جوانان و نوجوانان دهه ۴۰ خورشیدی، جهان پهلوان غلامرضا تختی را خوب میشناسند وخوب میدانند مردم ایران بودند که عنوان جهان پهلوانی را به غلامرضا تختی اهدا کردند و نه هیچ فدارسیون ورزشی و یا صاحب قدرت و یا شاه و دولتی و آیت اللهی. تختی نه بخاطر تعداد مدالها و پیروزیهایش در مسابقات جهانی کشتی بلکه بخاطر خصلتهای پاک انسانی و فاصله گیریاش از صاحبان زر و زور، در دل مردم این سرزمین قهرمان ملی و جهان پهلوان شد. چه بسا برخی از کشتی گیران ایران، تعداد مدالها و پیروزیهایشان در مسابقات جهانی کشتی بیشتر از تختی بوده است اما مردم ایران عنوان جهان پهلوانی به آنها اعطا نکردهاند. آری به صِرف پشت حریفان را به خاک رساندن و چند بار بر سکوی مسابقات جهانی المپیک ایستادن تختی را "جهان پهلوان" و محبوب دل ایرانیان نکرد.
آنچه تختی رادردل وحافظه ایرانیان "جهان پهلوان" کرد گذشته ازایستادن درمقام قهرمانی المپیک جهانی کشتی، مجموعهای ازخصایل نیک انسانی ورفتارهای اجتماعی تختی بود وایستادنش دربرابراستبداد وبی عدالتی بود. تختی دریک خانواده زحمتکش درجنوب تهران (خانی آباد) بدنیا آمد وهمیشه به اینکه فرزند ورنج وکاراست افتخارمیکرد. راستی ودرستی وجوانمردی را پیشه کرده بود ویارویاور محرومان وآسیب دیدگان بود درسیل وزلزله وهر مصیبتی واین را بارها درعمل نشان داده بود نه درحرف وشعار. فروتن وافتاده و بی ادعا بودودراوج شهرت ومحبوبیت به تمام معنی انسانی خاکی بود. آزاده بودوایران دوست ومدافع حق وحقیقت وبیزارازظلم وعدالتی وپنهان نمیکرد که طرفداردکترمصدق است که دولتش با کودتای انگلیسی امریکائی ۲۸ مردادساقط شده وبه حصرخانگی محکوم شده بود. وازمیان تمام خصایل نیک انسانی تختی این آخری به مذاق رژیم شاه وسازمان امنیتاش که دوستداری مصدق را برنمی تابیدند بودندخوش آیند نبود اما همین موضع رسمی رژیم شاهنشاهی وکارگزارانش، محبوبیت تختی را بعنوان یک قهرمان آزادیخواه درمیان مردم ایران دوچندان ساخته بود. سازمان امنیت رژیم سابق (ساواک) بارها به جهان پهلوان تختی پیشنهاد داده بود که اگراوازمصدق تبری جوید درهای پیشرفت وترقی واحرازهرپُست ومقام دولتی برروی اوگشوده خواهد شد اما تختی کسی نبود که به مردم پشت کند وبرای کسب جاه ومقام دررژیم گذشته به اردوگاه استبداد بپیوندد. ازقضا رازکسب عنوان جهان پهلوانی ازسوی مردم ایران به اودرآزادگی وتعلقاش به اردوگاه آزادیخواهان وهواداریش ازمصدق بود. به هرحال مجموعهای ازجوانمردی وآزادگی و صفات نیک انسانی واستبداد ستیزی، تختی را دردیدگاه مردم ایران به جایگاه رفیع جهان پهلوانی سوق داد. درمرگ تختی تمام ایران گریست وعلیرغم تدابیرامنیتی ساواک، تهران شاهد دوگردهمائی وتظاهرات بزرگ به مناسبت هفتم وچهلم درگذشت جهان پهلوان گردید.
این مقدمه را گفتم تا ازآن نتیجه بگیرم پهلوان نوید افکاری بیگناه که به فرمان رئیسی جلاد و خامنهای کشته شد ازجنس جهان پهلوان تختی بودودارای همان صفات پاک انسانی وآزادگی وجوانمردی وایراندوستی بود که تختی را محبوب مردم ایران کرد ودرجایگاه جهان پهلوانی نشاند. جمهوری اسلامی تا کنون صدها ورزشکار وهنرمند وهزاران دگراندیش ایرانی را با اتهامات واهی وجرائم مرتکب نشده بقتل رسانده است وفریاد دادخواهی خانوادههای کشته شدگان برای پاسخگوکردن این حکومت افسارگسیخته تاکنون بجائی نرسیده است. به شکرانه انقلاب ارتباطات شاید برای نخستین باراست که خبریک آدمکشی جمهوری اسلامی چنین بازتاب گستردهای دردنیا پیدا میکند واعتراض وتنفرمردم ایران و جهان را نسبت به این جنایت باند تبهکارخامنه برمی انگیزاند. به باورمن اعدام پهلوان نوید افکاری میتواند به نقطه عطفی درجنایات جمهوری اسلامی بدل شود اگرکه مردم ایران ونیروهای مخالف حکومت اسلامی حساسیت شرایط کنونی که همه چیزعلیه جانیان حاکم رقم خورده است را درک کنند وبرای برپا کردن یک جنبش دادخواهی بزرگ وآزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی همصدا شوند. به باورنگارنده پس از چهاردهه اینک شرایط داخلی ایران وخاورمیانه وجهان پس ازقتل ناجوانمردانه پهلوان نوید افکاری وبازتاب این خبردردنیا به گونهای است که اکنون جهان میتواند گوش هائی برای شنیدن فریاد دادخواهی ایرانیان داشته باشد. دردادخواهی برای خون بناحق ریخته شده پهلوان نویدافکاری وهزاران زن ومرد وکودک ایرانی که طی ۴۱ سال گذشته شکنجه واعدام شده انداینک بیش ازهرزمان دیگربه یک حرکت ملی فراگروهی برای دادخواهی، لغواعدام و آزادی کلیه زندانیان سیاسی-عقیدتی نیازاست ومیتواند از پشتیبانی جهانی برخوردارشود.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی اگرنمیخواهند مانند چهاردهه گذشته خودرا با شعارهای غیرعملی وتوخالی که توان انجامش را ندارند مشغول کنند، خوب است موقعیت حساس کنونی را تشخیص دهند و بدانند که ازقتل پهلوان نوید افکاری که مردم ایران وافکارعمومی جهان را تکان داده است میتوان نقبی زد به تمام جنایاتی که جمهوری اسلامی تا کنون مرتکب شده است. دنیا اینک بیش ازهرزمان دیگرآمادگی دارد صدای نیرومندومتحد دادخواهی مردم ایران را ازداخل وخارج بشنود. دنیا میخواهدبداند درزندانها وشکنجه گاههای جمهوری اسلامی چه میگذرد وبا زندانیان سیاسی-عقیدتی چگونه رفتارمیشود. دنیا کنجکاواست که بدانددستگاه قضائی حکومت اسلامی وقوانین جزائی آن چگونه کارمیکند ووضعیت حقوق بشردرایران چطوراست؟ مجامع جهانی مدافع حقوق بشر میخواهند بدانند چراجمهوری اسلامی به نمایندگان ویژه سازمان ملل متحد اجازه ورود به ایران وتماس با زندانیان وخانوادههای آنان را نمیدهد؟
تمام کسانیکه قتل پهلوان نوید افکاری بیگناه دلهایشان رابه درد آورد وچشمهایشان اشک آلودساخت برای درهم شکستن چرخه شکنجه واعدام جمهوری اسلامی میتوانندکاری کنند اگرکه دست بدست هم دهند وکارزاری جهانی را علیه جانیان حاکم برایران برپاکنند. این امرشدنی است شرایط وابزارش موجود است اگراراده ملی برای انجامش وجودداشته باشد. اپوزیسیون ناکارآمد وگروههای پراکندهای که تنها هنرو وجودشان در صدوربیانیه ومحکوم کردن جنایات جمهوری اسلامی خلاصه میشود خوب است کمی بخود آیندوبرای نجات جان نویدهائی که درصف اعداماند به اقدامی متحد ومشترک دست بزنند. ضرورت شرایط کنونی نجات جان زنان ومردانی است که دراسارت جلادان باند خامنهای ورئیسیاند. غفلت وشانه خالی کردن درانجام این مهم نابخشودنی است.
نوید، جاودانه شد، ویدا فرهودی