یورونیوز - خبرگزاری فرانسه در گزارشی به مناسبت فرارسیدن سالروز آغاز جنگ میان ایران و عراق به روابط کنونی دوکشور پس از هشت سال رویارویی خونین پرداخته و تحول بزرگ صورت گرفته در تعاملات میان دو کشور پس از چهل سال را از زاویه نگاه دو خبرنگار خود تحلیل کرده است.
در مقدمه این گزارش آمده است: «چهل سال پیش، دو کشور درگیر جنگی خونین شدند. اما امروز ، تهران از طریق متحدانش که اکنون در بغداد قدرت دارند ، همچنان در پی آن است تا در عرصه سیاسی و نیز تراز تجاری بر وزن خود در عراق بیافزاید.»
عزیز جابر، استاد علوم سیاسی دانشگاه «مستنصریه» در بغداد در این خصوص به فرانس پرس میگوید: در زمان وقوع جنگ میان عراقِ تحت رهبری صدام حسین و جمهوری اسلامی ایران، نظامی تازه متولد شده از انقلاب ۱۹۷۹، هیچ کس تصور نمیکرد روزی افرادی هوادارِ ایران، زمام امور را در عراق در دست بگیرند.
با این حال حالا به جرات میتوان گفت که حمله روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ صدام حسین به ایران بود که بذر ظهور قدرت و حکومتی جدید در عراق را کاشت که نهال آن پس از تهاجم سال ۲۰۰۳ آمریکا به این کشور جوانه زد.
فرانس پرس در ادامه گزارش خود آورده است: تهران در طول جنگ میزبان معارضان و اپوزیسیون دولت عراق نظیر کردها، شورای عالی انقلاب اسلامی و بدر، شاخه مسلح این شورا بود و ضمن آموزش، آنها را در کنترل داشت و به خدمت میگرفت.
در این گزارش همچنین تصریح شده: متحدان ایران از سال ۲۰۰۳ به این سو، در پی تهاجم چندجانبه به رهبری واشنگتن و در حالی که آمریکاییها ارتباط بسیار محدودی با مخالفان صدام داشتند، آرام آرام بر قدرت و نفوذ خود در داخل کشور افزودند.
بر این اساس گفته شده که از شش نخست وزیر منصوب در عراق پس از سقوط صدام حسین، سه نفر بخش عمدهای از سالهای دهه ۸۰ میلادی را در ایران سپری کرده بودند. فرماندهان سازمان بدر امروز بخش مهمی از مقامات ارشد دولت عراق را تشکیل می دهند و خانواده بارزانی، که بر اقلیم کردستان عراق حکومت میکنند، در دوران زمامداری صدام حسین، زندگی در تبعید را در ایران میگذراندند.
عزیز جابر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه «مستنصریه» بغداد این چنین از سخنان قبلی خود رمزگشایی میکند: «ایران سیاستمداران تیزبینی دارد که نه تنها شبکهای از متحدان عراقی را در طول جنگ تشکیل دادند و آنرا مورد استفاده قرار دادند بلکه پس از جنگ نیز با به قدرت رسیدن این دسته از عراقیها به خوبی از شبکه یاد شده در جهت منافع خود بهرهبرداری کردند.»
جنگ با عراق اما در داخل ایران همچنان یک معیار بزرگ برای سنجش و ارزش گذاری است؛ به نحوی که امروز از پرستاران و کادر درمانی در مقابله با ویروس کرونا همانند «ایثارگران و شهدای دوران جنگ» با صدام حسین تقدیر میشود.
منافع ایران در عراق تنها به حوزه سیاست محدود نمیشود
اگر چه عراقِ تحت هدایت صدام حسین رسما تجارتی با ایران نداشت اما قاچاق کالا از ایران سبب شده بود تا دست کم اندکی از شدت و سختی سال های تحریم عراق (بین ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳) کاسته شود؛ حال آنکه پس از سرنگونی صدام جغرافیا و نزدیکی میان دو کشور حکم بر تقویت روابط تجاری دو کشور داد.
اسفندیار باتمانقلیچ، بنیانگذار پایگاه تحلیلی بورس و بازار معتقد است: این برگرفته از نظم و روند طبیعی امور است که دو کشور همسایه با یگدیگر تجارت کنند. او برای مثال به روابط تجاری لهستان با آلمان پس از دوران هولناک جنگ دوم جهانی اشاره میکند.
