در روزهایی که شرکتهای اقتصادی بزرگ جهان، بدلیل شیوع کرونا، یکی پس از دیگر ورشکست میشوند و تابلوی بورس اکثر کشورها رو به سرخی میرود، صداوسیما ج. ا با افتخار از رشد بورس تهران خبر میدهد!! رشد بورسی که شرکتها، کارخانهها و صنایع حاضر در آن، پیش از کرونا و در زمان تحریمها کارآیی پیشین خود را از دست داده بودند و رکود دوران کرونایی نیز، مزید علت میشد تا آنها را به ورطه ورشکستگی بکشاند.
بنابراین در این شرایط نه تنها کسب و کارها رونق نگرفته، بلکه تعطیلی برخی مشاغل بایستی باعث نزول ارزش آن شرکتها شود. پس وقتی اقتصاد کشور همچنان درگیر رکود است و شاخصهای کلان اقتصادی از شرایط بحرانی کسب و کارها خبر میدهد، رشد شاخصهای بازار بورس تنها به دلیل سفته بازی و هجوم نقدینگی به این بازار است نه رشد صنعت و اقتصاد کشور.
این سیل نقدینگی در گذشته به سمت بازار مسکن، طلا و ارز، خودرو هم گسیل و موجب افزایش افسار گسیخته قیمتها شده بود. حال بدلیل راندمان بورس در سال ۹۸، سفته بازان، بازار بورس را برای سال ۹۹ مناسب سودجویی خود دیدهاند. همانگونه که سفته بازان با خرید خودرو و ثبت افزایش قیمت بالا در فضای مجازی، باعث ایجاد هیجان کاذب در بازار شده و قیمت خودرو را افزایش دادند، اینک به همان روش وارد بازار بورس شدهاند.
شاید در این روزها صفهای طویل دریافت کدبورسی توسط ج. ا به عنوان سند افتخار (!) به شمار آید اما بعد از این که ورود نقدینگی کاهش پیدا میکند، حباب رشد قیمتی ترکیده، قیمتها کاهش یافته و یا به اصطلاح «قیمت سهامها اصلاح» میشود، آنگاه تنها این مردم عادی که سرمایههای اندک خود را به این بازار وارد کرده بودند متضرر میشوند.
ناگفته نماند در کنار سفته بازان نیز، دولت بیشترین سود را از این بازار میبرد. همانگونه که در حباب بازار خودرو، سود قابل توجهی نصیب شرکتهای ایران خودرو و سایپا بدلیل حاشیه فروشی در بازار شد، دولت نیز با هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه، هم سهام شرکتهای خود را به فروش میرساند، هم نقدینگی افسارگسیخته را جمع آوری میکند و هم با ریزش قیمت سهام و کاهش نقدینگی، ارزش پول را حفظ میکند تا بلکه با بازی با پول مردم، تورم را کنترل کرده باشد. همچنین دولت با فروش بخشی از شرکتهای خود (حتی به قیمت پایین) و جذب نقدینگی مردم، درپی جبران کسری بودجه خود برمی آید که البته در آخر نیز این مردم هستند که باید جور ناکارآمدی دولت و حکومت را بپردازند.
با در نظر گرفتن تجربه ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری، پدیده، بانکها و همچنین انفجار خشم مردم از سیستم ناکارآمد نظارتی، ترکیدن حباب بورس در آینده نه چندان دور میتواند موج دوبارهای از اعتراضات را بدنبال داشته باشد، اعتراضاتی که دو تفاوت بزرگ با موارد گذشته دارد:
اول اینکه مخاطب اعتراضات بورسی، صددرصد دولت و نظامی است که مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس کرده بود.
دوم، حجم و میزان نارضایتی ناشی از حباب بورس، به مراتب بزرگتر و وحشتناک تر از موسسات مالی و اعتباری بوده که فقط در سطح محلی فعالیت داشتهاند.
مطمئنا جنس این اعتراضات بسیار متفاوت و گستردهتر از اعتراضات قبلی خواهد بود، در شهر یا استان خاصی محدود نشده و مانند آبان ۹۸، سراسری میشود.
کـُـــــرونالـوژیِ اســـــلامی! ابراهیم هرندی