ورود سهام دولتی به بازار بورس تهران سبب شده که نسبت به سال گذشته ۵۰ درصد از کل سرمایه وردی بیشتر شود! ورود دولتیها بدون نظارت، شفافیت و نبود دستگاه قضایی مستقل، چون سازمان بازرسی کل کشور، دیری نخواهد پائید که حقوق سهامداران خُرد که همان مردم بینوای و بازنده که بخشی از طبقه متوسط و ضعیف باقی مانده هستند، زیر پای کلان سرمایه داریهای دولتی، شبه دولتی، خصولتی، جناح فراکسیون مالی، مال و هستی و نیستیشان به باد روَند. روزانه تقریباً ۱۸ هزار میلیارد تومان وارد تابلوی معاملاتی بورس شده و معامله میشود (اعداد تقریبی است) و این یعنی درگیر شدن نیمی از مردم ایران با بورس تهران و بازار سرمایه است.
در حال حاضر بورس در ایران بازاری که قابل تحلیل باشد، نیست! بلکه هرکسی در تلاش است که با فروش خودرو، ملک، اخذ وام، قرض، فروش طلا و ارز خانگی، سرمایه خود را به آنجا برده تا با تورم دو رقمی ایجاد شده، مسابقه نابرابر بدهد!، و تلاش کند که اندکی با تورم روبه بالا، همگام شود. عمدهی اقتصاد دانان لیبرال و نهادگرا در ایران معتقدند، رونق بازار بورس به معنای رشد و رونق اقتصادی و سود کردن مردم در ورود به بورس نیست، بورس تهران در نهایت سودی نمیدهد، بلکه ضمیر ناخودآگاه مردم به این نتیجه رسیده است که برای حفظ دارایی خود باید به این بازار بیایند و با تورم و کاهش ارزش پول ملی خود، مسابقه «مرگبار» بدهند! زیرا بازارهای دیگر مانند بازار ملک، خودرو و کالاهای اساسی چندین برابر شدهاند، و سرعت نقد شوندگی کمتری دارند و از طرفی بازار ارز نیز به شدت امنیتی شده است.
آژیر خطر در بورس تهران
ورود شرکتهای ورشکستهی دولتی در بورس تهران برای چیست؟ اقدامی که بسیاری از سهامداران خُرد را نگران نموده، که آیا این اقدام دولت برای کسری بودجه صورت نمیگیرد؟ ورود بانک هایی که وفق قانون تجارت باید اعلام ورشکستگی کنند و نیز سلطانهای مالی که از شدت عبادت پیشانی آنها پینه بسته است. انگیزه ورود بانکهای ورشکسته به بورس آیا برای جبران بدهیهای خود به سپرده گذاران و بانک مرکزی نیست؟ جناح مالی و مدیران پیشانی پینه بسته آن، برای صاف کردن بدهی خود به دولت و بانکها، برای سفته بازی و سوداگری که بتوانند خلق پول کنند، ورود نکردهاند؟ یا این را هم یک جهاد و سنگری بر علیه استکبار میدانند؟ وقتی خود سازمان بورس تهران یک نهاد دولتی و وابسته به وزارت اقتصاد است و در کنار آن حمایتی که از بخش خصولتی باید بکند!، و نهادی که از طرف دولت موظف به فروش داراییهای ملی است! و از رانت اطلاعاتی مطلق برخوردار است، چه تضمینی به لحاظ رقابت واقعی و نه جعلی بودن در این بازار است؟
مردم از همین الان خود را باید بازنده بدانند! زیرا که نقش واقعی در رشد سهام را جدا از دولتیها، جناح مالی و مدیران پیشانی پینه بسته آن، که بیشترین نقدینگی نجومی را دارند، کنترل کننده بورس هستند و در سیاستی مزورانه، میتوانند قیمتهای یک سهام را مدتها کنترل کنند و حق سهامداران خُرد که از این بازیهای مخفی بی خبرند، بر باد خواهد رفت.... برخی از مردمی که با اشک شوقِ سودِ خوب بردن، آمدند و برخی صرفاً برای حفظ ارزش پول خود و نه پول دار شدن بیشتر و همه گول تبلیغات دولت و شخص رئیس جمهور را خوردند. تاکنون در بورس تهران بنگاهها و کارخانههای دولتی ۲۰۰ میلیارد دلار ارزش خود را عرضه کردهاند، و مقام دولتی میگوید مردم خیالشان آسوده، به بورس بیایند، زیرا دولت تمام قد در حمایت از بورس ایستاده، ادعای پوچی که ضمانتی ندارد، زیرا در صورت ترکیدن حباب بورس، دولت مفلس که برای مبارزه با کرونا دست نیاز به سمت رهبری نظام جهت یک میلیارد یورو دراز میکند، قادر است مثلا ده درصد این دویست میلیارد را که ۲۰ میلیارد دلار است، جبران کند؟
زمان صفر ترکیدن حباب بورس میرسد. اما دقیق چند روز یا چند ماه، پیش بینی آن کار پیامبران است. اما ترکیدن حباب، کلید و رمز شروع جنبشی خواهد شد که با پیوستن فرودستان، کارگران، معلمان و حاشیه نشینان سر آسوده بر زمین نخواهند گذارد تا حاکمیت را تماماً تسلیم خواست ملی خود کنند. بی جهت نبود که چند روز پیش یک مقام نظامی_امنیتی گفت ما باید خود را برای اعتراضات و شورشهای نیمهی دوم سال آماده کنیم!. باید گفت بله خود را آماده کنید، زیرا جنبشی در میان است و ریزش سنگینی از سوی آن نیرویی که قصد دارد از کمر به بالا و به خصوص به سر مردم شلیک کنند!... داور تاریخ میگوید: بس است و پند گیرید.
کرونآلودگی و حکومتِ مـردانِ پوشـالی، ابراهیم هرندی
«حلّاج»: دریچهای بر باغِ بسیار درخت، علی میرفطروس