خامنهای: هدفشان از تحریم قطع کمک ما به گروههای منطقه است
ایندیپندنت فارسی - این که پرتکرارترین واژهها در میان بیش از ۱۳۰ هزار کلمه پیام و سخنرانی رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران در طول یک سال، «دشمن» و «آمریکا» است، نکتهای جدید نیست، اما در هر سخنرانی جدید میتوان نشانههایی آشکار دید که او از واقعیت گسستهتر شده است، هر پدیده را به «دشمن» نسبت میدهد، و هیچ عاملیتی هم برای مردم قایل نیست.
سخنرانی این بار علی خامنهای نکته جدیدی داشت: او برای نخستین بار، اعتراف کرد که هدف آمریکا از تحریمها، وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به توقف کمکهایش به گروههای نیابتی در منطقه است.
«دشمن» در همه جا و همه چیز
رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی اینترنتیاش به مناسبت عید قربان، اعتراضات مردم را به دشمن نسبت داد، از اهداف چهارگانه دشمن سخن گفت، وعده ناکام ماندن دشمن را داد، و در عین حال تأکید کرد کمکهای جمهوری اسلامی ایران به گروههای منطقه قطع نخواهد شد.
بخش مفصلی از سخنرانی روز جمعه علی خامنهای در توضیح این بود که تحریمهای آمریکا «جنایت» است و دشمن سه هدف اصلی را با آن پیگیری میکند: هدف کوتاهمدت (خسته کردن ملت و به خیابان آوردن آنها)، هدف میانمدت (جلوگیری از پیشرفت کشور) و هدف بلندمدت (به ورشکستگی کشاندن کشور).
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
اما نکته مهم را در آخرین بخش ذکر کرد و از آن به عنوان «هدف جنبی دشمن» نام برد: «میخواهند رابطه جمهوری اسلامی (ایران) را با دستگاهها و نیروهای مقاومت در منطقه قطع کنند به این وسیله، چون میدانند (که) جمهوری اسلامی (ایران) هرچه بتواند به اینها کمک میکند، حمایت میکند... (اما) شتر در خواب بیند پنبهدانه.»
در اردیبهشت ۹۷، هنگامی که دونالد ترامپ خروج رسمی آمریکا از برجام را اعلام کرد، مشخصا بر دو موضوع «فعالیتهای مخرب منطقهای» و «برنامه موشکی» جمهوری اسلامی ایران تأکید داشت.
از بین ۱۲ شرطی هم که وزیر خارجه آمریکا برای دستیابی به توافق جدید با جمهوری اسلامی ایران تعیین کرد، هفت شرط به فعالیتهای منطقهای مربوط میشود.
با این حال، مقامهای جمهوری اسلامی ایران وقتی به موضوع تحریمهای آمریکا میرسند، ترجیح میدهند اشارهای به موضوع «اقدامات مخرب منطقهای» نکنند و صرفا با تکرار عبارت ساخته محمدجواد ظریف، «تروریسم اقتصادی»، مدعی شوند که تحریمهای آمریکا مشخصا «ملت ایران را هدف گرفته است.»
سخنان روز جمعه علی خامنهای از این نظر مهم است که ارشدترین مقام نظام حاکم بر ایران سرانجام معترف شد که یکی از هدفهای آمریکا (که او آن را هدف جنبی خواند) قطع کمکهای مالی - نظامی به گروههای نیابتیاش در منطقه است، اما به گفته او، این موضوع تحقق نخواهد یافت و بهرغم تمام فشارها، کمکها به گروههایی در یمن و عراق و سوریه و لبنان و...، پایدار خواهد ماند.
سازوکارهایی که فدای کمک به «محور مقامت» شد
رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنان روز جمعهاش برجام را «بیفایده» خواند و سازوکار اروپا برای نجات برجام، موسوم به اینستکس، را هم «بازیچه چرندی» خواند که «غلط و مضر» بود.
با آن که گزارشهای متعددی منتشر شده است که نشان میدهد علی خامنهای از ابتدا در جریان ریزترین جزئیات توافق هستهای بوده است (تازهترین شاهد: پشت صحنه برنامهای تلویزیونی که خبرساز شد)، اما او بارها در عرصه عمومی از برجام انتقاد کرده و لگدی به آن زده است.
