(متن سخنرانی در مهستان جنبش سکولار دموکراسی)
با سلام
این هفته در «شورای مدیریت مهستان»، که برنامههای هر یکشنبه مهستان در آنجا مورد بحث قرار گرفته و تصویب میشود، من توضیح دادم که اگرچه دو سه گزینه برای تعیین سخنران و سخنرانی این هفتهء مهستان وجود دارد، اما فکر میکنم اکنون که همهء جهان در اوج «بحران کرونائی» قرار دارند و اکثریت مردمان جهان در خانه ماندهاند، فعالیتهای اداری و اقتصادی تعطیل است، و همگی نه تنها نگران سلامت خود هستند به آیندهء پس از بحران کرونا نیز میاندیشند، حال که از دست ما مهستانیان کاری برای رفع مشکلات ناشی از شیوع کرونا بر نمیآید، بد نیست که از فرصت استفاده کرده و به آیندهء بعد از کرونا نیز بیاندیشیم و سعی کنیم بفهمیم که آن آینده آیا با گذشتهء ماقبل کرونا تفاوتی خواهد داشت یا نه؛ یعنی نوعی نگاه به آیندهای که در خم کوچهء تاریخ به انتظار کل جهان و نیز به انتظار ورود به کشورمان نشسته است.
گفتم که من میبینم هم اکنون در نشریات و رسانهها و محافل این نگاه دلواپس به آینده بصورت همه جانبهای مورد بحث قرار گرفته است و بهتر است ما سکولارها هم با بررسی این نظریات بتوانیم خودمان برای هر نوع آیندهء محتملی آماده کنیم. یعنی بد نیست نگاه کنیم که چه نوع نظراتی مطرح میشوند، از کدامشان باید استقبال کنیم، کدامشان را دوست نداشته باشیم و در راستای متحقق نشدنشان تلاش کنیم و کدامشان از حوزهء توانائیهای ما خارجاند و بر ما تحمیل خواهند شد و در آن صورت ما باید چه موضعی بگیریم، چه واکنشی نشان دهیم و مطالبی از این دست... دوستان شورای مدیریت مهستان هم پیشنهاد مرا پذیرفتند و بخودم مأموریت دادند که گزارشی را در این مورد تهیه کنم و آن را در جلسهء امروز بعنوان سخنران مطرح سازم.
برای تهیهء این گزارش من حدود صد مطلب را بررسی کردهام که نیمی از آن گردآوری دوست عزیزم دکتر جلال ایجادی بود؛ مطلبی که هم اکنون روی چندین سایت اینترنتی وجود دارد.
اول برسیم به آنچه کرونا تا کنون نشان داده است:
از نظر من، این مطلب را میتوان در دو ساحت مورد بررسی قرار داد. یکی در مورد جهان پس از کرونا و یکی هم در مورد ایران پس از کرونا، که بسیاری از حوادث آیندهء جهانی بر این دومی تأثیر گذار خواهند بود. پس اجازه دهید از جهان آغاز کنم و یپس از ان به ایران برسم.
۱. کرونا نشان داده است که برداشتن مرزها و نبودن کنترل بر ترابری و مسافرتها که به اسمهای مختلفی، از جمله «جهانی شدن» globalization، خوانده میشود موجب شده که مشکلات «اپیدمیک» (در سطح یک کشور و یک منطقه) به مشکلات «پندمیک» (در سطح جهان) تبدیل شوند. یعنی اکنون کرونا بیش از همهء پدیدهها «جهانی» شده است.
۲. کرونا نشان داد که مجموعاً کشورها آمادهء مقابله با خطرات ناشی از جهانی شدن نیستند.
۳. کرونا نشان داد که سازمانهای بین المللی کمتر میتوانند در این مواقع مؤثر باشند و حکومتها و دولتهای کشوری بیش از آنها عاملیت پیدا میکنند.
۴. کرونا، در همین راستا، نشان داد که دولتهای ایدئولوژیک مثل چین یا ایران دارای چه ماهیت سرکوب گری هستند که از یکسو سانسور میکنند و از سوی دیگر موجب جهانی شدن خطرات زیستی میشوند. آنها با نادیده گرفتن هشدارهای کارشناسی پزشگان و ختی مجازات اولیه آنان و کتمان کاری، توانایی پیشگیری و مهار به هنگام خود عامل اصلی تبدیل «اپیدمیک» (در سطح یک کشور و یک منطقه) به مشکلات «پندمیک» (در سطح جهان) میشوند.
