بابک داد، روزنامه‌نگار، روز پنجم اردیبهشت در فرانسه در گذشت. دلیل فوت آقای داد اعلام نشده است.
وی در روزنامه سلام فعالیت می‌کرد و در سفرهای تبلیغاتی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ همراه او حضور داشت. بابک داد کتابی نیز با عنوان «صد روز با خاتمی» نوشت که ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه «جامعه» منتشر می‌شد، یادداشت‌هایی آن زمان مخاطبان بسیاری یافت. وی همچنین برادر سیف الله داد معاون امور سینمایی عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد اصلاحات بود.
آقای داد اما پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از ایران خارج شد و در پاریس سکنی گزید.
آخرین نوشته بابک داد در اینستاگرام:
♦️سیاهی ۹۸ را همینجا دفن کن خدایا!♦️
بابک‌داد (آخرین ساعات ۱۳۹۸)
➖نجوای پیش از تحویل سال: بابک‌داد➖
با شانه‌هایی خسته و پاهایی از رمق افتاده، آنچه را در طول این یک سال انجام داده‌ام به حضورت آورده‌ام و امیدوارم با تمام کم و کسری‌ها، کارنامه‌ام را بپذیری! تمام توانم همین بود! گرچه ۹۸ هم، سالی سخت بود!
🔹بسیار کوشیدم مهربانم! بخشی از کمبودها از ماست و بخشی هم از روزگار کج‌مدار؛ که انبوهی درد بر شانه‌های نحیفمان سوار کرد! کارنامه‌ی این سال را بپذیر و سال کهنه را «تحویل کن به سالی نیک و سپید»...!
🔹نجواهای پایان سال را روی زمینه‌ای از «قوت غالب سالیانه‌ام» نوشته‌ام! (شام آخرم هم عدس‌پلو بود!) تا به برکت این نعمت؛ سخنم را بشنوی و نجوایم را بپذیری!
🔹ای گرداننده‌ی قلب‌ها! قلبم را به «سمت برتر» بگردان تا «نفع همگان را بر نفع خویش مقدم بدارم»! سال مرا با حالی نیکو آغاز فرمای، آنگونه که بخشایش و عفوت؛ تمامی سیاهی و زشتی‌های این سال را «همینجا در همین چند قدمی سال نو»، از تن و جانم بشوید و سبکم سازد! زدودن باقی زشتی‌ها با خودم: ″زشتی طمع، دروغ، خودخواهی، حسد، قضاوت و...″
🔹مهربانم! خودم را به شروعِ خوبی که تو تقدیرش می‌کنی می‌سپارم و همچون کودکی، دست در دستانت می‌گذارم و با اعتماد به وجود مطمئن تو از این گذرگاه عبور می‌کنم تا وارد سال نو شوم! هر آنچه موجب شده تا در سال ۹۸، «کمتر نگاهم کنی» را لطفاً همینجا، در همین لحظات باقیمانده‌ی سال ۹۸ دفن کن! عفو کن! و در سال نو، «نگاهت را از من نگیر»! وسیع‌تر بگویم: «نگاهت را از ما نگیر»!
🔹این نجوا را مخصوصاً با ضمیر اول شخص و از زبان خودم نوشتم. اما متعلق است به هر همدلی که دلش بلرزد و حرفش همین‌ها باشد. این نجوا را از من و از همه‌ی ما بپذیر! ما در انتظار تحویل بی‌عدالتی به عدالت، باز هم در سال نو تلاش خواهیم کرد. تو «سال دگرگونی تحویلمان بده»!
🔹نگارا! ضروری است «قبل از تحویل سال» با اصرار و تمنّا از تو بخواهم «سیاهی‌ها و دردهای سال ۹۸» را در همین سال دفن کنی! و پایشان را به سال نو نکشانی! سالی نورانی «تحویل» بفرمای که در آن به ″نیکی، عدالت، آگاهی و خرسندی″ برسیم. مهربانم! این «باران زلال» را بر تمامی بشریت و انسان‌ها ببار!
🔹با تکیه بر مهر بی‌نهایت تو، قدم در سالی نو می‌گذاریم که تو آن را «دگرگون» کلید می‌زنی!
با سِحرِ گرداننده‌ات؛ «سال و حال» ما را خیر بگردان و سیاهی را در همین سال کهنه بگذار بماند! سالی نورانی تحویل ما بفرمای که تویی «بهترین آغازگر»؛ ای نورِ محض! و ای مهر بی‌نهایت! آمیــن...
🔹«سال نو مبارک»!
سخنان جنجالی اردشیر زاهدی در بی بی سی
