکا مگر همین اواخر در مورد تلفات عینالاسد دروغی به آن مضحکی نگفت؟ مگر هم اکنون در غرب عالم به شکلی کاملاً رسمی و شیک مشغول دزدیدن ماسک از یکدیگر نیستند؟ فرانسه محموله ماسک ایتالیا را سرقت میکند و آمریکا محموله ماسک فرانسه را و... برعکس این ایرانی غرب زده یک بانوی آمریکایی که نویسنده و روزنامهنگار نیز هست در یادداشتی به مقایسه رفتار ایرانیان و غربیها پرداخت. خانم جنیفر گرین در یادداشت خود نوشت: «ایکاش مردم دنیا چگونه برخورد کردن با بحرانی بزرگ مانند کرونا را از ایرانیان بیاموزند.»
ذوقزدگی بلندگوهای ترامپ از اظهارات تأملبرانگیز سخنگوی وزارت بهداشت
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «ترجیح منافع چین بر منافع ملی» نوشت: «سخنگوی وزارت بهداشت ایران در نشست خبری خود از آمارهایی که دولت چین پیرامون تبعات ویروس کرونا ارائه میدهد انتقاد کرد و آن را «شوخی تلخ چینیها» نامید، اما همین اظهارنظر که بر پایه تحقیقات محققان ایرانی و یافتههای دیگر کشورهای جهان بود، چالشی جدی را برای کیانوش جهانپور ایجاد کرد... کاربران و شخصیتهای اصولگرا در حالی معتقدند به دلیل «حفظ منافع ملی» و «کمکهای چین» نباید چنین مسائلی مطرح شود که طی سالهای گذشته و در مقابل درخواست مذاکره دولت با آمریکا برای حفظ منافع ملی از لزوم توجه به «آرمانهای انقلاب» سخن گفته بودند».
این روزنامه زنجیرهای همچنین در یادداشت دیگری با عنوان تهران مهمتر است یا پکن؟ نوشت: «آنچه در فضای توئیتری میان نماینده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا در کشور بیان شد به دستور رئیسجمهور و دلالت ضمنی بر موجودیت عینی این ستاد بهعنوان ستاد اصلی تصمیمگیری در زمان بحران کرونا موضع رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. در واقع آنچه او بیان میکند نزد افکار عمومی از منظر قدرت رسمی حاکم در زمان وضعیت بحرانی باید مورد حمایت اجزای دیگر سیستم واقع شود. آنچه سفیر چین با ادب سیاسی خود، البته در ترجمههایی که انجام میپذیرد و با عنایت به ترجمه آن به نمایش گذاشته میشود، نوعی برخورد بالادستی از طرف سفیر پکن نسبت به سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا بهعنوان ستاد اصلی تصمیمگیری در وضعیت بحرانی بنا به مدارک و مدارج موجود است.» اظهارات تأملبرانگیز سخنگوی وزارت بهداشت درباره چین، هم ذوقزدگی رسانههای معاند را در پی داشت و هم با استقبال رسانههای زنجیرهای در داخل کشور مواجه شد.
در روزهای گذشته، محمد کشاورززاده، سفیر ایران در پکن گفته بود: «تاکنون کمکهای دولتی و مردمی چین با ۲۸ پرواز طبق جدول پیوست از شهرهای پکن، شانگهای و گوانجو به کشورمان ارسال شده است... بیش از ده میلیون ماسک، ۵۰۰ هزار کیت تشخیص کرونا، ۳۰۰ هزار جراحی و لباس ایزوله، دو میلیون و ۲۰۰ هزار دستکش، ۳۵۰ ونتیلاتور، ۵۰۰ اتاق پیش ساخته بیمارستانی و انواع دارو و تجهیزات بیمارستانی از جمله این کمکها میباشد».
نکته قابل تأمل اینجاست که همزمان با اقدامات انساندوستانه چین برای کمک به ایران در مقابله با کرونا، دولتهای اروپایی و آمریکا به هیچ عنوان حاضر نشدند تا تحریمهای ضدایرانی و از جمله تحریم دارو را لغو کنند.