۵. کرونا نشان داد که دروغگوئی حکومتها که مادر عدم اعتماد مردم به حکومتهاشان است تا چه حد در گسترش پندمیکها مؤثر است.
۶. کرونا نشان داد که جهانی شدن اقتصاد در مواقع خطیری مثل امروز میتواند عواقب وخیمی برای جوامع داشته باشد. عدهای از صاحب نظران معتقدند که ایدئولوژی اقتصادی افراطی نئو لیبرال، که از ریگان در آمریکا و تاچر در انگلستان شروع شد و بر فردمداری و کسب حداکثر سود تکیه کرد این مشکل را بوجود آورده است. داستان رفتن شرکتهای تولیدی از امریکا به چین از همین مقوله است.
۷. کرونا نشان داد که علیرغم تفاوتهای بنیادی ثروت و فقر در میان کشورها، جهانی شدن سرمایه گزاری و تولید منجر به افراطی شدن مصرف در سراسر جهان شده است. یعنی اقتصاد جهانی مصرف بیش از اندازه را موجب شده و همین نوع از مصرف بصورت فشار بر تولید جهانی بر روند جهانی شدن اقتصاد اثر گذاشته است.
۸. کرونا نشان داد که دیگر نمیتوان به مسائل زیست محیطی بی اعتنا بود چرا که هر وضعیت ناهنجار زیست محیطی در جائی از جهان میتواند کل بشریت را بفاصلهء اندکی درگیر خود کند.
۹. کرونا نشان داد که دیگر کسی نمیتواند با توصل به ماوراء الطبیعه و نذر و دعا به جنگ اینگونه حوادث ناگوار برود و تنها راه نجات بشریت اعتماد و تکیه کردن بر متخصصین و دانشمندان است. یعنی کرو نا عجز دینکاران و توانائی دانشمندان را بروشنی آشکار کرد.
حال بپردازیم به پیش بینیها و آینده نگریها
اول بگویم که مهمترین تفاوت بین پیش بینی و آینده نگر آن است که پیش بینی منفعل است و فقط میگوید که چه خواهد شد اما آینده نگری میخواهد با تکیه بر پی شبینی آینده برای حضور در آن آینده برنامه ریزی کند و آگاهانه و فاعلانه به آن برسد. بنا بر این مسائل آینده را میتوان بصورتی دوگانه مورد بررسی قرار داد: اول پیش بینی و دوم برنامه ریزی برای رویاروئی مناسب با آینده.
همانگونه که در بخش اول گفته شد، واگیری ویروس کرونا ۹ مسئله را پیش روی ما قرار میدهد و در حوزهء پیش بینی آینده نیز دو نوع وضعیت نیک و بد را توصیف میکند و آینده نگری نیز برای هر وضعیت ضرورت اجرای برنامه هائی را مطرح میسازد. به یک یک این موضوعات ده گانه بپردازیم:
جمع بندی موضوعی
الف: ورود انسان به عصر انقلاب ترابری و جهانی شدن اقتصاد و سرمایه گذاری و تولید و توزیع، آسان شدن تحرکات جمعیتی، توریسم، آوارگی میلیونها انسان امکان تبدل شدن مشکلات «اپیدمیک» (در سطح یک کشور و یک منطقه) به مشکلات «پندمیک» (در سطح جهان) را حداکثری کرده است.
ب: اقتصاد نئولیبرال و سودجوئی حداکثری، وجود شرکتهای چند ملیتی، تلاش برای استفاده از کارگر و مواد خام ارزان و فرار از تعرفهها و مالیاتها و انتقال نامرئی پول به نقاط مختلف دنیا همگی ترمزهای منطقی کردن و انسانی کردن روند جهانی شدن هستند.
پ: وجود حکومتهای ایدئولوژیک مانع اقدامات لازم و بهنگام است.
ت: کشورها، حکومتها، و جامعههای دموکراتیک نیز هنوز خود را از پیش برای مقابله با اینگونه خطرات آماده نکردهاند.
ث: در عین حال، آماده بودن برای مقابله کردن است اما نمیتواند بخودی خود جلوی تبدل شدن «اپیدمیک» (در سطح یک کشور و یک منطقه) به مشکلات «پندمیک» (در سطح جهان) را بگیرد.
پس من میخواهم سخنانم را محدود به سه موضوع کنم: جهانی شدن - کشور / ملتها - حکومت اسلامی.
