در این میان، ولی عهد سعودی محمد بن سلمان معتقد است عادی سازی سرّی روابط با اسرائیل، می‌تواند حمایت لازم برای رسیدن او به مقام پادشاهی را فراهم کند. همانطور که عملا در کودتایی که علیه محمد بن نایف ترتیب داد و همچنین در فرار از مسئولیت مجازات در ترور خاشقچی، از حمایت مطلق کوشنر، برخوردار شد.

این در حالی است که آنچه در رسانه‌ها از قول واسطه‌ها نقل می‌شود، حاکی از تماس‌های بن سلمان با اسرائیلی هاست، همانطور که بندر ایلات، محلی برای دیدار‌های پنهانی، ولی عهد سعودی با مسئولان اسرائیلی بود. بن سلمان برخلاف پدرش علاقه خاصی به عادی سازی روابط با اسرائیل دارد، در همین رابطه نزدیکترین مستشار او، سعود القحطانی، عهده دار واردات دستگاه‌های شنود شد و مشاوره‌های طولانی انجام داد، که همگی با آگاهی، ولی عهد انجام می‌شد. آنچه همراهان سعود القحطانی در این باره می‌نویسند، حاکی از کراهت شدید از هویت عربی اسلامی و مساله فلسطین است.

در حال حاضر، محمد بن سلمان در این باره با پدر خود اتفاق نظر دارد که هنوز زمان عادی سازی علنی فرا نرسیده است، در همین رابطه، هشتک «عادی سازی خیانت است» برای اولین بار در عربستان سعودی بالا گرفت، حال آنکه دولت سعودی بودجه هنگفتی را برای کنترل فضای توئیتر اختصاص داده است.

پروکراسی سعودی و ملک سلمان بخوبی می‌دانند که پیوستن عربستان به امارات در مسیر عادی سازی رسمی و علنی با اسرائیل، به مصلحت آن نیست، بلکه منافع سعودی اقتضا می‌کند که بخشی از اجماع عربی باقی بماند، چرا که هنوز طرح صلح عربی پایان نیافته و برگه مهمی در دست عربستان در برابر جهان است. سعودی‌ها تلاش می‌کنند خود را قدرت معتدلی نشان دهند که برای استقرار منطقه و مقابله با ایران تلاش می‌کنند. در واقع ملک سلمان نمی‌خواهد تاریخ از او بعنوان پادشاهی یاد کند که یهودیان را وارد حرمین شریفین کرده است، اما این احتمال وجود دارد که پسرش، چنین وصفی را با خود همراه کند!