میتوان تصور کرد که دلیل یکی از مهمترین دلخوریهای خامنهای از اروپا، دیدگاه آنها درباره «فعالیتهای بیثباتکننده ایران در منطقه» است.
سه کشور اروپایی دخیل در برجام بارها گفتهاند که بهرغم مخالفت با اقدام آمریکا در خروج از برجام، با واشنگتن اشتراکنظر دارند که اقدامات موشکی و منطقهای ایران سبب نگرانی است و باید متوقف شود.
از اینستکس که بگذریم، بازگشت نام ایران به فهرست سیاه افایتیاف نیز مستقیما به دلیل کمکهای جمهوری اسلامی ایران به گروههای منطقهای بود.
کارگروه ویژه اقدام مالی شش بار به جمهوری اسلامی ایران فرصت داد تا با اصلاح قوانینش، راه را بر پولشویی و تأمین مالی تروریسم ببندد.
با این حال شمار زیادی از مقامهای آن نظام، به ویژه در سپاه و در یکی از فراکسیونهای پرنفوذ مجلس (نمایندگان ولایی)، مخالف اجرای خواستههای آن کارگروه بودند و میگفتند که تصویب قوانین مد نظر آنها، ادامه کمک به گروههایی نظیر حماس و حزبالله را ناممکن میکند.
به هر روی، سرانجام افایتیاف در اسفند ۹۸ نام ایران را به فهرست سیاه خود بازگرداند.
کنار گذاشتن دولت و مجلس و سپردن سیاست خارجی به سپاه
مقامهای جمهوری اسلامی ایران سالها مدعی بودند که کمکهاشان به برخی گروههای منطقه صرفا «معنوی» است و ایرن فقط «نفوذ معنوی» بر گروههای مقاومت دارد. اما در پنج سال اخیر رفتهرفته اعتراف به کمکهای مالی و (گاهی) اعتراف به کمکهای تسلیحاتی به «نیروهای مقاومت» در اظهارات آنها بیشتر شنیده شد. «مقاومت» نامیست که علی خامنهای و اطرافیان او برای اشاره به سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران به کار میبرند؛ نامی نامتعارف برای سیاست خارجی یک کشور.
رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنان روز جمعهاش از «مقاومت» با عنوان «اقتدار منطقهای» یاد کرد، هرچند مدعی شد که افزون بر آن، «در عرصه جهان و در عرصه بینالملل دوستان خوبی داریم ما»؛ اشارهای احتمالا به روسیه و چین، دو کشور دارای حق وتو.
رهبر جمهوری اسلامی ایران به دولت و مجلس، دو نهاد انتخابی، هیچ نقشی در تعیین کانونهای اصلی سیاست منطقهای نداده است. او نه دولت را به بازی میگیرد (حتی در موضوعی همچون سفر بشار اسد به تهران) و نه مجلسیان خبری از این ماجراها دارند.
جز علی خامنهای و اطرافیانش، تنها سپاه که مجری این سیاست است، در آن اقدامات منطقهای دخیلاست.
حتی همین موضوع محول شدن اجرای سیاست منطقهای به سپاه نیز تنها از پنج سال پیش بدین سوست که در عرصه عمومی انعکاس مییابد.
یکی از نخستین بارها، اشاره علی شادمانی، معاون عمليات ستاد کل نيروهای مسلح، بود که در ارديبهشت ۹۴ گفت: «حضرت آقا با اعتمادی که به سپاه دارند، اين موضوع را به مجموعهای از سپاه سپردند و امروز اين سپاه است که جبهه مقاومت را مديريت میکند.»
گستره این مداخلات منطقهای هم از سوریه و عراق و یمن گرفته تا افغانستان و لبنان و مناطق فلسطینی را شامل میشده است.