۱. در مورد روند جهانی شدن
پیش بینی منفی:
الف: تجربهء کرونا نخواهد توانست جلوی روند بی مبالات جهانی شدن در آینده را بگیرد و با تمام شدن غائلهء کرونا همه چیز بجای خود باز خواهد گشت و روند ناهنجار جهانی شدن بدون اعمال اصلاحات لازم ادامه خواهد یافت.
ب: مهار گردش بی پروای سرمایه و نهادهای اقتصادی و سودجوئی حداکثری ممکن نخواهد بود
پ: با رو شدن ضعفها و آماده نبودنها و فتور در مدیریت سازمانهای جهانی و بین المللی این سازمانها که میتوانند در صورت کارائی بسطار مفید باشند اهمیت خود را از دست خواهند داد.
ت: وخیم شدن تخاصمهای بین المللی و احتمالاً پیش آمدن یک برخورد نظامی بصورت جنگ جهانی سوم قابل پیش بینی است.
پیش بینی مثبت:
الف: همبستگی در عمل دوباره زاده میشود و بر ضرورت ایجاد چتر فراگیر همبستگی برای حفظ شهروندان در برابر خطر مرگ گردن تآکید میشود.
ب: آمادگی برای مقابله با خطرات جهانی شدن افزایش خواهد یافت
پ: بر اهمیت و ضرورت وجود دولت رفاه تأکید خواهد شد.
ت: حکومتها در مقابل ملتها شفاف و پاسخگو خواهند شد.
ث: از وابستگی کشورها بهمدیگر، بخصوص در مورد مواد بهداشتی، کاسته خواهد شد
ج: در عین حال، همکاری در مهار این ویروس به نزدیک تر شدن کشورها خواهد انجامید
چ: کشورها وادار میشوند که روند جهانی شدن را قاعده مند ککند، بدین معنی که از کمبودها و نارسائیهای آن در حد لازم و مقدور بکاهند.
ح: بسیاری از مراکر تولیدی که از کشورهای پیشرفته به جستچوی کارگر و مواد خام ارزان به نقاط دیگر دنیا رفتهاند به کشورهای خود باز خواهند گشت.
۲. در مورد کشور - ملتها
پیش بینیهای منفی:
الف: افکار ضد جهانی شدن، که این روزها به غلط بعنوان ناسیونالیسم معرفی میشوند، غلبه خواهند کرد.
ب: اتحادیههای منطقهای از هم خواهند پاشید.
پ: کشور - ملتها به مرزها و گمرکها، و ویزاهای سخت گیرانه، باز خواهند گشت.
ت: بر قدرت کنترل بدون پاسخگوئی حکومتها در برابر ملتها افزوده خواهد شد.
ث: حکومتهای ایدئولوژیک تقویت خواهند شد
ج: حکومتهای دموکراتیک تضعیف خواهند شد.
پیش بینیهای مثبت:
الف: با آشکار شدن ناکارآمدی نهادینه شدهء حکومتهای ایدئولوژیک، روند سرنگونی آنها آغاز شده و سرعت خواهد گرفت و بقول دکتر جلال ایجادی، کرونا عامل شتاب در تاریخ و تحولات تاریخی خواهد بود
ب: بعلت عریان آشکار شدن مشکلات اقتصادی ملتها در راستای سرنگونی حکومتهای ایدئولوژیک و استقرار دموکراسی بی پرواتر عمل خواهند کرد.
پ: دولتهای رفاه تقویت خواهند شد.
ت: توجه به بهداشت عمومی و رایگان، نگهداری محیط زیست و طبیعت افزایش خواهد یافت.
ث: اقتصاد آزاد و بازار بنیاد، با تعدیل جوانب منفیشان رونق خواهند گرفت و نقش دولت در اجتماع و اقتصاد تعریف دقیق تری خواهد یافت.
ج: رابطه تولید و مصرف بصورت معتدلی در خواهد آمد.
چ: علم و خرد بر خرافات، سکولاریسم بر حاکمیت دینی، و عدالت بر سودجوئی بی حد و مرز چیرگی بیشتری خواهند یافت.
ح: ارتباطات مجازی اهمیت بیشتری خواهند یافت و در مقابل از تحرکات مسافرتی کاسته خواهد شد.
