ایکه دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار سعدی
در باره قرارداد استعماری 25 ساله با چین، باید بهنکتههایِ زیر توجه کرد:
1 ـ قرارداد پنهان 25 ساله در چین تنها چین را در بر نمیگیرد و روسیه نیز شریک این برنامه بلعیدنِ ایران است که کوشش میشود از او نامی نبرند. روشن است که روسیه نمیتواند شاهد باشد که چینیها از راهی دور بیایند و ایران را که در همسایگی او است بهتنهایی بهبلعند و از این کیک خوش مزه، تکهای نبرد. بنابراین روسیه نیز در این قرارداد سهم میبرد. از چند و چون و اندازه سهم و لقمه روسیه، هنوز آگاهی درستی در دست نیست.
2 ـ چین و حکومت اسلامی ولایی ولی همخوانیهای زیادی دارند.
همخوانیها
ـ هر دو حکومت خودکامه و سرکوبگر هستند؛
ـ هر دو حکومتهایی فاسد و ریاکار هستند و از گفتنِ هیچ دروغ و دروغ سازیای شرم ندارند؛
ـ هر دو برای سود و ماندگاری خود از انجامِ هیچ ناشایستی رویگردان نیستند؛
ـ هر دو درسرکوب اعتراضها و خواستهایِ مسالمتجویانه شهروندانِ خود، خشونت عریان و خونین بهکار میبرند؛
هر دو با آزادیِ بیان و حقِ شهروندی مخالف هستند و زندان، شکنجه، اعترافهایِساختگی و چوبههایِ دار برپا کردهاند؛
ـ هر دو (هر یک در زمینهای و بهگونه خود) هم با غرب(اروپا) و هم با آمریکا دشمنی دارند و کوشش می کنند به آنان ضربه وارد کنند اگر چه چینیها بزرگترین تجارت را نیز با همین کشورها دارد.
3 ـ ولی این دو حکومت ناهمخوانیهایِ مهمی نیز دارند.
ناهمخوانیها
1 ـ چین، واژگونه ایرانِ آخوندزده، در تکنیک، صنعت، ساختِ جنگافزارها و نیرویِ نظامی، نیرویِ انسانی و کارشناس در زمینههای گوناگون، توان مالی و... غولی است که در این زمینهها با ایرانِ در همریخته و بیدروپیکر برابری ندارد.
2 ـ اعتبار و اهمیت جهانی چین با وجود آسیبِ سختی که انتشار ویروس کرونا بر او وارد ساخته، با ایران ولایت زده اندک همخوانی ندارد. ایران اسلامی کشوری است که بهروشنی میتوان گفت از اندک اعتبارِ جهانی بر خوردار نیست و به جز چند گروه تروریستی در منطقه و کشورهایِ بدنام و منزویای چون کرهشمالی، ونزوئلا و یا سوریه آن هم با پرداختِ هزینههایِ گزاف مالیوجانی، دوستی در جهان ندارد. به پشتیبانی چینوروسیه ، که تنها در پیِ سودِ خود و همآوردی با غرب هستند، نیز اندک اعتمادی نمیتوان داشت. رفتار روسیه در سوریه و پشت کردن بهحکومت و حتا همکاری با اسراییل در زدن هدف هایِ سپاه در سوریه، نمونه روشنی است. توجه کنیم که پبشنهاد این قراردادِ استعماری 25 ساله از سویِ چین بوده است. رهبران چین با شامهقویِ تجاوزگرِ خود بهدرستی میدانند رویِ کجا دست بگذارند.
3 ـ چین قادر است با تکیه بر همین نیرویِ فراوانِ انسانی، کارشناسان صنعتی و توانِ مالیِ فراوان، با بستن قراردادهایِ ویرانگر بیش از همه با کشورهای سست بنیادِ جهانِ سوم، برای نمونه سریلانکا، جیبوتی، نیکاراگوئه و یا ایرانِ امروز، این کشورها را اندک،اندک زیرِ مهمیز خود گرفته و بهبهانه عدم توانایی آنان در پس دادنِ وامها، بخشی از خاکِ این کشورها را بهتصرف خود در آورده و در سیاستهایِ روزانه و آینده این کشورها چنان اثر گذار شود که آنان را وابسته ناتوانِ و ناچارِ بهخود سازد. ایدهآل چین بستن اینگونه قراردادها به ویژه با کشورهایِ فاسد، از هم پاشیده و ناپایداری چونایران اسلام و آخوندزده است زیرا هر دو سو، تا آنجا که شدنی باشد، کوشش می کنند که قرارداد بهشکلی پنهان و امنیتی انجام بگیرد. چینیها چه در بخشِخصوصی، که ما خود در سوئد شاهد بودهایم، و چه در بخشِدولتی، هر جا پا گذاشتهاند تقلب و ریاکاری را نیز با خود بهارمغان آوردهاند. این سیاستهایِ استعماری نوینی است که امروز چینورروسیه دنبال میکنند. حکومتِ ایران با نادانی و مالیخولیایِ رهبر معظم پس از هزینه کردنِ میلیاردها دلار از سرمایههایِ مردم ایران، حتا در سوریه و عراق هم اعتبارش را چنان ازدستداده است که عراقیها با لنگه کفش بر تصویرِ رهبرمعظم کوبیده و اینک شعارِ"خامنه ای قاتل است" را سر می دهند. هر چه چین در جهان جایِ بیشتری باز میکند، واژگونه آن حکومتِ اسلامی پس از 41 سال تاخت و تاز بیهوده، هر چه را که با هزینه کردنِ سرمایههایِ مردمِ ایران بهدست آورده بود، یکبهیک دارد از دست میدهد. عراق و سوریه نمونههایِ روشنی هستند.
