تا همین یکی دو روز قبل همه دلنگرانیها به تبلیغ و فروش فلزیاب و سایتهایی فعال در این زمینه ختم میشد، به فعالیت کسانی که کاغذهای مچاله و قدیمی به نام نقشه گنج میفروختند و دلشان خوش بود به چگونگی یافتن گنج در فضای مجازی؛ آنهم در شرایطی که یکی از مهمترین دغدغههای باستانشناسان و فعالانِ میراثی تخریب محوطههای تاریخی با کنلگِ همین قاچاقچیان بود. حالا اما سر و کله کسانی پیدا شده است که گردهمایی برای داوطلبان حفاری های غیرمجاز برگزار می کنند و نفس کش هم می طلبند که کسی را یارای مقابله با آنان نیست!
به گزارش ایسنا، باستانشناسان و دوستداران و رسانههای میراث فرهنگی در طول چند سال گذشته در دنیای حقیقی و مجازی برای جلوگیری از ادامهی فعالیتِ حفارانِ محوطههای تاریخی و قاچاقچیان عتیقه تلاش زیادی کردند تا دستکم قانونی برای جلوگیری از فروش فلزیاب و تبلیغ و فعالیتِ این افراد تصویب شود، هر چند گاهی دستورالعملهایی با این هدف منتشر میشدند، اما هیچ کدام ترس از جرمانگاری چنین فعالیتی را به دل قاچاقچیان نینداخته تا به خاطر آن هم که شده دست از تخریبِ تاریخ کشور بردارند، به حدی که در نبود نظارتِ موثر، فالورهای اینستاگرامی همین حفارانِ محوطههای تاریخی آمادگیهای مناسب را در آموزشهای مجازی کسب کردند، بعد به سراغِ برگزاری کلاسهای حضوریِ کشف گنج رفتند، بدون هیچ دلهرهای...
در کنار وظیفهای که متولیان میراث فرهنگی برای جلوگیری از این نوع اقدامات بر عهده داشتند و میتوان گفت کمترین کاری در این زمینه انجام دادند، اما برخی باستانشناسان تلاش کردند تا دستکم در فضای مجازی راهکاری برای این اتفاق پیدا کنند.
عباس رزمپوش - دانشآموخته دکترای باستانشناسی - و علی شریفی - کارشناس ارشد باستانشناسی- با ایجاد کمپینِ «حفاظت از میراث فرهنگی» به نشانی «Crip.in.illegal.activity» در فضای اینستاگرام اعلام کردند که برای «مبارزه و گزارش صفحههای اینستاگرامی فعال در زمینه خرید و فروش و قاچاق میراث فرهنگی، تبلیغ فلزیاب و گنجیابی، دفینهیابی، اجاره و فروش دستگاههای فلزیاب و ادعای کارشناسی و توصیه به حفاری غیرمجاز» چنین صفحهای را راهاندازی کردهاند و تاکنون تعدادی از باستانشناسان سرشناس نیز به آن صفحه پیوستهاند.
در این فراخوان و برای دورهم جمع شدنِ مخالفانِ حفاریهای غیرقانونی؛ اعلام کردند که «این پویش مردمی با هدف گزارش پیچهای متخلف راهاندازی شده، امید است با اعلام پیوستگی خود با این پویش، به اتفاق گامی موثر و در حد توان در مبارزه با تخریب و تاراج میراث فرهنگی کشورمان برداریم.
نحوه همکاری با این پویش به این شکل خواهد بود که تصویر صفحه اول هر یک از این پیچهای متخلف، به علاوه اکانت آن بدون@ در صفحه این پویش قرار داده میشود، کافی است پست مربوطه را استوری کنید، تا مخاطبان شما در صورت تمایل صفحه متخلف را گزارش دهند.»
هدف مان روشنگری است/فرهنگ سازی باید از مردم آغاز شود
عباس رزمپوش که خاطراتی نیز از مطالعاتِ باستانشناسیاش در تپههای اسلامآباد غرب در حدود ۱۰ سال قبل دارد و با چشم خود تپههایی را دیده که نیمی از آنها با کلنگِ حفارانِ غیرمجاز از بین رفتهاند و با گوش خود اعترافِ همان حفاران در زمانِ حفاریشان را در تپههای تاریخی آن محوطه شنیده، به ایسنا از ایدهی راهاندازی این پویش میگوید.
او با تجربهی پشت سر گذاشتهاش را عاملی میداند که او را به فکر آغازِ فرهنگسازی در نخستین قدم بین مردم انداخته است و میگوید: باید از خود مردم شروع کرد، نخست باید قبح این کار را بین مردم عادی جا انداخت تا بدانند که این آثار به همهی مردم ایران تعلق دارند و باید خودمان از آن حفاظت کنیم، در واقع این سریعترین راه برای کمک به آثار است.
