اشاره:
کشتارِ روزنامه نگاران و کارمندانِ هفته نامه ی شارلی اِبدو، در ژانویه ی ۲۰۱۵ در پاریس به دستِ تروریست های اسلامی، جهان را در ماتمی ژرف فرو برد. دادگاه ِ همدستان ِ دو عاملِ این کشتار - برادرانِ کواشی - که در بر خورد ِ با پلیس ِ فرانسه کشته شده بودند، پس از پنچ سال، در ۲ سپتامبر آغاز ِ به کار کرد و رسیدگی به این پرونده تا چند هفته ادامه خواهد داشت. شارلی اِبدو در شماره ی ۲ سپتامبر خود، کاریکاتورِ محمد را باز نشر می کند تا بدین طریق از آزادی فکاهی نویسی دفاع کند. برای پشتیبانی از آنها، عدهای از روشنفکران و مدافع لائیسیته در فرانسه، بیانیه ای صادرکرده اند تا همدلی و پشتیبانی خود را از این روزنامه نگاران ِ با شهامت و فکاهی نویسان مسئول اعلام کنند. در زیر، متن این بیانیه را که در لوموندِ ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰منتشر شده است، می خوانیم*. مترجم
***
« زیرا ما هرگز در برابرتان سر خم نخواهیم کرد. ما هرگز صحنه را ترک نمی کنیم.» رِیس Riss، مدیرِ و سردبیرِ هفته نامه ی شارلی اِبدو، در سرمقاله ی ۲ سپتامبر ۲۰۲۰- اولین روز گشایشِ دادگاه ِ کشتارِ روزنامه نگاران ِ شارلی در ژانویه ۲۰۱۵ - به روشنی وبدونِ رنگ و لعاب، این کلمات را نوشت. و در روزهای پس از این کشتار، با حمله به فروشگاه بزرگِ مواد غذائی متعلق به یهودیان در پاریس، چندین تن جان خود را از دست دادند و آنها که باقی ماندند، نتوانستند در تَن و جان خود به دور از غم جانکاه این فاجعه، به زندگی عادی ی ادامه دهند.
ریس چنین ادامه میدهد : « از آنجا که این جنایت به نامِ یک ایدئولوژی فاشیستی و برآمده از بطنِ یک مذهب است، بیشمارانی پس از گذشتِ پنج سال از آن، هنوز هم در برابر خواستهها و توقعات ِ مصرانه ی این مذهب ، و سایر مذهب ها ، سر تسلیم فرود می آورند. ایدئولوژی جنایتکارانه ای که می توان لیستِ بلندِ قربانیان آن را، که شناخته شده و یا ناشناس مانده اند، اینجا و یا هر جای دیگری، یافت.»
والائی و منزلت
روزِ ۲ سپتامبر، شارلی اِبدو در پشت جلد خود کاریکاتورهای « کفر آمیز » را باز نشر میکند. اگر چه دانشگاه ِ اَلازهرِ مصر فوراً آنرا «عملِ جنایتکارانه» دانسته که دستِ رَد به سینه ی آزادی می زند، رئیسِ مسجدِ بزرگ پاریس - حافظ شمس الدین - در روزنامه فیگارو، عکسالعملی نشان میدهد، که در خورِ احترام است :
« اگر امروز من میخواهم حرفی در این باره بزنم، برای این است که آنرا اساسی و مهم احساس میکنم. این روزها گشایشِ دادگاهِ متهمانِ سوء قصد ِ ۷،۸،۹ ژانویه ی ۲۰۱۵ به روزنامه نگاران ِ شارلی اِبدو، پلیسِ فرانسه و هم وطنانِ یهودی ماست. پیش از هر چیز باید سر تعظیم در برابر یادبود این قرانیان فرود آورم. و این جنایات خفت بار و همه ی همدستانِ ایدئولوژیکی، عملیاتی، سیاسی و تبلیغاتی آنرا محکوم کنم. من این کار را صادقانه و با تمامِ نیرو و اعتقاداتم انجام میدهم. تروریست ها میتوانند به اسلام استناد کنند، من هیچگونه امکانی ندارم که تکفیرشان کنم.چرا که این عمل از جهل و نادانی کثیف شان نشأت می گیرد. آنها میتوانند به نام ِ مذهب ِ من دست به عمل زنند و با تکیه به تئوریسین های کینه توز و بد خواه خود، این امر راانتقام گیری از محمد ِ پیغمبر بدانند. در هیچ صورتی، نه در متون و نه در اساسِ دینِ مسلمانان، جز در روحیه ی تنگ نظرانه ی آنهائیکه از آن میخواهند بهره برداری کنند، آدم کشی پذیرفته نیست. همه ی مسلمانان و آندسته که ملعبه ی دست قرار میگیرند، باید بدانند که هجو گویی و فکاهی نویسی، سنتی فرهنگی در یک فضای دموکراتیک است. و حتی برای کلامی زیادی روانه، این آزادی وجود دارد. و در کشور ما ( فرانسه - مترجم ) تنها قانون است که مرز بندی میکند.»