با این حال، دامنه فعالیتهای سپاه و نیروی قدس پس از کشته شدن قاسم سلیمانی محدودتر شد و چنان که خبرگزاریهای آسوشیتدپرس و رویترز در دو ماه اخیر گزارش دادند، جایگاه و و محدوده اختیارات اسماعیل قاآنی مطلقا با خلفش قابل قیاس نیست و نمونهوار، دولت جدید عراق از او خواسته است که بدون دریافت ویزا وارد آن کشور نشود.
البته در مهر ۹۸ علی خامنهای صریحا به سپاه دستور داد که «نگاه فرامرزی» را توسعه دهد و به «جغرافیای مقاومت» بپردازد، اما آن اظهارات چندان جدید و جدی نبود و در واقع واکنشی بود به اقدام آمریکا در تروریستی خواندن سپاه.
«کمک»ها بهرغم شرایط دشوار در ایران
گسترش فقر و وضعیت بهشدت نامساعد اقتصادی در دو سال اخیر اکثریت مردم ایران را تحت تأثیر قرار داده است و شماری از تحلیلگران، این وضعیت اقتصادی را از جمله عوامل مهم (دستکم به عنوان علت اولیه) اعتراضهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ قلمداد میکنند.
اما جمهوری اسلامی ایران حاضر نشده است از ایدئولوژیاش، در شعار و در عمل، کوتاه بیاید.
حسین دهقان، مشاور «رهبر» در امور نظامی، گفته است که برای «مقابله با دشمن» باید نشان داد که «اهل روزهایم.»
اندکی قبل از او نیز رضا اردکانیان، وزیر نیرو، گفته بود: «چینیها یک وعده غذا میخورند، ما بدعادت شدهایم.»
پیش از اینها، احمد جنتی و احمد علمالهدی هم اظهاراتی مشابه درباره وضعیت بد اقتصادی گفته بودند. اولی گفته بود که چه اشکال دارد اگر وضع بدتر شد روزی یک وعده غذا خورده شود، و امام جمعه مشهد هم تأکید کرده بود که مردم میتوانند به جای مرغ، اشکنه بخورند.
چقدر؟
حجم زیادی از منابع مالی ایران صرف اقدامات منطقهای میشود؛ از جنگ سوریه گرفته تا کمک به حوثیها و حزبالله و حماس و غیره. اما رقم دقیق این منابع روشن نیست و فقط میتوان از روی چند اظهارنظر یا گزارش جزئی به تصویری کلی رسید.
مقامهای وزارت خارجه آمریکا در مهرماه سال گذشته اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ بیش از ۱۶ میلیارد دلار صرف کمک به شبهنظامیان در سه کشور سوریه، عراق و یمن کرده است.
برخی رسانهها و ناظران نیز برآورد کردهاند که جمهوری اسلامی ایران سالانه بین ۶ تا ۱۵ میلیارد دلار فقط در سوریه هزینه میکند.
حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در اردیبهشت امسال گفت: «تاکنون بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار به سوریه پول دادیم... پول این ملت آنجا هزینه شده است.»
کمکهای جمهوری اسلامی ایران به گروه حزبالله لبنان نیز از اولویتهای علی خامنهای بوده است و در دو سال اخیر نیز حسن نصرالله، رهبر آن گروه، چندین بار بر تداوم آن کمکها صحه گذاشته و از جمله گفته است که محدودیتهای مالی که آمریکا علیه این گروه وضع میکند، هیچ تأثیری بر فعالیت آنها ندارد زیرا بودجه حزبالله را «به طور کامل» ایران میپردازد.
کمکهای جمهوری اسلامی ایران به گروههای متعدد فلسطینی نیز میرسد و حتی وقتی مناسبات یکی از این گروهها، حماس، چند سال با ایران سرد شد، پس از برقراری دوباره رابطه، بر میزان کمکها به شدت افزوده شد.
رسانههای اسرائیلی سال گذشته گزارش دادند که پس از سفر هیأت حماس به تهران و دیدارشان با علی خامنهای، کمکهایی که پیشتر میزانش حدود سالی ۱۰۰ میلیون دلار بود، به سالی ۳۶۰ میلیون دلار افزایش یافته است.
جزئیات جدید بازداشت جمشید شارمهد، از زبان فرزندش
اسرار مزرعه موشکی سپاه