-روزنامه «وال استریت ژورنال»: ترامپ در مورد افزایش فشار به رژیم ایران با احتیاط عمل میکند و قصد ندارد برای متوقف کردن کشتیها از زور استفاده کند.
-ایوان فریتز یکی از رهبران اتحادیه کارگران نفت ونزوئلا: «ایران نمیتواند مادورو را نجات دهد و او فقط زمان میخرد».
- فوأد ایزدی از تحلیلگران سیاسی نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اظهاراتی کمسابقه دم از مذاکره زده و گفته اگر ایران اعتماد به نفس خود را حفظ کند و به دنبال توافقات برد- برد واقعی و نه خیالی باشد، میتواند موفقیتهای جدی کسب کند.
-نفتالی بنت وزیر دفاع پیشین اسرائیل: ایران کار عقبنشینی و خروج نیروهای خود از سوریه را آغاز کرده و یک مقام عالی وزارت خارجه آمریکا به «فارین پالیسی» میگوید دولت ترامپ معتقد است که ایران انگیزههای زیادی برای خروج از جنگ سوریه دارد.
- یک مقام ارشد نظامی جمهوری اسلامی به «نور نیوز» گفته هیچگونه تغییری در کمیت و کیفیت حضور مستشاری ایران در سوریه ایجاد نشده است.
- با یک نمایش قدرت در کارائیب که از نظر سیاسی و اقتصادی هیچ اهمیتی برای آمریکا ندارد، جمهوری اسلامی میتواند ابزاری در مقابل مخالفان مذاکره در داخل خودش داشته باشد تا مدعی شود که با «اقتدار» پشت میز مذاکره قرار میگیرد!
کیهان لندن - پس از تانکر «فورچون» دومین ️تانکر ایرانی به نام «فارست» ۵ خرداد وارد آبهای ساحلی ونزوئلا در دریای کارائیب شد اما برخلاف انتظار و چه بسا «امید» مقامات در تهران با مانعی از سوی دولت آمریکا روبرو نشد.
روزنامه «وال استریت ژورنال» دوشنبه ۲۴ مه (۴ خرداد) به نقل از مقامات دولتی آمریکا مینویسد دونالد ترامپ در مورد افزایش فشار به رژیم ایران با احتیاط عمل میکند و قصد ندارند برای متوقف کردن کشتیها از زور استفاده کنند.
به گفته تحلیلگران کل محمولهای که از ایران برای ونزوئلا ارسال شد حدود ۱/۵ میلیون بشکه بنزین است که برای مصرف حدود دو هفته ونزوئلا کافیست.
ایوان فریتز یکی از رهبران اتحادیه کارگران نفت ونزوئلا میگوید: «پالایشگاههای ونزوئلا دهها سال پیش توسط مهندسان آمریکایی طراحی شد. تجهیزاتی که از ایران برای احیای پالایشگاههای ونزوئلا ارسال شد کافی نبود. نه تنها این تجهیزات قدیمی بود بلکه تکنسینهای آنها نیز نمیتوانند این کار را انجام دهند. [رژیم] ایران نمیتواند [نیکلاس] مادورو را نجات دهد و او فقط زمان میخرد».
آمریکا تا کنون برنامهای برای متوقف کردن ۵ تانکر ایرانی در دریای کارائیب نداشته است اما ترامپ فشار به رژیم ونزوئلا را همچنان ادامه میدهد. اخیراً وزارت دادگستری آمریکا مادورو و تعدادی از سران ارشد دولت ونزوئلا را به تروریسم و قاچاق مواد مخدر در آمریکا متهم کرد و در همین رابطه کاخ سفید برای دستگیری مادورو ۱۵ میلیون دلار پاداش تعیین کرده است.
روزنامه «فایننشیال تایمز» نیز مینویسد دولت آمریکا برنامههای خود در مورد کشتیهای ایرانی در کارائیب را عقب انداخته است. یک مقام پنتاگون اعلام کرد از برنامهها در مورد کشتیها بیخبر است اما آدمیرال (دریابد) کریگ فالر رئیس ستاد فرماندهی جنوبی ایالات متحده آمریکا این هفته در یک سخنرانی در دانشگاه بینالمللی فلوریدا گفت: «شما باید از خود بپرسید که ایران چه علاقهای به ونزوئلا دارد؟! آنها در پی به دست آوردن یک موقعیت خوب در همسایگی ما به عنوان راهی برای مقابله با منافع ایالات متحده هستند».
اینهمه در حالیست که رژیمهای ایران و ونزوئلا انتقال این محمولههای نفتی را یک پیروزی بزرگ سیاسی قلمداد میکنند!
پوچی «هژمونی آمریکا»
خبرگزاری دولتی ایرنا در تحلیلی نوشته ارسال این محمولهها از «شکست کارزار فشار حداکثری» و «پوچی هژمونی آمریکا» حکایت دارد. این خبرگزاری نوشته اگر ۴ نفتکش دیگر به سلامت بار سوخت خود را تحویل ونزوئلا دهد، چرا ایران چنین تجربههایی را درباره دیگر کشورهای مستقل تکرار نکند؟! و اگر ایران بتواند بر اساس گزارشهای موجود اما تایید نشده در برابر فروش سوخت خود بجای دلار، طلا را جایگزین کند سیستم بانکی تحت سلطه آمریکا در محدودیتهای روزافزون علیه ایران ناکام خواهد ماند.
اما فوأد ایزدی از تحلیلگران سیاسی نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اظهاراتی کمسابقه دم از مذاکره با ایالات متحده زده و گفته ورود نفتکش ایرانی به ونزوئلا آمریکا را تحقیر کرد و نشان داد که اگر ایران اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و به دنبال توافقات برد- برد واقعی و نه خیالی باشد، میتواند موفقیتهای جدی کسب کند.
آیا عدم واکنش آمریکا نسبت به اقدام جمهوری اسلامی ایران برای ارسال ۵ تانکر به ونزوئلا میتواند ترفندی برای بخشیدن اعتماد به نفس به تهران و فراهم کردن مقدمات مذاکره با آمریکا باشد؟ یعنی القاء این توهم که ایران با ارسال ۵ تانکر «شاخ آمریکا» را شکسته است و «برتری» آن را به پرسش کشیده و حالا میشود پیروزمندانه و با اقتدار سر میز مذاکره نشست!؟ حسن روحانی و دیگران بارها تکرار کردهاند آماده مذاکره در شرایط برابر و عادلانهاند.
در ایران همواره بین مسئولان ارشد نظام این نگرانی مطرح بوده که مذاکره از موضع ضعف، اقتدار جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرد و نتیجهی آن شکست و تحمیل خواستههای طرف مقابل است. حالا با این نمایش قدرت که از نظر سیاسی و اقتصادی هیچ اهمیتی برای آمریکا ندارد، جمهوری اسلامی میتواند ابزاری در مقابل مخالفان مذاکره در داخل خودش داشته باشد تا مدعی شود که با «اقتدار» پشت میز مذاکره قرار میگیرد!
علی لاریجانی اردیبهشت ۹۸ در یک سخنرانی گفت «مذاکره با آمریکا در این شرایط اشتباه راهبردی است. باید مقامات آمریکا بفهمند که با حریف سخت طرف هستند تا سرشان به سنگ نخورد ولکن نیستند چون مجموعه گفتمان آنها گفتمان تسلیم و تحقیر است».
با همه اینها اما علی خامنهای تاکید میکند «درباره مسائل ناموسی با آمریکا مذاکره نمیکنیم». تقریباً بجز یکی دو مورد از ۱۲ شرطی که مایک پمپئو در سال ۲۰۱۷ برای مذاکره با ایران مطرح کرد بقیه آنها به قول رهبر جمهوری اسلامی «ناموسی» است که شامل کنار گذاشتن فعالیتهای اتمی و موشکپرانی و حمایت از شبهنظامیان و گروههای نیابتی منطقه است.
نفتالی بنت وزیر دفاع پیشین اسرائیل در آخرین سخنرانی خود قبل از تشکیل کابینه جدید دوشنبه ۲۹ اردیبهشت گفت که ایران کار عقبنشینی و خروج نیروهای خود از سوریه را آغاز کرده است.
یک مقام عالی وزارت خارجه آمریکا به نشریه «مسائل خارجی» (فارین پالیسی) میگوید دولت ترامپ معتقد است که ایران انگیزههای زیادی برای خروج از جنگ سوریه که تاکنون چند میلیارد دلار خرج پشت دست تهران گذاشته است دارد و شیوع کُرونا بحران جمهوری اسلامی را تشدید کرده است.
برایان هوک مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا این عقبنشینی را تاکتیکی توصیف کرده است.
در مقابل اما حشمتالله فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملّی مجلس میگوید «ما شاید ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار به سوریه پول دادیم و باید از سوریه پس بگیریم. پول این ملت آنجا هزینه شده است».
این مصاحبه فلاحتپیشه با انتقاد تند حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان تهران روبرو شد اما بهمن سال ۱۳۹۶ یحیی رحیمصفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم گفته بود «جمهوری اسلامی بایستی هزینههایی که در سوریه کرده است را برگرداند». اینهمه در حالیست که روسیه و ترکیه برای بازسازی سوریه در اولویت قرار گرفتهاند و حتی اگر جمهوری اسلامی چنین منزوی هم نمیبود، با کدام پشتوانه مالی میخواهد نقشی در سوریهی آینده بازی کند؟!
اختلاف بر سر عقبنشینی ایران از سوریه
یک مقام ارشد نظامی جمهوری اسلامی به «نور نیوز» گفته «هیچگونه تغییری در کمیت و کیفیت حضور مستشاری ایران در سوریه ایجاد نشده است!» اما مگر میشود نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه سرخود تصمیم به عقبنشینی گرفته باشند؟! بیتردید پاسخ منفی است. حتماً دستور هر نوع عقبنشینی از سوی فرماندهان نیروهای قدس سپاه پاسداران صادر شده و ابهام درست همینجاست:
اگر تصمیم به عقبنشینی با خامنهای بوده میتواند مقدمه یک نرمش قهرمانانه دیگر باشد که مخالفان سرسختی نیز دارد. همانهایی که میگویند باید مخارجی را که ایران در سوریه کرده پس گرفت یا هرنوع عقبنشینی را تکذیب میکنند.
این سناریو نیز محتمل است که تصمیم از جانب اسماعیل قاآنی جانشین قاسم سلیمانی بوده باشد و خامنهای مجبور به پذیرش آن شده و یا نسبت به آن توجیه شده است. حملات گسترده و سنگین جنگندههای اسرائیل به پایگاههای سپاه قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه دمار از روزگار نیروهای رژیم تهران و نیروهای موسوم به «مدافع حرم» از لشکر فاطمیون و زینبیون درآورده و جز خسارات جانی و مالی چیزی در پی نداشته است.
اما در صورت درست بودن این سناریو، قاآنی نیز برای اتخاذ چنین تصمیمی حتماً تنها نبوده و شمار دیگری از مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی موافق او بودهاند که توانستهاند خامنهای را راضی به عقبنشینی کنند.
این احتمال هم که تصمیم به عقبنشینی از سوی عناصر ارشد و لجوج سپاه پاسداران به کل نظام تحمیل شده باشد دور از ذهن نیست.
در هر صورت برسر عقبنشینی جمهوری اسلامی ایران از سوریه درون نظام اختلاف شدید ایجاد شده است ضمن اینکه خود این عقبنشینی از نظر تدارکاتی نیز برای جمهوری اسلامی چندان ساده نخواهد بود.
با توجه به بحرانهای شدید اقتصادی که گریبان رژیم جمهوری اسلامی را گرفته آیا درون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند فرماندهانی که علی خامنهای را مجبور به مذاکره با آمریکا بر سر «مسائل ناموسی» کنند؟! و اگر او موافقت نکند چه پیامدهایی خواهد داشت؟! پاسداران او را دور خواهند زد؟!
در روزهای اخیر در چند رسانه بینالمللی از جمله المانتیور، نیویورکر، واشنگتنپست و بیزنس اینسایدر و ایندیپندنت فارسی مقالاتی منتشر شده که بطور ضمنی این خط فکری را القاء میکنند: «سپاه پاسداران میتواند منجی مردم در برابر خامنهای باشد». یا به روشنی میگویند «سپاه بدون خامنهای وجود و قدرت دارد، اما خامنهای بدون سپاه قدرتی ندارد!»
در این میان، برایان هوک مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا به «فارین پالیسی» گفته است «ترامپ خواهان آن است که شاهد حضور حکومت ایران پای میز مذاکره باشد تا بتوانیم در خصوص یک توافق جامع که تمامی خطرات تهدیدات ایران برای صلح و امنیت را در بر میگیرد مذاکره کنیم اما عجلهای هم نداریم؛ سیاستهای فعلی در قبال ایران را ادامه میدهیم؛ یا مذاکره میکنند یا اقتصادشان فرو میپاشد».
با کنار هم قرار دادن همه این شواهد میتوان ارزیابی کرد که چرا آمریکا تمایلی نداشت تا در مقابل ۵ نفتکش جمهوری اسلامی ایران واکنش جدی نشان دهد. این نفتکشها میتوانند به نوعی «پیشغذای میز مذاکره بر سر مسائل ناموسی» باشند؛ البته اگر با اختلافات درونی سپاه و نظام این لقمه در گلوی جمهوری اسلامی گیر نکند!
رشوه با اجازه چه کسی آقای ظریف؟
تصویری که بین مردم ایران دست به دست می شود