ایران از یک مزیت عمده در تجارت با عراق برخوردار است: از لحاظ قیمت کالا و خدمات هر رقیبی را به چالش میکشد. از مصالح ساختمانی تا اتومبیل گرفته تا داروها و سبزیجات، کالاهای وارداتی ایرانی برای مصرف کننده عراقی بسیار ارزانتر از تولیدات این کشور تمام میشود.
از سوی دیگر بغداد با زیرساختهای ضعیف و در حال فرسایش، از لحاظ تامین انرژی الکتریسیته بسیار به ایران وابسته است.
شرایط یاد شده به اینجا منتج میشود که عراق هماکنون نخستین مشتری ایران در زمینه محصولات غیرسوختی است. به موجب گزارش اتاق بازرگانی ایران، این کشور از مارس ۲۰۱۹ تا مارس ۲۰۲۰، حدود ۹ میلیارد دلار کالا به عراق فروخته است.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران ماه ژوئیه گذشته هدف گذاری جدیدی را در این زمینه اعلام کرد. به گفته رئیس جمهوری ایران، حجم و ارزش کالاهای صادراتی این کشور به عراق به زودی به ۲۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
برای ایران که در حال حاضر تحت تحریمهای همهجانبه ایالات متحده شرایط اقتصادی بسیار دشواری را سپری میکند وجود چنین کشوری در مجاورت خود که خریدار کالا و خدمات غیرنفتی باشد، نوعی حلقه نجات محسوب میشود.
اسفندیار باتمانقلیچ در این خصوص به خبرگزاری فرانسه میگوید: «شرکت های ایرانی به دنبال مصرف کننده هستند زیرا آنها نمی توانند مشتری بیشتری در داخل داشته باشند.»
مخالفت با نفوذ ایران در عراق کم نیست
در گزارش فرانس پرس تاکید شده که نفوذ روزافزون ایران در عراق اما مخالفان زیادی هم دارد.
محمد عبدالامیر، شهروندی عراقی که در زمان جنگ با ایران به خدمت گرفته شده بود، اعتراض خود را چنین مطرح میکند: «رهبرانِ امروز، کشور، اقتصاد، کشاورزی و حتی نیروهای مسلحمان را به خدمت ایران درآوردهاند.»
این شهروند عراقی سپس میگوید: «من پنج سال جنگیدم، ده سال در ایران اسیر جنگ بودم و در پایان، دیدم كه كشورم تقدیم ایران شده است.»
این همان نکتهای است که معترضان عراقی طی شورشهای اکتبر ۲۰۱۹ به صراحت بر آن تاکید کردند. معترضان برای محکوم کردن وابستگی مفرط به تهران و تقبیح رهبران خود، آنها را «شاخکهای ایران» خطاب کردند.
قاسم سلیمانی، نماد قدرت و نفوذ تهران
یکی ازمهمترین افراد پرنفوذ در میان طبقه حاکم عراق، قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس و معمار استراتژی جمهوری اسلامی در خاورمیانه بود که ماه ژانویه گذشته در جریان حمله پهپادی آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد کشته شد.
وی که در جریان استیلای داعش به همراه نیروهای بسیج مردمی عراق نقشی انکار ناپذیر در مبارزه با نیروهای این گروه افراطگرای اسلامی داشت به عنوان نماد نفوذ ایران به یکی از چهرههای منفور مخالفان عراقی تبدیل شده است.
ریناد منصور، یک محقق عضو «چتم هاوس»، مؤسسه سلطنتی روابط بینالمللی در لندن معتقد است که کشته شدن قاسم سلیمانی ضربه سختی به نفوذ ایران در کشور همسایهاش وارد کرد اما تهران همچنان با بی ثبات شدن فاصله زیادی دارد.
به گفته این محقق و کارشناس مسائل خاورمیانه، ایران همچنان نه تنها در شبکه رسمی سیاستمداران عراقی بلکه در میان بازیگران غیر رسمی، شبه نظامیان، تجار و بازرگانان و دیگر بخشهای این کشور از نفوذ و پایگاه قابل توجهی برخوردار است.