تحریم اقتصادی داخلی بزرگتر از تحریم خارجی است
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در مطلبی نوشت: «روابط بانکی هم با قرار گرفتن دوباره ایران در «لیست سیاه» کارگروه اقدام ویژه مالی و احیای اقدامات مقابلهای در برابر نظام بانکی و مالی ایران هم اگر تجارت با اروپا را دشوارتر نکند، قطعا آسانتر نخواهد کرد. ضمن آنکه سیاست ارزی چندنرخی، ممنوعیتهای واردات و صادرات، بوروکراسی شدید و تغییر مکرر قوانین گمرکی و ارزی که به گفته اکثر فعالان اقتصادی و بازرگانان مشکلاتی بزرگتر از تحریمهای خارجی هستند، امسال هم ادامه خواهند داشت. این در حالی است که در شرایط کنونی بیش از پیش باید این موانع داخلی برطرف شود. در همین هفتههای اخیر با وجود همه مشکلات، دیدیم تسهیل در برخی قوانین گمرکی و رفع مقررات دستوپاگیر برای تامین کالاهای ضروری مقابله با بیماری کووید-۱۹چه تأثیر مثبتی میگذارد. با این شرایط میتوان انتظار داشت که تجارت خارجی با اروپا امسال از پارسال هم کمتر شود.» در ادامه این مطلب آمده است: «در میان این همه مشکلات، عملیاتی شدن سازوکار اینستکس، ۱۵ ماه بعد از راهاندازیاش توسط آلمان، بریتانیا و فرانسه برای تسهیل تجارت بین ایران و اروپا و دور زدن تحریمهای ثانویه آمریکا خبر خوبی بود. هرچند دادوستد کوچکی بود و به گفته برخی منابع شامل محموله دارو به ارزش ۵۰۰ هزار یورو بود، اما همین که با وجود مشکلات متعدد فنی و سیاسی عملیاتی شد، اتفاق مثبتی است و میتوان امیدوار بود که در زمان تحریمها دستکم تجارت برخی از کالاها مانند دارو و تجهیزات پزشکی را تسهیل کند. اما مشکل اصلی این سازوکار یعنی تامین پایدار منابع مالی ورودی آن همچنان پابرجاست و باید دید چگونه این مشکل در بلندمدت حل میشود.» این روزنامه نوشت: «در کنار ادامه رایزنیها و مذاکرات با اروپاییها، کاهش بوروکراسی، تسهیل قوانین گمرکی و ارزی و تصویب قوانین و انجام اقدامات لازم برای خروج از لیست سیاه افایتیاف، با توجه به اضافه شدن بحران کرونا به تحریمها، امسال اهمیت بیشتری پیدا کردهاند و میتواند تا حدودی تجارت با اروپا را بهبود دهد.» نکته متقن و مهم نوشته فوق، آنجاست که مشکلات ساختاری اقتصاد، اجرای سیاستهای بیپایه و غلط در عرصه پولی و مالی و مجموعا تحریمهای داخلی اقتصاد، مشکلی بزرگتر از تحریمهای خارجی عنوان شده است. این موضوع، جزو مهمترین هشدارهای منتقدان بوده است که وضعیت اقتصادی کشور بیش از تحریم، از سوزاندن فرصتهای شکوفایی اقتصاد و سوءمدیریت داخلی رنج میبرد. اما برخلاف آنچه در بالا آمده، همکاری ایران با FATF نه تنها گشایشی برای کشور نخواهد داشت بلکه موجب فشار و تحریم بیشتر و خودتحریمی میشود. یک مقام FATF صراحتاً گفته بود که ایران از طریق بانکهایی تحریمها را دور میزند و اگر FATF را بپذیرد این راه هم مسدود میشود.
شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۹:
اعتراض عضو فراکسیون امید بر سیاسیکاری اصلاحطلبان درباره چین
عضو فراکسیون امید در مجلس، حملات سیاسی به چین از سوی سخنگوی وزارت بهداشت و برخی مدعیان اصلاحطلب را تقبیح کرد.
جلال میرزایی ضمن یادداشتی که دیپلماسی ایرانی منتشر کرده با اشاره به حملات مذکور نوشت: این در حالی است که بسیاری از دولتهای اروپایی درگیر با بیماری کرونا و حتی در مرتبه اولی ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین رقیب تجاری چین که انتقادات پررنگ در روزهای آغازین شیوع کرونا به عملکرد چین داشتند، اکنون به سمت همکاری، همگرایی، تعامل و اشتراکگذاری تجربیات با چین به منظور تقابل هر چه بهتر و موثرتر با شیوع ویروس کرونا گام برداشتهاند.
اگر مواضع سخنگوی وزارت بهداشت و به خصوص توئیتهای سفیر چین در ایران به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار میگرفت نیازی به اتخاذ این مواضع و واکنشهای نادرست سیاسی نبود که یک نماینده مجلس تا جایی پیش رود که به خود اجازه دهد دولت را به نادیده گرفتن جان مردم کشور خود و قربانی کردن سلامت جامعه به قیمت تقویت روابط تهران با پکن متهم کند و در ادامه 17 تن از نمایندگان مجلس که عمدتا از جریان اصلاحطلب مجلس هم بودند با اتخاذ مواضعی تندتر از آقای جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت به نوعی مواضع سخنگوی وزارت امور خارجه را در واکنش به اظهارات به زعم خود خارج از شئون دیپلماتیک سفیر چین در ایران، مغایر با راهبرد «نه شرقی، نه غربی» نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین مغایر با غرور ایرانیان قلمداد کنند.
اولا سخنگوی وزارت بهداشت مواضعی را اتخاذ میکند که هیچگونه ارتباطی با حوزه کاریشان ندارد.
ثانیا به استناد چه مدرک، سند قابل قبول و یا موضع مقامات چینی میتوان ادعا کرد که اطلاعات مقامات و مسئولین پکن مبنی بر شیوع ویروس کرونا بیشتر از دیگر کشورها، سازمانها و نهادهای بهداشتی جهانی و بینالمللی بوده است؟! حداقل و کف انتظار این است که سخنگوی محترم وزارت بهداشت زمانی خارج از حوزه تعریف شده خود، موضعی را اتخاذ میکند که این سخنان به حوزههای دیپلماتیک مربوط میشود، دقت لازم را لحاظ کند.
نکته مهمتر به مواضع آقای چانگ هوا، سفیر چین در ایران باز میگردد؛ ایشان در یک توئیت و در واکنش به سخنان آقای جهانپور عنوان میکند که «دوستان باید به یکدیگر کمک کنند. ما با هم میجنگیم»؛ این کل واکنش سفیر چین به مواضع سخنگوی وزارت بهداشت ایران است؛ کجای این عبارت توهینآمیز است که برخی از دوستان اصلاحطلب را برآشفته کرده است؟ اینکه آقای موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه بر حسب وظایف ذاتی و تعریفشده خود بخواهد از تشدید مجادله بیهودهای که شکل گرفته بود، جلوگیری کند، کجای این سخنان غرور ملی ایرانیان را خدشهدار کرده است؟ آیا اتخاذ مواضعی کاملا منطقی و منطبق با عرف و شئون دیپلماتیک و سیاست خارجی کشور به منظور تشکر از کمکهای پزشکی چین به ایران در زمینه تقابل با کرونا که تا به اکنون در 10 یا 15 مرحله صورت گرفته، مغایر با راهبرد نه شرقی و نه غربی نظام جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آقایان نماینده را به اصطلاح نگران کرده و به وزیر امور خارجه تذکر میدهند؟
میرزایی با اشاره به این که چین در دوره تحریم اولین شریک تجاری ایران است میافزاید: سوال اینجاست که چین چه رفتار مغایر ایدئولوژیکی با ایران داشته است؟ پکن چه زورگویی و یا تحکم سیاسی و دیپلماتیکی را بر تهران اعمال کرده است؟! مگر سرایت ویروس کرونا از چین تنها مختص و منحصر به ایران بوده است؟! مگر تعمدی در انتقال این ویروس به ایران بوده است؟! مگر اقتصاد چین از قبل شیوع کرونا در این کشور آسیبهای جدی ندیده است؟! این رفتارها، مواضع و سخنان تقریبا غیرمنطقی برخی سیاسیون ناشی از چیست؟! ذیل تمام نکاتی که مطرح شد اکنون سوال اساسی این است که برخی با این موضعگیریها چه اهدافی را دنبال میکنند؟ این سخنان، واکنشها و تذکر به وزارت امورخارجه و شخص آقای دکتر ظریف، آن هم در این برهه حساس چه منافعی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؟! آیا در این مواضع محاسبه هزینه و فایده صورت گرفته است؟
یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۹:
عبدی: تخریب چین سیاست آمریکایی است
اظهارات سیاسیکارانه سخنگوی وزارت بهداشت و برخی مدعیان اصلاحطلبی علیه دولت چین، با انتقاد عباس عبدی عضو حزب منحله مشارکت مواجه شد.
به گزارش خبر آنلاین، بعد از آن که کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت آمار کرونا در چین را «شوخی تلخ» خواند، آن هم در حالی که ایران تحت تحریمهای وضع شده از سوی آمریکا قرار گرفته و ایران به دنبال رابطهای دوستانه با چینیها است، جنجالی به راه افتاد.
عباس عبدی در این زمینه گفت: فرض کنیم سیستم تغذیه چینیها اشکال داشته باشد و یا چینیها اطلاعات خود درباره کرونا را در دسترس نگذاشته باشند. این توجیهی برای ایالات متحده نمیآورد. آمریکا موج سوم و چهارم کرونا بود و امروز در بالاترین نقطه شیوع قرار دارد و خودشان امروز به شدت درگیر این هستند که چگونه با مسئله برخورد کنند. در حالی که کره جنوبی که نزدیک به چین است و جزو موج اول بود که درگیر کرونا شد اما توانست با اقدامات خود جلوی کرونا را بگیرد. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم حملاتی که ترامپ به چین میکند بیش از آنکه ناشی از تقصیرهای چین باشد برای پوشاندن ضعفهای خود اوست؛ ابرقدرتی که میگوید «اول آمریکا» امروز با چالش کرونا اینگونه برخورد میکند.
درمورد ایران هم همین را میتوانیم بگوییم. ویروسی در چین شایع شده و به شرط آنکه ثابت شود مربوط به سبک تغذیه آنها است، میتوانیم چینیها را تا این حد مسئول بدانیم که چرا سبک تغذیه آنها اینگونه است. البته میتوانست در هر جای دیگری هم باشد. مگر ویروس مرس در عربستان یا ایدز در آمریکا یا ابولا در آفریقا شایع نشد؟
وی میافزاید: در غرب مسئله حمله به چین فراتر از این حرفهاست. به نظر من حسادت و رقابت با چین هم در این موضوع دخیل است. تحلیل ایالات متحده این است که بزرگترین خطری که آنها را تهدید میکند چین است، نه خطری که آنها را بمباران کند یا به آنها بمب اتم شلیک کند. خطرشان این است که چین در حال گرفتن جایگاه اولی ایالات متحده است.
فراموش نکنیم زمانی در قرن بیستم گفته میشد همین که نگذارند یک میلیارد نفر چینی گرسنه بمانند یک معجزه است. امروز چین از همه این مراحل عبور کرده و در حال تبدیل شدن به قدرت اقتصادی اول جهان است. این کشور از نظر فناوری، تکنولوژی و... در حال پیشرفت است و این مسئله یک نوع حسادت برای حکومتها و حتی تمدن غربی ایجاد میکند.
عبدی گفت: اصلاً فرض کنیم چین اطلاعات دقیقی به شما نداده است، اما رفتارش که حاکی از اهمیت ویروس کرونا بود. این کشور حدود 15 هزار میلیارد یوآن یعنی چیزی معادل دو هزار میلیارد دلار برای مبارزه با کرونا هزینه مستقیم و غیرمستقیم کرده است. این باید تجربه و درس خوبی برای همه کشورهای دیگر میبود که موضوع کرونا چقدر جدی است. بیتوجهی و بیمسئولیتی خود را نباید به چین منتقل کرد.
عبدی همچنین خاطرنشان کرد: از طرف دیگر بیاییم خودمان را جای چینیها بگذاریم. چرا آنها باید به ایالات متحده اطلاعات بدهند؟ رئیس جمهور آمریکا هر روز به مردم خودش هم دروغ آشکار میگوید چه رسد به جهان. یعنی خلاف آنچه همه میبینند را بیان میکند. چین چطور باید به چنین حکومتی که میگوید «اول آمریکا» طبعاً بقیه هم بروند بوق بزنند؛ اعتماد کند و اطلاعات خود را در اختیار آن بگذارد؟
فکر میکنم اگر کشور دیگری با چنین حکومتی در این دو دهه با رشد دو رقمی مواجه بود میتوانست ادعای برتری نژادی کند! حکومت چین حتماً اشکالاتی دارد اما طبیعتاً برای مردم خودش کار میکند و یک رشد اقتصادی بسیار شایسته را ایجاد کرده است. کاری که ما هم باید انجام دهیم و در پی رفاه مردم خودمان باشیم.
وی در ادامه گفت: در هر حال بنده، شما و دیگران اگرچه حق داریم سیاست چین را نقد کنیم همانطور که من هم چندین بار نقد کردهام. اما فکر میکنم درست نیست که سخنگوی بخشی از دولت بیاید چنین حرفهایی بزند، فارغ از این که این حرفها درست هست یا نه. مجموعه دولت باید ذیل سیاست خارجی کار کند. خب اگر کسی قبول ندارد استعفا دهد و کنار برود؛ هیچ ایرادی هم ندارد که در جایگاه مستقل خود هر چه میخواهد بگوید.
در مجموع اگر بخواهیم انگیزهها را تحلیل کنیم براساس شواهد میتوان گفت که برخی ضدیتها با چین از روی بدبینی به کمونیسم و سابقه بدی که از این رژیمها دارند است، هر چند چین در عمل فاصله زیادی از کمونیسم گرفته است. ضدیت عدهای دیگر هم از سر علاقه به آمریکا و غرب است؛ عدهای هم دنبال گربهای میگردند تا زنگوله مشکلات را به گردن آن بیندازند. البته چینیها بیتقصیر هم نیستند، اما این دلیل نمیشود ما تقصیرات و ناتوانیهای مهمتر خودمان را نادیده بگیریم. نمونهاش همین سیاست محدود کردن فاصلهگذاری فیزیکی است. چینیها مدتها پیش به بهترین شکل در کشور خودشان عمل کردند اما ما هر روز برای خودمان یک حرفی میزنیم. چرا این تقصیرات را میخواهیم گردنکشورهای دیگر بیندازیم؟
وخامت اوضاع کرونایی در انگلیس استفاده از ماسکهای 11 سال قبل!!
وبسایت شبکه دولتی انگلیس در توضیح اینکه چرا در آن کشور کادر درمانی و پزشکی مجبورند از کیسه زباله برای حفاظت از خود استفاده کنند نوشت: نبود تجهیزات و امکانات برای کارکنان بخش بهداشت و درمان در انگلیس، به شکل فلجکننده درآمده است
در حالی که آمار مرگومیر بر اثر ویروس کرونا همچنان بالا میرود، بیمارستانهای سراسر بریتانیا بیوقفه تلاش میکنند تا تختهای بیشتری را در بخش مراقبتهای ویژه به کسانی که حالشان وخیم است، اختصاص بدهند.
بیبیسی فارسی نوشت: چندین نفر از کارکنان بخش بهداشت و درمان در انگلستان در گفتوگو با بیبیسی از کمبود تجهیزات و امکانات در بیمارستان گفتند. به دلیل هشدار و منع آنها از گفتوگو با رسانهها، تمایلی به گفتوگوی عمومی نداشتند اما پزشکی از بخش مراقبتهای ویژه در میدلندز حاضر به گفتوگو شد. بیبیسی برای محفوظ ماندن هویت او نامش را در این گفتوگو تغییر داده است.
دکتر رابرتز میگوید بیمارستان در آستانه سقوط است. بخش مراقبتهای ویژه پر از بیماران مبتلا به ویروس کرونا است. همه عملهای جراحی، غیراضطراری تشخیص داده و لغو شده؛ حتی برای بیماران سرطانی. کمبود نیرو و کادر درمان وجود دارد، کمبود تختهای مخصوص مراقبت ویژه، کمبود آنتیبیوتیکهای لازم و دستگاه تنفس مصنوعی.
همه اینها همراه است با عدم اطمینان روزافزون از آنچه درروزهای اوج این بیماری اتفاق خواهد افتاد که گفته میشود در بریتانیا حدود ۱۴ و ۱۵ ماه آوریل (هفته پیش رو) خواهد بود.
در میان تمام حرفهای او این واقعیت مطرح میشود که همه این متخصصان درمانی که بیش از ۱۳ ساعت در روز به مراقبت از بیماران بدحال میپردازند، ناچارند تجهیزات محافظت شخصی خود را بهصورتهای مختلف با کیسههای زباله، پیشبندهای پلاستیکی و عینکهای اسکی عاریهای بسازند.
دکتر رابرتز (!) میگوید: «پرستاران در بخش مراقبتهای ویژه ناچارند کارهایی را انجام دهند که خطر انتقال ویروس از طریق ذرات موجود در هوا برایشان وجود دارد اما به آنها گفتند کلاههای معمولی پارچهای بگذارند که سوراخ دارد و اصلاً محافظت نمیکند. این اشتباه است. به همین دلیل ناچاریم کیسههای پلاستیکی زباله یا پیشبندهای پلاستیکی را روی سرمان بکشیم».
او میگوید بیمارستانی که او در آن کار میکند هیچچیز از طرف دولت دریافت نکرده است و شرایطی که در آن قرار دارند باعث نگرانی است. «ماسکهای تنفسی محافظ که در حال حاضر مورد استفاده است، روی آنها برچسبهای تاریخ مصرف جدید چسبانده شده است. دیروز یکی از آنها را دیدم که سه بار روی آن برچسب خورده بود. اولی تاریخ پایان مصرف آن ۲۰۰۹ بود و روی آن برچسب دیگری تاریخ مصرف را ۲۰۱۳ زده بود و سومین برچسب که بر روی آن دو قرار گرفته بود، تا سال ۲۰۲۱ بود».
دکتر رابرتز در حال حاضر از دستگاه تنفس مصنوعی برای بیمارش استفاده میکند و بیماران او سه نفر از همکارانش هستند که آزمایش ویروس کرونای آنها مثبت بوده است.
یکی از آنها پزشک مراقبتهای ویژه است که در بخش بیماران کووید کار میکرد و مانند دکتر رابرتز امکانات و تجهیزات حفاظتی ناکافی و نامناسبی داشته است. دو نفر دیگر از آنها هر دو در بخشهای دیگر و با بیماران غیرکرونایی کار میکردند و به همین دلیل از تجهیزات حفاظت شخصی و لباس مخصوص استفاده نمیکردند. هر دو ویروس را از محیط کاری خود گرفتهاند.
دکتر رابرتز میگوید: «سختترین مسئله در حال حاضر خبر دادن تلفنی به بستگان کسانی است که دست از ادامه درمان آنها کشیدهایم، اینکه باید بگویی بستگان شما مردهاند یا در حال مرگ هستند اما نمیتوانیم اجازه بدهیم وارد شوید و آنها را ببینید».
«من نمیتوانم تضمین کنم که بهترین پرستاری انجام میشود چون بهترین پرستاران ما ناچارند چهار ساعت بیش از وقت عادی کار کنند. آنتیبیوتیکها تمام شده، نمیتوانم تضمین کنم که همه درمانهایی که بلد هستم به آنها کمک خواهد کرد».
سازمان بهداشت عمومی انگلستان میگوید آماری از تعداد کارکنان بخش بهداشت و درمان که پس از ابتلا به ویروس کرونا در محل کار، در بیمارستان بستری شده باشند، در اختیار ندارد.
البته دو کشوری که بیشترین میزان ابتلا را در اروپا دارند، این آمار را دارند. در وضعیت اضطراری اسپانیا، وزیر بهداشت در روز ۲۷ مارس اعلام کرد که بیش از ۹۴۰۰ نفر از کارکنان بخشهای درمانی مبتلا به کرونا شدهاند و در ایتالیا، در تاریخ ۳۰ مارس، بیش از ۶۴۱۴ نفر از کادر پزشکی مبتلا به این بیماری شدهاند.
بنا بر پیشبینیهای مبتنی بر تجربه ایتالیا و اسپانیا، دکتر رابرتز میگوید کارکنان بخش درمانی بریتانیا باید آماده اوج این بیماری در کمتر از دو هفته دیگر باشند: «اگر موارد بیماری مانند اسپانیا و ایتالیا افزایش پیدا کند، صادقانه باید بگویم ما از هم میپاشیم. همه امکانات ما به زودی بیش از حد ظرفیت خود پر خواهد شد. دستگاههای بیهوشی که داریم، حداکثر برای دو تا سه ساعت کار طراحی شده است و حالا دارد یکسره برای چهار تا پنج روز کار میکند. همینحالا هم مشکلات و نارساییهای زیادی پیش میآید».
دکتر رابرتز میگوید با افزایش و گسترش بخش مراقبتهای ویژه این کادر پرستاری خواهد بود که به طور وسیعی مبتلا خواهد شد.
رکود شدید و بیکاری 14 درصدی در انتظار اقتصاد آمریکا
مدیر یک بانک بزرگ آمریکایی پیشبینی کرد این کشور با رکود اقتصادی بزرگی مواجه شود و بیکاری به رقم کمسابقه 14 درصد برسد.
به گزارش سیبیاس نیوز، جیمی دیمون مدیر بانک جیپی مورگان تصریح کرد: آمریکا به خاطر شیوع بیماری کرونا با رکود شدید روبهرو میشود.
دیمون گفت: جیپی مورگان خود را برای روبهرو شدن با کاهش رشد اقتصادی تا ۳۵ درصد در هفتهها و ماههای آینده آماده میکند.
وی افزود: بانکها احتمالا با فشارهای اقتصادی شبیه به آنچه سال ۲۰۰۸ در زمان بحران مالی جهان تجربه کردند مواجه میشوند.
میزان بیکاری در آمریکا ممکن است به ۱۴ درصد برسد که این بالاترین رقم از زمان رکود بزرگ در این کشور است.
دیمون در نامهای خطاب به سهامداران بانک جیپی مورگان نوشت: مشخص نیست بهبود اوضاع با چه سرعتی حاصل شود یا بانک مورگان چگونه این بحران را پشت سر خواهد گذاشت.
دیمون افزود: بانک جیپی مورگان خواستار دریافت کمک دولت شده و همچنان به میلیونها مشتری خود و شرکتها وام پرداخت خواهد کرد. وی در عین حال خاطرنشان کرد این اقدامات ممکن است بانک را در معرض زیانهای مالی مهمی قرار دهد.
دیمون نوشت: «با توجه به اعتبارات تازهای که پرداخت خواهند شد و نیز با توجه به اینکه رکودی شدید وجود خواهد داشت، ما در حالیکه به مشتریان و شرکتها در این برهه دشوار کمک میکنیم، خود را در معرض میلیاردها دلار ضرر اعتباری بیشتر قرار میدهیم.»
دیمون گفت: خسارت اقتصادی مربوط به اقدامات برای کاهش تاثیرات شیوع ویروس کرونا ممکن است مدت زمان طولانیتری نسبت به آنچه قبلا تصور میشد ادامه یابد.
بانک مورگان حدود ۲۵۰ هزار نفر کارمند و ۲ تریلیون و ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارد.
در چه صورتی روزه ماه رمضان واجب نیست؟