۳. در مورد ایران
پیش بینیهای منفی:
الف: حکومت خواهد توانست با کنترلی که در این جریان و حوادث ماقبل آن داشته مثل حکومت چین قوی تر از گذشته شود
ب: بهترین بهانه را برای سرکوب و کنترل داشته باشد
پ: با انداختن تقصیر به گردن امریکا و امپرالیسم وجود خود را بعنوان گزینهء بهتر توحیه کند
ت: مردم را به کم توقعی بخواند و از مصرف بکاهد
ث: بکوش تا برای کارکرد مذهب. نهادهای مذهبی تعاریف تازه یافته و گرایش مردم به مذهب را تقویت نماید.
ج: شورشهای ناگزیر آنارشیستی و بدون برنامه و رهبری را راحت تر سرکوب کند
چ: و حتی اگر فرو بپاشد ایران را به کام جنگ داخلی و تجزیه بکشاند.
پیش بینیهای مثبت:
الف: با آشکار شدن ناکارآمدی و فساد حکومت اسلامی، روند فروپاشی این رژیم وسرعت میگیرد
ب: وقوف به ناکارآمدی حکومتهای ایدئولوزیک، و در مورد ایران مذهبی، بر توجه مردم به ضرورت برقراری حکومتی دموکرات میافزاید
پ: بی آبرو شدن روحانیت و فساد فراگیر دستگاههای حکومتی و روشن شدن عجز امامزاده و نذر و دعا و استغاثه فضائی سکولار را با خود میآفریند که میتواند راهگشای استقرار سکولار دموکراسی در ایران باشد.
ت: آشکار شدن خطرات ناشی از فقدان رهبری موجب میشود که اپوزیسیون با سرعت بیشتری به رفع این نقیصه بپردازد.
حاکمان چگونه میاندیشند؟
تا اینجا، هرچه که گفتم نظرات مختلف در مورد جهان و ایرانِ بعد از بحران کرونا بود. اما بی ربط نمیبینم که اندکی هم بر یک اظهار نظر خاص تأمل کنم و شما را به آشنائی با نظرات یکی از چهرههای حاکم که از سپاهی گیری آهسته آهسته حرکت کرده و در دستگاههای اجرائی صاحب مناصب مختلف شده و اکنون، در پی انتخابات اخیر کرونائی، نمایندهء مجلس شورای اسلامی شده و پیش بینی میشود که روزی هم به ریاست جمهوری در حکومت ولی فقیه برسد. او محمد باقر قالیباف نام دارد و زمرهء معدود کسانی است که در حکومت اسلامی مطلبی را با عنوان «ما و جهان پساکرونا» نوشته است. این مطلب هم اکنون روی سایت جنبش سکولار دموکراسی ایران وجود دارد و در اینجا میخواهم به اهم مطالب آن بپردازم چرا که در میان آن مطالب میتوان هم به پیش بینی و هم به آینده نگری اسلامی یکی از حکام برخورد. او نگاه خود را صفت «ژئوپولتیکی» بیان میکند.
نگاه ژئوپولتیکِ قالیباف
دربارهء جهانی شدن
۱. روشن است که تغییر در ساختارهای اقتصادی جهانی، تاثیرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گستردهای در نظم آینده جهانی خواهد گذاشت. آیا تجارت جهانی در ساختار قبلی باقی خواهد ماند؟ آیا جایگاه شرکتهای چندملیتی جهانی با ترکیب قبلی ادامه فعالیت خواهندداد؟ آیا کشورها در تعاملات اقتصادی صرفا به منافع اقتصادی فکر خواند کرد یا سیاست هایی را برای تاب آوری اقتصادی خود در نظر خواهند گرفت؟ آیا پیمانهای اقتصادی همانند قبل عمل خواهند کرد یا پیمانهای اقتصادی جدیدی با هویت و ساختارهای جدید شکل خواهد گرفت؟ آیا چین در رقابت تاریخی خود با آمریکا، میتواند تفوق کامل خود را به آمریکا تحمیل کند؟ بنظر میرسد جهان پساکرونا تاثیر بسیار زیادی از تبعات اقتصادی خواهد داشت.
۲. کرونا نشان داد که هرچند جهانی شدن یکی از مهمترین واقعیتهای دوران حاضر است اما همچنان باید به اهمیت محیطهای جغرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تاکید کرد. این پدیده را با عبارت جهان محلی شدن هم میتوان توصیف کرد که نشان میدهد روندهای از پایین به بالا میتوانند به اندازۀ روندهای از بالا به پایین مهم شوند.
