ایران وایر - هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
آخرین نمونه، اعتراضات شهر بهبهان است، زمانی که خبر رسید گروهی از ساکنان آن در اعتراض به صدور حکم اعدام سه معترض آبان ۱۳۹۸ به خیابانها آمده و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادهاند.
بهبهان شهر به نسبت کوچکی در دل استان خوزستان است که بیکاری ۴۳ درصدیاش به همراه انبوهی از مشکلات، به تجمعات در این شهر، رنگ و بوی سیاسی داده است.
جریان اعتراضهای سراسری آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم در بهبهان بسیار داغ بود، اعتراضاتی که با چندین کشته و بازداشتهای گسترده، توسط نیروهای نظامی و امنیتی در این شهر سرکوب شد.
اعتراضهای سراسری دی ماه سال ۱۳۹۶ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ به واسطه نقش پررنگ شهرهای کوچک در این اعتراضها، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و تصمیمسازان و رسانهها قرار گرفتهاند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
طی این مدت، دهها تحلیل و گزارش و ارزیابی از شرایط این شهرها و ساکنان آنها منتشر شده است تا ارتباطی منطقی و تصویری روشن از نسبت این اعتراضها و شرایط فعلی معترضان به دست داده شود.
فصلنامه علمی «مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی» وابسته به نهاد ریاستجمهوری یکی از نشریات پژوهشی است که در شماره زمستان سال ۱۳۹۸ خود به تجزیه و تحلیل پراکندگی فقر در ۳۱ استان ایران پرداخته است.
این تحقیق اگرچه بیارتباط با اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ صورت گرفته، اما دادههای آن به طور مستقل نشان میدهد استانهایی که جمعیت قابل توجهی از آنها فقیر و زیر پوشش «کمیته امداد» بودهاند، در این اعتراضها شرکت داشتهاند.
نخستین یافته این تحقیق نشان میدهد که بیشترین خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در شرق، جنوب و جنوب غرب ایران پراکنده شدهاند. به عبارت دیگر استانهای خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و بخشهایی از استان ایلام، خوزستان و کرمانشاه، بیشترین درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد را به خود اختصاص دادهاند.
ویژگی دیگر این شهرستانها و استانها این است که بیشتر در نواحی مرزی متمرکز شدهاند و فاصله زیادی تا پایتخت کشور یعنی تهران دارند.
بخش دیگری از این تحقیق به بررسی نسبت بیکاری و درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در استانهای ایران پرداخته است.
این تحقیق میگوید که با افزایش درصد بیکاری در سطح شهرستانهای کشور، میزان خانوارهای تحت پوشش نیز افزایش مییابد.
تجزیه و تحلیل دادههای این بخش میگوید که بخشهایی از استانهای کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان از الگوی بالا به بالا پیروی میکنند؛ به عبارت دیگر با افزایش درصد بیکاری در این مناطق، درصد خانوارهای تحت پوشش نیز به طور معناداری افزایش مییابد.
این تحقیق همچنین نشان میدهد که ۱۱ شهرستان در استانهای سمنان، اصفهان، هرمزگان و مازندران، از الگوی پایین به پایین پیروی میکنند. یعنی با وجود افزایش نرخ بیکاری، نرخ قرار گرفتن خانوادهها تحت پوشش کمیته امداد پایین میآید.
بررسی نسبت نرخ روستانشینی و درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد از دیگر بخشهای این تحقیق است که نشان میدهد با افزایش درصد روستانشینی، درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد نیز افزایش مییابد.
بر اساس یافتههای این بخش، در ۲۴ شهرستان که اغلب در سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان واقع شدهاند، الگوی بالا به بالا حکمفرماست. این الگو میگوید که در این استان هم نرخ روستانشینی و هم درصد افراد تحت پوشش کمیته امداد بالاست. الگوی دوم، الگوی پایین به پایین است که در ۴۳ شهرستان استانهای سمنان، اصفهان، قم، مرکزی، یزد و البرز و قزوین دیده میشود.
این الگو میگوید که در این بخشها، هر دو شاخص نرخ روستانشینی و درصد افراد تحت پوشش کمیته امداد پایین است.
الگوی سوم، الگوی پایین به بالاست که این الگو، ۱۷ شهرستان کشور به صورت پراکنده در سطح استانها و عمدتا در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان را در بر گرفته است.
۹ شهرستان واقع در استانهای زنجان، اصفهان، یزد و خوزستان نیز از الگوی چهارم یعنی، الگوی بالا به پایین پیروی میکنند. در ۳۳۴ شهرستان کشور نیز رابطه معناداری بین این دو متغیر وجود ندارد.
نسبت نرخ سواد و درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد نیز یکی دیگر از بخشهای این تحقیق است که در آن همه شهرستانهای ایران از یک الگوی خاص پیروی نمیکنند.
آنطور که دادههای این تحقیق نشان میدهد، ۳.۳ درصد از شهرستانهای ایران که اغلب در استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، هرمزگان و بوشهر واقع شدهاند، از الگوی بالا به بالا پیروی میکنند. به عبارت دیگر با افزایش ضریب باسوادی در این مناطق، درصد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد به طور معناداری افزایش مییابد.
در پنج شهرستان کشور نیز که در استانهای سیستان و بلوچستان و ایلام واقع شدهاند، الگوی پایین به پایین حاکم است. الگوی پایین به بالا را در ۱۰.۴ درصد شهرستانهای کشور واقع در تهران، مازندران، البرز، قم، مرکزی، عمدتا یزد، اصفهان و هرمزگان نیز میتوان مشاهده کرد.
این الگو میگوید که در این مناطق سطح سواد بالا و درصد افراد تحت پوشش پایین است. در ۱۳ شهرستان واقع در استانهای سیستان و بلوچستان، عمدتا هرمزگان، کرمان و ایلام الگوی بالا به پایین حاکم است.
به عبارت دیگر، در این مناطق درصد افراد تحت پوشش کمیته امداد بالا و درصد باسوادی پایین است.
این تحقیق در پایان چنین نتیجه گرفته است که «درصد توزیع افراد تحت پوشش کمیته امداد در سطح کشور نشان میدهد ما از نواحی مرزی غفلت کردهایم و آنچنان که لازم بوده است به آنها رسیدگی نکردهایم.»
این تحقیق به صراحت آورده است که «افراد زیادی در این مناطق تحت پوشش کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی هستند.»
بر اساس برخی آمارها که سالها پیش منتشر شده بود، در ایران دستکم ۶۳ هزار منطقه محروم وجود دارد که از دسترسی به ابتداییترین امکانات زندگی هم محروم هستند.
این آمارها در همین چند سال اخیر افزایش قابل توجهی یافتهاند و بنا به روایتی دستکم ۱۹ میلیون نفر در مناطقی ساکن هستند که به آن بافت فرسوده گفته میشود که نشان از فقر و نداری و محرومیت ساکنان این مناطق دارد.
گسترش همین محرومیتها و نداریها و ناامیدیهاست که در این سالها به موتور محرکه اعتراضهای خیابانی در ایران تبدیل شده است.