سلام نو - تا چند سال پیش نگرانی بسیاری این بود که فشارهای اقتصادی باعث حذف کالاهای فرهنگی از سبد خانوادهها شود برای همین اهالی فرهنگ و حتی صدا و سیما همیشه این مثال معرف را میزدند که یک مجله از یک پیتزا ارزانتر است یا یک کتاب از یک وعده چلوکباب ارزانتر است پس چطور پیتزا و کباب میخرید ولی کتاب نه؟
حالا اما اوضاع آن چنان عوض شده که بعد از گوشت صد هزار تومانی و مرغ بیست هزار تومانی حالا احتمالا تخم مرغ هم با قیمت چهل هزار تومانی خود از سفره بسیاری از خانوادههای کم درآمد و حتی متوسط حذف میشود. این در حالی است که تا همین حالا نیز شیر از بسیاری از سفرهها حذف شده بود و به نظر میرسد با قیمت جدید کره، این کالا هم از سبد خانوار حذف شود.
در تابستان ۱۳۹۶ و بر اساس گزارشی که وزارت بهداشت منتشر کرد هفت استان کشور در وضعیت ناامن و بسیار ناامن غذایی قرار داشتند. سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویهو بویراحمد بسیار ناامن بودند و استانهای ایلام، خوزستان، بوشهر و کرمان، ناامنی غذایی داشتند.
این گزارش درست پیش از دومینوی بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادیای است که به جهش چندین و چند باره قیمتها تا همین تابستان منجر شد.
طبق سبد غذایی پیشنهادی وزارت بهداشت برای افراد ۱۸ تا ۵۰ سال هر فرد باید ماهانه هشت لیتر شیر، سه کیلوگرم ماست و حدود ۵۰۰ گرم پنیر مصرف کند که تا پیش از رخدادها و جهشهای یکی دو سال اخیر مصرف شیر ۲۵ درصد کاهش داشت و به نظر میرسد با توجه به افزایش قیمتها در گام اول شیر و در گام دوم ماست در سبد خانوار حذف یا کم میشود.
در بسیاری از مناطق کشور از خراسان تا سیستان و حتی اطراف تهران این روزها مواد شوینده و خوراکی با اندازهای جدید فروخته میشوند. مثلا اندازه چهار قاشق روغن یا سه قاشق شکر یا چهار پیمانه برنج، شیوه خرید و فروشی که خبر از فشار حداکثر به خانوادههای ایرانی میدهد.
تیرنگ نیستانی، مدیر گروه انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی ایران در مصاحبه با روزنامه اعتماد اعلام کرده که براساس پژوهشهای این موسسه، «۲۲ هزار خانوار ایرانی مصرف منابع پروتئینی جانوری شامل گوشتهای قرمز و سفید را به دلیل هزینه بالا، بسیار محدود کرده و حتی بسیاری از خانوارها این منابع پروتئینی را به طور کامل از سبد غذایی و هزینههای خود حذف کردهاند.»
بر اساس تخمین محمدحسین سلطانزاده، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هر فرد بالغ ساکن در ایران باید ماهانه حدود ۹ کیلو و ۵۰۰ گرم نان، ۳ کیلو برنج، ۲ کیلو ماکارونی، ۷۸۰ گرم حبوبات، ۲ کیلو و ۱۰۰ گرم سیبزمینی، ۸ کیلو و ۴۰۰ گرم سبزی ۷ کیلو و ۸۰۰ گرم میوه، یک کیلو و ۴۴۰ گرم گوشت قرمز، یک کیلو و ۵۰۰ گرم گوشت سفید، ۷۲۰ گرم تخممرغ، حدود ۶۷ کیلو لبنیات (شیر، ماست، پنیرو دوغ) حدود یک کیلو روغن (انواع چربیها) و حداکثر، یک کیلو و ۲۰۰ گرم قند و شکر مصرف کند.
یعنی یک خانواده سه نفره ایرانی برای تهیه سبد غذای سالم برای هر نفر باید حداقل یک میلیون تومان و برای کل خانواده سه میلیون تومان خرج کند که دویست هزار تومان بیش از حداقل دستمزد یک نفر نیروی کار است. اگر دو نفر در این خانواده کار کند باید سه میلیون از ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومن درآمد خود را صرف غذای سالم کنند و با باقی مانده پول خود خرج راه، اجاره، قبض آب و برق و گاز را بدهند که عملا غیر ممکن است. تمام اینها به شرطی است که کسی مریض نشود و بچه خانواده قصد مدرسه رفتن نداشته باشد.
در این شرایط خطر سوء تغذیه برای نسل آینده ایران بیش از همیشه جدی است و نسل فعلی نیز با دوران سالمندی دشواری رو به رو خواهد شد. چون امروز نه تنها هزینه خوراک سلامت را ندارد بلکه توان پرداخت هزینه سلامتی خود و مراجعه به چکاپ پزشکی و غیره را هم ندارد و در نهایت در دوران سالمندی با عواقب تمام این عدم رسیدگیها رو به رو میشود.
این تنها یکی از نتایج تهی شدن سبد غذایی خانوار است. انسانی که غذای خوب نخورد، در حوزه مسکن با تنش و استرس رو به رو باشد، سالی یک بار هم نتواند لباس بخرد و تنها برای حیات هر روزه دوندگی کند عملا امکان رشد، دانش افزایی، مهارت آموزی و پیشرفت و توسعه را ندارد.
این مسئله زنگ خطری برای تمام مسئولین است تا بدانند که در سالهای آینده نه تنها با مخاطرات سلامتی چند نسل مواجه خواهیم بود، بلکه اگر فکری نکنیم عملا امکان پیشرفت و توسعه را نیز از دست خواهیم داد.