خویِ تجاوزگرِ چین
چینیها استادِ دغلبازی و بهکار بردنِ شیوههایِ ویرانگر و ناانسانیِ نواستعماری برایِ دستاندازی بهکشورهایِ دیگر و مالکیت بر بخشی از خاکِ این کشورها، شدهاند. دراین باره توجه خوانندگان را به بخشی از این گونه تجاوزها در مقالهای در وبسایتی بهزبان سوئدی بهنام "بیجینگ" که در تاریخ 10 ژوئن 2020 منتشر شده است و در انتقاد به نرمشِ اتحادیه اروپا در برابر چین نوشته شده است، جلب می کنم. یاد آور شود که این وبسایت دادههایِ فراوانی در باره چین و هنگکنگ دارد:
"کانالِتایوان با بخشِجنوبیِ دریایِ چین هممرز است. دراین منطقه نظامیان چینی بر میلیونها مترِمکعب از آبهایِ بینالمللی دستدرازی کردهاند. چینیها اینکار را با ایجادِ خاکریزی و بهوجود آوردن زمینهایِ ساختگی(مصنوعی) چون جزیرههایی به شدت میلیتاریستی در آبهایی که ویتنام و فیلیپین نیز بر آنها ادعا دارند، انجام دادهاند.
سالِ گذشته ژاپن اعلام داشت چین ِامروز که خود را روزبهروز بیشتر مجهز کرده و زورگوتر میشود، بزرگترین تهدیدِامنیتی برایِ ژاپن است، تهدیدی خطرناکتر از کرهشمالیِ دارایِ بمباتمی. چین در آن سوی سرزمین خود، در مرز با هندوستان نیز با چنان شیوهای پیشروی کرده است که بنا بهگفته یکی از فرماندهانِ نظامیِ هند، بسیار گستردهتر و خشونتبارتر از یکدهه گذشته بوده است. بَر سَر همین دستدرازیها در ناحیهای که تا پیش از این چین در آنجا نمودی نداشته است، در چندهفته گذشته درگیریهایی بین چین و هند رُخ داده است که شماری کارشناسان پیشبینی میکنند که رخدادهایِ جدی و ناگواری را بهدنبال خواهد داشت." پایان بازگفت.
اصل مقاله بهزبانِ سوئدی در آدرسِ زیر. آنجا که بازگویی شده است از پاراگراف یازده یا دوازده( بسته بهاینکه چگونه بهشماریم) در سه پاراگراف آمده است.
https://inbeijing.se/bulletin/
چرا تا این اندازه شتابزده
شتابزدگی و چون همیشه پنهان کاری و دروغ گویی در باره اینقرارداد بیش از هر چیز نشان شکستِ کامل حکومت در اداره کشور است. حکومت با اینکار بنا به روال همیشه، چند هدف را هم زمان دنبال میکند:
ـ چون دیگر توانِ اداره کشور را ندارد، کنترلِ درست جامعه را از دست داده است و هیچ سازوکار درستی بر قرار نیست و مردم بهجانآمده را نمیتوان بیش ازاین در فشار گذاشت و هرآن امکانِ انفجار می رود، بهتر است مهمترین بخشهایِ اداره کشور را به بیگانگان بسپارند. اگر بهدامنه گسترده آنچه تا کنون ازاین قرارداد بهبیرون درز پیدا کرده است دقت کنیم، رهبر و سردارانِ دزد و یاوه گو، برای ماندگاریِ خود و از ترس فروپاشی، میخواهند اداره کشور را هر چه زودتر دودستی تقدیم چین و روسیه کنند. میبینیم که چه شتابی درانجام آن دارند!
ـ از سوی دیگر توانِ مالی ندارند. چین زمینه هایِ مالی را فراهم می کند؛
ـ مهمتر از همه ولی آوردنِ نظامیانِ چینی، دادن بندرها در خلیجِفارس و پایگاههایِ نظامی بهچین وروسیه است که خطر درگیریِ نظامی با غرب را کاهش داده و از دیدِ خود امنیت آنها را تامین کرده و بیمه میشوند. پس با خیالیآسوده بهکرسیهایِ خود تکیه زده و با یاریِ بیگانگان، حکومت نکبتبارِ خود را در خفت و خواری پَی میگیرند.
سخنی با جوانان و همه ایرانیانِ میهندوست
آینده و یکپارچگیِ ایران در خطرِ جدی است. اگز چین و روسیه با قراردادِ 25 ساله، بر ایران دست بیابند، نه تنها این حکومت با خیال راحت بدون شرمندگی از دستنشانده شدن در کشور خود و سرافکندگی برایِ مردمِ ایران، همچنان پابرجا مانده و در نابودی استقلال ایران پیش خواهند رفت که رهایی و رسیدن بهآزادی برایِ مردمِ ایران بسیار دشوارتر خواهد شد. همه کسانی که توانایی انجام کاری دارند، اگر هر چه زودتر و تا دیر نشده است، دست بهکار نشده و همراه باهمه دیگر دلسوزان و مردمِ خونبهدل تصمیمی نهایی نگرفته و همه بهپا نخیزیم، ایران از دست خواهد رفت. چگونه می توان در سَده بیستویکم برایِ کشوری چون ایران با چنین پیشینه تاریخی، بارِ این شرمساری و خواری رابهدوش کشید! ارتش ایران و افسران شرافتمند ایرانی کجا هستند؟ باید بههمه میهندوستان یادآور شد که:
ایکه دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار!