یورونیوز - سازمان جهانی بهداشت روز دوشنبه ۱۳ آوریل (۲۵ فروردین) اعلام کرد که قدرت کشندگی بیماری کووید ۱۹، ده برابر آنفولانزای اچ۱ ان۱ است.
تدروس ادهانوم، رئیس سازمان جهانی بهداشت، در این باره گفت: «دادههای جمعآوری شده از چندین کشور به ما تصویری واضحتر از این ویروس، رفتارش و نحوه متوقف ساختن اش میدهد. ما میدانیم که کووید ۱۹ به سرعت انتشار مییابد و میدانیم که کشنده نیز هست: ۱۰ برابر بیشتر از ویروسی که موجب همهگیری آنفولانزا در سال ۲۰۰۹ شد.»
این مقام مسئول اضافه کرده است با توجه به سرعت انتشار ویروس کرونا، اقدامات کنترلی وضعشده برای مقابله با گسترش بیماری از جمله قرنطینه در شهرها باید به آهستگی برداشته شوند. در عین حال که نباید اقدامات بهداشتی عمومی و ردیابی ناقلان و مبتلایان کنار گذاشته شود.
این اظهارات در حالی بیان می شود که پیشتر گزارش شده بود کشورهایی نظیر آلمان با کاهش آمار مبتلایان درصدد بازنگری موقت در مقررات سخت گیرانه قرنطینه در شهرها هستند.
"In both cases, these decisions must be based first on foremost on protecting human health, and guided by what we know about the #coronavirus and how it behaves.
-- World Health Organization (WHO) (@WHO) April 13, 2020
Since the beginning, this has been an area of intense focus for WHO"-@DrTedros #COVID19
در بیانیه سازمان جهانی بهداشت همچنین آمده است که رسیدن به یک واکسن مطمئن و کارآمد و توزیع سراسری آن برای توقف کامل سرایت ویروس کرونا ضروری است و تا آن زمان خطر گردش این ویروس در جوامع ادامه خواهد یافت.
شمار مبتلایان به بیماری کووید-۱۹در جهان به مرز ۲میلیون نفر رسیده است و این بیماری واگیردار تا بامداد دوشنبه ۱۳ آوریل بیش از ۱۱۴ هزار قربانی بر جای گذاشته است.
آنفلوانزای هنگ کنگی: وقتی جهان نسبت به یک میلیون قربانی بیتفاوت بود
شیوع جهانگیر ویروس کرونا و خانهنشینی نیمی از جمعیت جهان بسیاری را به بازبینی تجربههای مشابه در سالهای نه چندان دور وا داشته است. فارغ از آنفلوانزای اسپانیایی، سارس و ابولا که در زمانی دورتر با بازه جغرافیایی محدودتر آدمیان را گرفتار کردند، در هفتههای اخیر تجربه «آنفلوانزای هنگ کنگی» در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ قرن بیستم مورد توجه بسیاری از مورخان و نویسندگان قرار گرفته است.
این بیماری ویروسی و عالمگیر شباهتهای بسیاری با کووید-۱۹ دارد اما واکنش آدمها، دولتها و سازمانهای بینالمللی به آن به هیچ وجه شبیه واکنش امروز به شیوع ویروس کرونا نبود.
آنفلوانزای ۶۸
آنطور که سازمان جهانی بهداشت میگوید این اپیدمی جهانگیر از چین شروع شد و به سرعت به هنگ کنگ و دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا رسید. سربازان ارتش آمریکا بیماری جدید را در همان سال از ویتنام به ایالات متحده بردند: ۵۰ هزار آمریکایی در سه ماه جان خود را بر اثر ابتلا به آنفلوانزای هنگ کنگی از دست دادند. کمتر از یک سال بعد، بیماری به اروپا رسید.
دولتها و شهروندان، برخلاف شرایط فعلی این بیماری را اساسا نادیده گرفتند. در حالی که آنفلوانزای هنگ کنگی تنها در فرانسه و در طول دو ماه جان ۳۵ هزار نفر را گرفت، یک مجری تلویزیون، آن را آخرین هدیه کریسمس بابانوئل توصیف کرد: «بیماری مرگباری که آنقدر مهربان است که تنها جان بخش کوچکی از مبتلایان را میگیرد.» با وجود وضعیت «اسفبار» بیمارستانها در بسیاری از شهرهای اروپا، مقامهای دولتی کمتر و معمولا خیلی دیر درباره این بیماری صحبت و خطرات آن را به مردم گوشزد میکردند.
آنفلوانزای هنگ کنگی سرانجام در سال ۱۹۷۰ و پس از درنوردیدن آسیای شرقی، استرالیا، اروپا و آمریکای شمالی، بدون اقدام جدی از سوی دولتها و پس از بر جای گذاشتن یک میلیون قربانی عملا ریشه کن شد. ماجرای این بیماری، دستکم در اروپا جایگاهی در حافظه جمعی مردم ندارد. سازمان جهانی بهداشت آنفلوانزای هنگ کنگی را پس از آنفلوانزای اسپانیایی و آنفلوانزای آسیایی، مرگبار ترین بیماری ویروسی این دسته در قرن بیستم ارزیابی کرد.
چرا واکنش ما اینچنین متفاوت است؟
بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی و مورخان واکنش انسان دهه دوم قرن بیستویکم به شیوع ویروس کرونا را با موارد مشابه قرن قبل، حتی قابل مقایسه نمیدانند.
در جهانی که بیش از همیشه تاریخ یکپارچه شده است، یک ویروس همچون کالا، انسان و دادهها امکان انتقال فوری پیدا کرده است. اسلاوی ژیژک، چهره به شدت رسانهای فلسفه اروپا و آمریکای شمالی در مقالهای که اخیرا درباره شیوع ویروس کرونا منتشر کرده میگوید: «اگر کرونا پیش از عصر اصلاحات اقتصادی دنگ شیائوپنگ در چین شیوع پیدا کرده بود، احتمالا ما حتی اسم آن را هم نمیشنیدیم.» بلایای طبیعی و بیماریها، در جهان یکپارچه، و نه یکدست کنونی، به سرعت به بحرانی جهانی تبدیل میشوند. شیوع برقآسای کرونا در جهان، شکنندگی دنیای جهانی شده ما را با ماجرای بحران کمبود ماسک و هشدارنسبت به بروز قحطی در ابعاد جهانی نشان داد. وابستگی اروپای امروز به صادرات پنبه آفریقا و برنج هند، که احتمالا یک قرن پیش هیچ جایی در سبد مصرفی مردم قاره سبز نداشت نشانگر جدی بودن این نگرانی است.
از سوی دیگر، به نظر میرسد که انسان قرن بیستویکم، ایستاده بر قله بلند فنآوریهای نوین و ارتباطات لحظهای انتظار تسلیم شدن در برابر یک ویروس را ندارد. انزو سانتاکورچه، مدرس آزاد فلسفه در دانشگاه مردمی لوزان سوئیس با اشاره به یکی از متون پاسکال بروکنر، رمان نویس معاصر فرانسوی میگوید: «دوره و زمانه ما شکست، هجوم و مانع را نمیپذیرد. از زمان ظهور روشنایی [قرن هجدهم میلادی] تفکر امکان خوشبختی در همین جهان [مادی] به وجود آمد. ما به مرحلهای رسیدیم که خوشبخت بودن برایمان به اجبار[ی گریز ناپذیر] بدل شد. ویروس کرونا ضربه سخت و سنگینی به این تفکر و منش است.»
پنج دهه پیش، مرگ یک میلیون نفر بر اثر ابتلا به آنفلوانزا، امری پذیرفتنی بود. به نظر میرسد جهان امروز با تمام پیچیدگیها و پیشرفتهایش، امکان رویارویی با چنین پدیدهای را ندارد یا دستکم، آدمیزاد قرن بیستویکمی، برخورد جهان با این بیماری را بر نمیتابد.