Sunday, May 31, 2020

صفحه نخست » «سردار گازانبری» امروز روحانی و ترامپ و نتانیاهو را «لوله» کرد، اکبر گنجی

aaa_052920.jpgمحمد باقر قالیباف به عنوان رئیس مجلس اولین نطق طولانی و مکتوب خود را ایراد کرد. این نطق دو نکته اصلی داشت:

اول- مجیزگویی مفرط از علی خامنه ای: او عنوان «آیت الله العظمی خامنه ای» دو بار به کار برد و پیروی از رهبری را راه نجات کشور و نظام قلمداد کرد. بارها و بارها از "بیانیه گام دوم" خامنه ای برای ساختن "تمدن نوین اسلامی/ایرانی" سخن گفت و بر نقش مجلس در عملی کردن آن بیانیه و ساختن "تمدن نوین ایرانی/اسلامی" تأکید کرد. مجیزگویی خامنه ای راه رشد و ماندگاری در جمهوری اسلامی است.

دوم- حملات بی امان به دولت حسن روحانی: مطابق انتظار حملات او معطوف به دولت روحانی و قوه مجریه بود. قالیباف چیزی برای دولت بی عرضه حسن روحانی باقی نگذاشت. او فعالیت تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد سال آینده را از همان روز اول آغاز کرد. هدف او، تکیه زدن بر ریاست قوه مجریه است.

خطراتی که نظام را تهدید می کنند

از این دو نکته که بگذریم، قالیباف از ایستادگی جمهوری اسلامی در ۴۱ سال گذشته بر اهداف ، اصول و شعارهایش تجلیل به عمل آورد و موفقیت هایش را در این زمینه ها ستود. گفت که باید گام دوم را برای ساختن تمدن نوین ایرانی/اسلامی محکم بر داریم و اشکالات را رفع کنیم. اشکالات یا تهدیدات از نظر او کدامند؟ گفت:

«تهدید نخست، کاهش سرمایه ی اجتماعی نظام است که در نتیجه ی ناکارآمدی اشباع شده ی مدیریتی کشور و فاصله گرفتن مسئولان از اصول انقلاب ایجاد شده و متاسفانه بحران اقتصادی را بوجود آورده که زمینه ساز بیکاری و آسیب های اجتماعی فراگیر شده است. تهدید دیگر، فساد نگران کننده ای است که در تاروپود ساختارهای مختلف نفوذ کرده و موجب افزایش تبعیض و نارضایتی، و عدم تحقّق عدالت شده است. همچنین نظام اداری-اجرایی به هم ریخته ی کشور، تهدید دیگری است که امکان حکمرانی خوب را سلب کرده است. تضعیف نهاد بسیار مهم خانواده، از طریق گسترش روز افزون سبک زندگی غربی نیز، تهدیدی نگران کننده تلقی می شود که نیاز به توجه ویژه و فوری دارد. در نهایت، گسترش نفوذ جریان غرب زده، که با امید بستن به دشمن، مانع خودباوری ملّی و توجه به ظرفیت های عظیم داخلی شده، تهدید مهم دیگری است که باید درباره ی آن به طور جدی هشیار بود.»

اذعان به "کاهش سرمایه اجتماعی نظام" اولین قدم واقع گرایی است، اما آن را صرفاً معلول "ناکارآمدی اشباع شده مدیریتی" و "فاصله گرفتن مسئولان از اصول انقلاب" قلمداد کردن، دور شدن از واقعیت است. قالیباف حتی بحران اقتصادی جمهوری اسلامی و آسیب های اجتماعی کشور را هم به همان دو عامل فرو کاست.

اگر واقع گرایانه و حقیقت طلبانه تحلیل می کرد، نقش "استبداد دینی/فقیه سالاری" و "تبعیض های دینی و قومی و جنسی" ناشی از آن را برجسته می کرد.

حکومت های استبدادی و دیکتاتوری بر روی یک طیف قرار می گیرند. یک سر طیف حکومت های کاٰرآمدی چون چین کمونیست قرار دارند، در سر دیگر طیف، حکومت های ناکارآمد کمونیستی کره شمالی و چپ گرایی چون ونزوئلا. هر کدام از حکومت های غیر دموکراتیک در یک نقطه از این طیف قرار می گیرند. حکومت های دست راستی استبدادی و دیکتاتوری (عربستان سعودی، مصر، و....) نیز بر روی همین طیف قرار دارند.

جمهوری اسلامی از حکومت های غیر دموکراتیک ناکارآمد است، اما هنوز با کره شمالی و ونزوئلا فاصله دارد. ناکارآمدی مدیریتی، محصول گزینش های صد لایه شورای نگهبان، دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی، قوه قضائیه و صدها گزینش و حراست است. هدف همه آنها، گزینش نیروهای معتقد به اسلام، انقلاب، جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، و ملتزم عملی و نظری به رهبری بوده و هست. پس از حذف همه مخالفان، منتقدان و رقبا، این نظام مدیریتی جمهوری اسلامی ساخته شده است.

زوال سرمایه اجتماعی و بی اعتمادی، نتیجه حکمرانی مطابق میل خودسرانه ولی فقیه مادام العمر، سرکوب مخالفان و منتقدان و رقبا ، حذف متخصصان، فساد سیستماتیک، دروغگویی مفرط ، سیطره نظامیان بر سیاست و اقتصاد و اجتماع، تبعیض های قومی و مذهبی و جنسی و طبقاتی، و علل و دلایل دیگر است.