درباره دولت
۳. برخلاف آنچه برخی از پژوهشگران طی سالهای اخیر در مورد کاهش نقش دولتها و جایگزینی آنها با سایر بازیگران فراملّی و فروملّی و یا نیروهای اجتماعی صحبت کردهاند، در شرایط کنونی به وضوح روشن است که هنوز هم دولتها، یگانه بازیگر اصلی برای حفظ امنیت و جان مردم خود هستند و شهروندان نیز در هنگامۀ بحران همین نگاه را به دولتها دارند و بیش از دیگران به دولتهای ملّی برای تامین امنیت خود وابسته هستند.
۴. کرونا نشان داد که مفهوم سنتی و عینی مرز در جهان مدرن نه تنها اهمیت خود را از دست نداده بلکه همچنان کارویژهء اصلی مرزها همان فاصله گذاری با دیگران است و دولتها در تلاش برای «پس گرفتن قدرت کنترل» خود هستند.
۵. کرونا باعث شد دولت- ملتها بیش از گذشته به هویتهای ملی خود اولویت دهند بهعنوان مثال هر کشور اروپایی بیشتر از اینکه خود را در قالب یک اتحادیۀ کشورهای مشترک المنافع ببیند، هویت خود را در اولویت قرار داد.
۶. موفقیت نظام سیاسی چین در کنترل و ممانعت از فراگیرشدن بیشتر این ویروس در این کشور گسترده و پرجمعیت، جلوههای دیگر از دخالتهای مثبت و حداکثری دولتها به منظور افزایش کار آمدی را نشان داد. حتی کشورهای برخوردار از نظام سیاسی لیبرال دموکراسی قواعد حکمرانی پیشین بر این نظام را کنار گذاشتند و دولت حداکثری را در شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به نمایش گذاشتند.
۷. نشان داد که در مقابل کارکرد حداقلی دولتها در نظامهای لیبرال دموکراسی غربی، کارکرد و دخالت مثبت و حداکثری دولت نه تنها الزاماً امری غیرمطلوب نیست بلکه در مواردی تبدیل به ضروریات حکمرانی مطلوب میشود. بنظر میرسد در جهان پساکرونا مبانی نظام سیاسی لیبرال دموکراسی دستخوش تغییرات نظری خواهد شد.
۸. در جهان پساکرونا کشورها بدنبال الگوی اصلاح شده لیبرال دموکراسی غربی یا الگوی جدیدی از نظام سیاسی خواهند رفت.
چند توضیح
۱. قالباف که زمانی خود را «رضاشاه حزب اللهی» خوانده است آشکارا به یک دولت نظامی (سپاهی) میاندیشد و اگر جرأت داشته باشد آرزوی یک کودتای سپاهی علیه دینکاران امامی را در سر میپروراند.
۲. درک از رضاشاه وجود یک نظامی چکمه پوش است که مثل دوران عباسیان، خلیفه را حرمسرای بغداد نگاه میدارد اما به نام او حکومت میکند
۳. مدل مورد علاقهاش نظام چین است. اصلاحات تؤام با سرکوب و اقتصاد نیمه آزاد و دولتی
۴. بحران کرونا را فرصتی برای تخقق این آرزو میبیند.
آینده نگری سکولار دموکراتیک:
به نظر میرسد که، بعلت پیشرفتهای توقف ناپذیر تکنولوژیک، پیدایش «دهکده گلوبال» و روند «جهانی شدن» امری گریزناپذیر است، و لذا باید بجای مبارزه با آن و برای جلوگیری از بروز اثرات منفیاش برنامه ریزی کرد. من در اینجا فقط به پنج نکتهء اصلی کار اشاره میکنم:
الف: باید، با وضع قوانین بین المللی، اقتصاد جهانی شده را لگام زد و نگذاشت که فردمداری و طلب سود حداکثری حاکم بر جامعه انسانی باشد.
ب: باید در راستای تقویت «کشور / ملت» هائی که بر اساس حاکمیت ملت و منافع ملی عمل میکنند کوشید.
ت: باید بر اهمیت دولتهای ملی رفاه تأکید کرد و کوشید مسئولیت عمومی آنها را در امر بهداشت و آموزش و کار و بازنشستگی به حداکثر رساند.
ب: باید کوشید حکومتهای ایدئولوژیک تبدیل به حکومتهای دموکرات شده و در برابر ملت خود پاسخگو و مسئول شوند.
پ: باید از تأثیر منفی مذهب بر روابط اجتماعی جلوگیری کرد. لذا تأکید بر سکولار بودن حکومتها اهمیت حیاتی دارد.
گاهی دلم به حال خلخالی میسوزد، تقی رحمانی
نگارش فارسی و دردسرها (متن کامل)، کورش گلنام