وی با اشاره به اینکه هدف اصلی پویش این نیست که مستقیم جلو این کار را بگیریم، چون امکان آن وجود ندارد، هر چند در این اقدامات میتوان برخی از ادامهی فعالیتِ برخی از سایتها را گرفت، اما نه به صورت کامل؛ اظهار میکند: هدف ما روشنگری است و این که همه بفهمند اتفاقی که در برای آثار باستانی در حال رخ دادن است، چه حکمی دارد. معتقدیم اکنون حدود ۷۰ درصد جامعه اطلاع ندارند که آثار تاریخی به دست آمده در محوطههای تاریخی متعلق به یک شخص نیست و آن برای همه مردم است. با هر کس که حرف میزنیم، فکر میکند یک عمل قانونی است و اگر چیزی به دست آورند، حقِ خودشان است، به همین دلیل این کمپین نخست برای اطلاعرسانی راهاندازی شده است.
این دانشآموخته باستان شناسی، با اشاره بر نبود هیچ قانونی برای جلوگیری از فعالیتِ این سایتها اظهار میکند: معقتدم تا این نوع از مسایل به یک مطالبه عمومی تبدیل نشود تا دولت موظف به اجرایی شدن آن باشد کماکان برخوردها با آثار و محوطههای تاریخی به همین روش خواهد بود.
او با اشاره به این نکته که میراث فرهنگی فقط به آن دسته از آثاری اهمیت میدهد که در چشم هستند، نه آثاری که بیرون از حریم شهری و در معمولا در بیابانها قرار گرفتهاند، ادامه میدهد: تا زمانیکه این نوع توجهها به همهی اثار تاریخی نباشد و وفرهنگسازی برای مردم نشود، نمیتوان کاری انجام داد.
به اعتقادِ وی تا زمانی که فرهنگ سازی اتفاق نیفتد، حتی اگر قانونی مشخص در این زمینه تصویب شود، باز هم با این تخریبها در محوطههای تاریخی مواجه خواهیم بود، به همین دلیل باید از درِ آگاهیسازیِ مردم وارد شویم تا خودشان به این کار ایمان بیاورند.
رزمپوش ایجاد پویش یا کمپینی را که بتواند بین مردمِ عام فراگیر شود و به مرور از این اتفاق جلوگیری کند، یکی از مهمترین راهکارها میداند و تاکید میکند: این نوع کمپینها و روشنگریها باید بین قشر عادی مردم هم راه پیدا کند، نه اینکه فقط باستانشناسان در آنها فعالیت حضور داشته باشند.
تلنگرِ جوانِ حفاری که میخواست جویای نام باشد
یکی از فعالیتهای این کمپین در کنار دیگر هشدارهایی که برخی از فعالانِ میراثی در زمان انتشارِ فیلمهایی از برگزاری کلاسی آموزشی و حضوری برای چگونگی گنجیابی در اصفهان انجام شد، معرفی صفحه اینستاگرامی مربوط به آن بود تا شاید متولی میراث فرهنگی این بار اقدامی درست انجام دهد؛ که البته بالاخره نتیجه داد.
تلنگرِ راهکار جدید برای تخریب محوطههای تاریخی در دل بیابانهایی که هنوز میراث فرهنگی آنها را شناسایی نکرده و قاچاقچیان آثار تاریخی نقشه به دست سراغشان میروند، را اینبار جوانی به میراث فرهنگی زد که فالورهای صفحه مجازیاش بسیار بیش از بازدیدکنندگان خبرهای میراث فرهنگی بود؛، کسانی که به نظر میرسد در هر پست اینستاگرامی آن جوان، او را برای کاری که میکند قبول دارند و حتی برخی از آنها از وی راهکارِ پیدا کردنِ گنج میپرسیدند.
داستان از آنجایی آغاز شد که خبر برگزاری کلاسی حضوری در یکی از بیابانهای اطراف اصفهان برای آموزش حضوری گنجیابی در فضای مجازی پیچید و آنوقت بود که بعد از گذراندن دورهی شوک از چنین اقدامی، کاسهی چه کنم میراثیها، به دیالوگهای قضایی ختم شد. میتوان به قطعیت گفت کسی فکرش را هم نمیکرد که در ضعف های نظارتی، کلاس حضوری گنجیابی برگزار شود؛ آنهم با حضور ده ها و صدها نفر!
اما نگاهی به صفحهی این جوان جویای نام که کمتر از یک و نیم سال از فعالیت آن میگذرد کافی است تا نشان دهد که هنوز فکرِ کشف گنج و قاچاق در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد، هر چند تلاش باستان شناسان دلسوز و فعال و دوستداران میراث فرهنگی برای فهماندن این نکته به مردم که نقشههای گنج علاقه مندانش را به چیزی بیشتر از یک سراب نمیرساند، هنوز که هنوز است بیجواب مانده.
پستهای اینستاگرامی این جوان که نامی خارجی روی خود گذاشته، سراسر متناقص است، در یک پست از حفاران میخواهد که اصلا به سراغ آثار تاریخی که احتمال پیدا شدن دفینه در پس و پی آنها وجود ندارد نروند و در پستی دیگر، نمونههای حفاری را که در گذشته تیم خودش انجام داده است نشان میدهد و اشکالات کار را میگوید.
او حتی به این جمله تاکید میکند "اگر خدا نخواهد چیزی درآورید، چیزی در نمی آورید، باید آدم پاکی باشید تا اثر به دست آورید"! از سوی دیگر، خود را یک کارشناس تلقی میکند و در بیشتر پستهایش به توضیح معماری بناهایی ک زیر خاکاند میپردازد.
در هر صورت این صفحه فعال است و کلاسهای آموزشیاش را تا همین دو روز قبل، چه حضوری و چه مجازی تا کنون برگزار کرده است، کلاسهایی که آنقدر برایش بُرد داشته که جیباش را پر پول کند.
او حتی اخیرا با انتشار فیلمها و تصاویری از حرکت ماشینها به سمت هدفی مشخص، از برگزاری کلاسی آموزشی در منطقهای بیابانی خبر میدهد و با افتخار عملی شدن برنامهاش را به کسانی که گویا او را از این کار منع کرده بودند، گوشزد میکند.
اما در حالی این تجمع به راحتی انجام میشود که یک سوال به ذهن میآید، اگر قرار بود این تجمع به عنوان تجمعی صنفی یا سیاسی برگزار شود هم همینقدر تعلل برای ان هم رخ میداد، آنهم در حالی که از زمان آعاز برگزار شدن کلاس آموزشی گنج یابی، فیلمهای ان در فضای مجازی منتشر شده است.
به نظر میرسد متولیان امر، آن همه هشدار، درخواست و فعالیتهایی که فعالان میراثی و رسانهها برای تدوین قانونی که از فعالیت فلزیابها و این نوع از صفحههای مجازی جلوگیری کند، را فراموش کردهاند، شاید به همین دلیل حضور یک جوان در فضای مجازی و برگزاری کلاسی آموزشی در آن وسعت توانست چنین تلنگری را به آنها وارد کند؛ درست مانند خرید و فروش مجازی آثار تاریخی در فضای مجازی به این نوع تلنگر نیاز داشتند.
مربی متواری است/ احکام سنگین برای متهمان بریده شد
حالا بعد از این همه سرو صدا و بعد از تمام شدنِ ماجرا، سردار امیر رحمت الهی - فرمانده یگان حفاظت میراثفرهنگی کشور - از صدور احکام سنگین قضایی برای برگزارکنندگان کاروان آموزش میدانی گنجیابی خبر داده است.
او در واکنش به راهاندازی کاروان آموزش میدانی گنجیابی، اعلام کرد: «این کاروان از سوی فردی سودجو در یکی از روستاهای اصفهان راهاندازی شده است که به محض اطلاع از این موضوع، مراتب به صورت ویژه در دستور کار یگان حفاظت میراثفرهنگی اصفهان، فرماندهی انتظامی استان و دادستانی قرار گرفت، بلافاصله عملیات شناسایی و دستگیری افراد سودجو و برگزارکننده این کاروان آغاز شد.
فعالیت این کاروان از سوی یکی از مخبران به نیروی انتظامی و یگان حفاظت اعلام میشود و مأموران به محل حضور این کاروان مراجعه کردند که بعد از وقوع درگیری بین مأموران و افراد سودجو، سه متهم در این رابطه دستگیر شدند، در ادامه نیز احکام قضایی سنگین برای متهمان صادر شد، تا درس عبرتی برای افراد سودجویی باشد که به دنبال حفاری غیرمجاز و دستیابی به اشیای تاریخی هستند.»
او با تاکید بر اینکه در همین رابطه پیگیری برای دستگیری متهم اصلی این پرونده که در حال حاضر متواری است، در دستور کار قرار دارد، حکم توقیف خودروی او در سراسر کشور اعلام شده و این نوید را میدهیم که متهم اصلی پرونده که معروف به "پوآرو" است نیز به زودی دستگیر میشود، بیان کرد: به نظر میرسد انگیزه اصلی این افراد، کسب منافع، معروف شدن در فضای مجازی، افزایش دنبالکنندگان در صفحات اجتماعی باشد؛ در هر حال این اقدام با هر انگیزهای که باشد، از نظر ما محکوم است و دستگاه قضایی نیز احکام سنگینی را برای این عمل مجرمانه در نظر گرفته است.