قالیباف در همین سخنان، از خطر "سبک زندگی غربی" و "نفوذ جریان غرب زده" سخن گفته و این دو را از تهدیدات به شمار می آورد.

راه حل های لوله کنانی

قالیباف اعتراف می کند که تهدیداتی که شمارش کرده، «می تواند تهدیدی جدّی برای حاکمیت ملّی ایران اسلامی باشد».

منتهی راه حل را در «الگوهای موفق گذشته، بویژه در پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، و در تقویت توان نظامی و توسعه ی قدرت منطقه ای» جست و جو می کند. در مدیریت جهادی و تقلید از مدیریت سپاهیان. قالیباف و محسن رضایی دو مصداق از مصادیق چنان راه حل مدیریتی هستند. گویی اینها در این ۴۱ سال کاره ای نبوده اند و تازه قرار است قدرت بیابند.

این مدیریت جهادی، با یک سیاست خارجی تهاجمی قرار است کشور را آباد سازد. می گوید:

«مجلس یازدهم با توجه به نقشی که برای خود در جایگاه تمدن ساز انقلاب اسلامی قائل است، بر سر آرمانهای اصلیِ انقلاب، هیچ مسامحه ای را نمی پذیرد و مقابله ی مقتدرانه در برابر دشمن خارجی، به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی را جزو اصول اساسی خود قرار می دهد، و در مرزبندی با جریان معاند و منافق داخلی، تعارف نمی کند...مجلس یازدهم، استکبارستیزی را، هم آرمانی اعتقادی و هم منفعتی راهبردی می داند و مذاکره و سازش با آمریکا به عنوان محور استکبار جهانی را، بی حاصل و پرضرر ارزیابی می کند. راهبرد ما در برخورد با آمریکای تروریست، تکمیل زنجیره ی انتقام خون شهید سلیمانی است. کاری که با حمله ی بی سابقه به پایگاه عین الاسد شروع شد و با شکسته شدن هیبت پوشالی آمریکا در عدم توان پاسخ به اقدام جمهوری اسلامی ادامه یافت و با اخراج کامل ارتش تروریست امریکا از منطقه تکمیل خواهد شد.»

چین کمونیستی استبدادی همزمان با انقلاب اسلامی، چرخش سیاست خارجی اش را آغاز کرد. سیاست خارجی دوستانه با غرب و شرق و بهره برداری از فرصت ها، میانگین رشد اقتصادی سالانه ۹.۵ درصدی را برای آنان به ارمغان آورد و چین را به قدرت دوم اقتصادی جهانی تبدیل کرد. اگر این سیاست خارجی با سیاست داخلی توسعه اقتصادی همراه نمی شد، جذب صدها میلیارد دلار سرمایه خارجی و انتقال تکنولوژی مدرن ناممکن می شد.

حتی از زمان اوباما که سیاست برخورد با چین به عنوان رقیب اصلی آغاز شد و در دوران ترامپ تشدید شد، چین نهایت کوشش خود را کرده و می کند تا با آمریکا درگیر نشود. همین سیاست را پوتین در روسیه اتخاذ کرده است. روسیه و چین دارای روابط خوب با دولت اسرائیل اند و رژیم راست گرای اسرائیل با چراغ سبز پوتین، صدها بار نیروهای ایرانی در سوریه را مورد حمله قرار داده است.

آن وقت جمهوری اسلامی و قالیباف نه تنها از مبارزه با اسرائیل سخن می گویند، بلکه تأکید می کنند که نبرد با آمریکا باید ادامه یابد و این استراتژی با "زنجیره ی انتقام خون شهید سلیمانی تکمیل" خواهد شد. سیاستِ جبهه «آمریکایی- اسرائیلی- عربی» ساختن علیه ایران، گره از کار فرو بسته جمهوری اسلامی نخواهد گشود.

از ماه ها پیش دائم گفته شد که آیت الله خامنه ای و شورای نگهبان به دنبال ساختنِ «مجلسِ لوله کنان» به ریاست «سردار گازانبری» هستند. در گام بعد نیز قوه مجریه را با حذف دیگران گرفته و حکومت یکدست تشکیل خواهند داد. اما همان سیاست خارجی ای که امروز قالیباف در سخنانش توضیح داد، به تنهایی برای بحرانی تر کردن وضعیت کفایت می کند.

قالیباف در اولین سخنرانی، دولت های ایران و آمریکا و اسرائیل را به نحو «گازانبری»، «لوله» کرد. اما این نوع لوله کردن، چاره بی چارگی نیست. این «خودزنی» است. یعنی هزینه آن را باید ایران و ایرانیان بپردازند. اگر سیاست شرق گرایی را دنبال می کنید، خوب به روابط چین و روسیه با امریکا و اسرائیل بنگرید. آمریکا و اسرائیل و برخی از کشورهای قدرتمند عربی، اینک با موجودیت ایران مسأله دارند و از نیروهای تجزیه طلب حمایت عملی به عمل می آورند.

تا حدی که من می فهمم؛ غیر نظامی کردن سیاست و اقتصاد، و آغاز پروسه گذار به یک جمهوری سکولار ملتزم به آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و عدالت؛ چاره کار است. با استبداد به نام خدا و پیامبر و ائمه نمی توان هیچ مشکلی را حل کرد.

آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://t.me/ganji_akbar


آدرس صفحه اینستاگرام اکبر گنجی: https://www.instagram.com/akbarganji60



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy