بابک غفوری آذر - رادیو فردا
انتشار نامه گروهی از سینماگران ایرانی برای درخواست آزادی محمد امامی، از متهمان پرونده فساد مالی در بانک سرمایه، بار دیگر سینمای ایران و مناسبات مالی پیچیده آن را در روزهای اخیر به مرکز توجهات بویژه در شبکههای اجتماعی برد.
در این نامه که امضای ۴۶ نفر در آن به چشم میخورد، از ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه ایران، خواسته شده با توجه به شیوع ویروس کرونا و شرایط خاص پیش آمده در کشور و بازداشت ۲۶ ماهه محمد امامی، موجبات آزادی موقت او را فراهم کند. نام افرادی چون کیانوش عیاری، محمدحسین مهدویان، روحالله حجازی، نرگس آبیار، پیمان قاسمخانی و جواد نوروزبیگی به عنوان امضاکنندگان دیده میشد.
این سینماگران، محمد امامی را «یکی از فعالترین و مؤثرترین چهرههای فرهنگ و هنر» دانستهاند که به نوشته آنها «پرمخاطبترین سریال شبکه خانگی» و «فیلمهای نامآوری» ساخته و «موجبات اشتغال صدها نفر را فراهم آورده» است.
نویسندگان نامه محمد امامی را «کارآفرین و تولیدکننده خلاق» و «دیندار، معتبر و باآبرو» توصیف کردهاند. این نامه و توصیفات به کار رفته در آن برای متهم یکی از گستردهترین پروندههای فساد مالی سالهای اخیر ایران که همچنان ابعاد و جنبههای آشکارنشده فراوانی دارد باعث شد تا انبوهی از نظرات و گمانهزنیها درباره دلایل نگارش چنین نامهای مطرح شود.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
در همان ساعات ابتدایی انتشار این نامه و با آغاز واکنشها به آن اخباری از تکذیب حضور تعدادی از امضاکنندگانش منتشر شد. از جمله مهدی کرمپور، با انتشار پیامی توئیتری اطلاع از آن را به کل رد کرد و نوشت اصلاً در جریان آن نبوده است. تعدادی از سینماگران نزدیک به حاکمیتی چون محمدحسین مهدویان، روحالله حجازی و مهران احمدی هم گفتند در جریان وجود چنین نامهای قرار گرفته بودند اما با متن نهایی موافق نبودند و نامشان بدون تأیید آنها پای این نامه نوشته شده است.
بالا گرفتن واکنشها باعث شد تا جواد نوروزبیگی از سینماگران امضاکننده این نامه و از تهیهکنندگان نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا تکذیبکنندگان را تلویحاً تهدید کرد که از آنها صدای ضبطشده مبنی بر تأیید حضورشان دارند.
حسابهای متعلق به جریانی به نام «دانشجویان عدالتخواه» که مورد حمایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران هستند، روز یکشنبه اعلام کردند به نام سینماگرانی که با دستخط خودشان نامه درخواست آزادی محمد امامی را امضا کردند، دست یافتهاند. آنها اسامی این سینماگران را هم منتشر کردند که در میانشان نام افرادی چون محمدحسین مهدویان، مهران احمدی و روحالله حجازی که پیشتر امضای این نامه را تکذیب کرده بودند، به چشم میخورد.
در این میان کیانوش عیاری که شناختهشدهترین و تحسینشدهترین سینماگر در فهرست امضاکنندگان این نامه محسوب میشود به صراحت بر امضایش پای این نامه تأکید کرد اما گفت حضورش «با نیت انساندوستانه» و «با هدف فراهم شدن شرایط آزادی موقت یکی از تهیهکنندگان» بوده است. پاسخی که به نوعی تکمیلکننده صحبتهای برخی دیگر از امضاکنندگانی بود که بر انجام نوعی اقدام صنفی تأکید میکنند و میگویند درباره ماهیت فعالیتهای آقای امامی و گناهکار بودن یا نبودن او نظری ندارند و صرفاً خواستار آزادی موقت او تا برگزاری دادگاه هستند.
این موضوع البته از سوی منتقدان این نامه با یادآوری سکوت این افراد در برابر مشکلات و محدودیتهای قضایی و امنیتی گروهی از سینماگران مانند جعفر پناهی، محمد رسولاف، محمد نوریزاد و رامین پرچمی پاسخ داده شد. همزمان گروه دیگری حتی اطلاق عنوان تهیهکننده به آقای امامی را هم با تردید دانستند و گفتند عضویت او در نهادهای صنفی تهیهکنندگی سینمای ایران با رانت و بدون طی کردن مراحل لازم انجام شده است.
یکی از شدیدترین و صریحترین واکنشها را منیژه حکمت، از فیلمسازان شناختهشده زن در سینمای ایران، نشان داد که با انتشار پیامهای در توئیتر نوشت که «شرم بر سينماى ما كه به خاطر نوالهاى كه برايمان پرت كردهاند اين چنين به دريوزگى افتادهايم و عزت و آبروى فرهنگ و هنرمان را از كسى طلب ميكنيم كه غارت سفره ناچيز فرهنگيان كشورمان تنها خلاقيت اوست».
شدت واکنشها و ابعاد خاص این نامه باعث شده است تا گروهی بر آن نام «امامیگیت سینمای ایران» بگذراند. نامی که متأثر از برخی پروندههای معروف دنیای سیاست است که باعث تحولات و دگرگونیهای جدی برای بازیگرانش شد.
خواسته مطرح شده در این نامه زمانی بیشتر به چشم آمد که روز دوشنبه ۸ فیلمساز شناخته شده از جمله داریوش مهرجویی، جعفر پناهی، کیومرث پوراحمد، محمد رسولاف و رضا درمیشیان در نامهای خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و از جمله فعالان محیط زیست در شرایط فعلی متاثر از کرونا شدند.
در تحول کمسابقه دیگری شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران، مهمترین صنف مربوط به تهیهکنندگان با انتشار بیانیهای به برخی سینماگران نسبت به آنچه «دخالت در پروندههای اخلال اقتصادی» نامید، هشدار داد.
بیشتر سینماگران امضاکننده نامه درخواست آزادی محمد امامی، سابقه همکاری با او و شرکتهای وابسته به او از جمله «تصویر گستر پاسارگاد» در تولید محصولات نمایشی داشتهاند و این سرمایهگذار زمینه تولید برخی آثار آنها را فراهم کرده یا قرار بوده فراهم کند. گروهی با اشاره به این موضوع میگویند بخشی از دلایل امضا کردن این نامه فراهم شدن امکان تولید همان آثار پس از ازادی احتمالی آقای امامی بوده است.
محمد امامی بعد از بابک زنجانی همراه شریک آن زمانش هادی رضوی با تولید سریال «شهرزاد» و صرف هزینه قابل توجه و پرداخت دستمزدهای کمسابقه باعث شد تا ورود سرمایههای مشکوک به سینما به مهمترین اتفاق سالهای اخیر هنرهای نمایشی تبدیل شود.
هادی رضوی که داماد محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران است در تولید فصلهای بعدی شهرزاد همکاری نکرد اما محمد امامی با وجود تمام شائبههای مطرح درباره منابع در اختیارش به تولید این سریال ادامه داد و با خرید مؤسسه تصویر گستر پاسارگاد تبدیل به نامی مورد توجه نزد سینماگران شد.
او سرمایه فیلمهایی چون «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی، «خوب، بد، جلف» ساخته پیمان قاسمخانی و «کاناپه» فیلم توقیفشده کیانوش عیاری را تأمین کرد و در سال ۹۶ نیز با تولید دو فیلم بحثانگیز «خوک» به کارگردانی مانی حقیقی و «مصادره» ساخته مهران احمدی عامل طرح موضوعات مختلفی درباره گستردگی فعالیتش در سینما شد. او تبدیل به مهمترین نماد موضوع ورود سرمایههای مشکوک به سینما شده بود.
حدود دو سال پیش کانون کارگردانان سینمای ایران با انتشار بیانیهای نسبت به ورود آنچه سرمایههای مشکوک به سینما خواند، هشدار داد و گفت این سرمایهها با تغییر مناسبات تولید، حیات سینمای ایران را در خطر قرار داده است. در این بیانیه گفته شده بود که اهالی سینمای ایران ناظر ورود پولهای کلانی از منابع نامشخص و بعضاً دارای شبهه به حیطه اقتصاد سینمای ایران هستند. حالا بخشی از همین اهالی خواستار آزادی یکی از مهم ترین افرادی شده اند که به آوردن سرمایههای مشکوک به سینما متهم است.
نامه سینماگران برای آزادی محمد امامی و واکنشهای به آن پرده دیگری از مناسبات خاص سالهای اخیر سینمای ایران در زمینه مراودات مالی را آشکار کرد. مراوداتی که حالا تعیینکننده جهتگیریها و عملکرد بخش معروف به جریان اصلی سینمای ایران شده است. در سایه این مراودات ظاهراً حمایت از کسی که پول دارد حتی اگر متهم به حضور در یکی از مهمترین پروندههای فساد مالی سالهای اخیر باشد چندان مهم نیست.