شجاعت ِ متمدنانه
با باز نشرِ طرحِ محمد، شارلی اِبدو به ما درسِ پر ارزشی از شجاعت میدهد. امروزه دیگر نمیتوان چون گذشته، مسئولیت را به گردنِ قربانیان ِ این آدم کشی ها انداخت و آن را « گستاخی بی فایده، غیرِ مسئول بودنِ پهلوان پنبه ای، تحریک کردن و برانگیختن ِ نا آگاهانه مسلمانان نامید. و همینها بودند که میگفتند : « آیا هنوز این لجبازان ِ مداد بدستِ بیشرم درسِ عبرت نگرفته اند؟» آری دیگر جائی برای شنیدن این حرفها نیست.
ما این نابینائی را رد می کنیم. تنها بزدلی ی همه گیرمیتواند عاملِ تحریف و واپیچیدگی این چنانی باشد، که سرانجام به یک داوری کورکورانه منجر میشود : اگر در یک نبرد، همه ی آدمهای احتیاط کار به سوی پناه گاه و یا مخفی گاهی بشتابند، آن اندک مردمان که در جبهه می مانند، دیوانگان قلمداد می شوند.
پس اینجا ما به شارلی میگوئیم : سپاس برای شجاعتی که از خود نشان دادید و همه ی مارا سربلند نمودید. سپاس برای شهامتی که به خرج دادید و پس از آن جنایت هولناک، کناره گیری نکردید و یا روشنتر بگوئیم، نگذاشتید که مشعلِ آزادی ی وجدان، آفرینشِ هنر ی و حق ِ داشتنِ نا سازگاری با آن آدم کشان، خاموش شود.
برای شهامتِ بالا و متمدنانه ی هجو نویسی، فیلیپ روت Philip Routh ( نویسنده آمریکائی۱۹۳۳-۲۰۱۸ - مترجم ) در کتابِ «چرا نوشتن - انتشاراتِ گالیمار- ۲۰۱۹» مینویسد : « اثری کُمیک (خنده دار) حاصل ِ یک خشم است، همانگونه که مرثیه، دردی را بیان میکند که به یک اثرِ شاعرانه تبدیل میشود. هجو نویسی همان ضربهای ست که برای نابودی ی دشمن به کار میرود. هنرِ هجو نویسی ست که انسان را به بیان ِ پر مرتبت ومتمدنانه میرساند. و افزون بر این، از این طریق است که در دنیائی تخلیلی، میتواند آنچه را که میخواهد به گونهای ساده در کله ی دیگری بگنجاند. ولی این واقعیت وجود دارد که در این کشور، اسلحه ی گرم میتواند جانِ بیشتری از افراد را بگیرد تا هجو نویسی.»
ایستادگی در برابرِ انکار
سپاس برای اعتماد به نفسی که به هوشمندی همگان بخشیدید. سپاس برای افتخاری که به ما بخشیدید، از اینکه نخواستید سکوت کنید و نا پدید شوید و میدان را برای به کرسی نشاندنِ حرف و هدفِ تفنگ بدستانِ تاریک اندیش، خالی بگذارید. سپاس برای طنز و بذله گویی و غرورتان.
طنز نگاری و بذله گویی « موهبتی ست نادر و پر ارزش» که فروید با تفسیر ِ ویژگی ی «شکوهمندی» که دارد، به آن می بالد و آنرا دارای ارزشِ برجسته ی اخلاقی می داند.و چنین ادامه میدهد « به ما امکان میدهد تا به آنچه را که به خود منع می کنیم، غالب شویم.» زیرا شوخطبعی و بذله گویی به ما میگوید : «بنگر به جهانی که این چنین خطرناک به نظر می رسد. باشد که یک بازی کودکانه بتواند ما را بخنداند.» ضدیت با انکار، کاری که شما کردید : پیوندِ دلپذیر و ژرف میانِ نیروی بازیگوش ِ کودکی که خستگی نمیشناسد و بینش و نگرشِ نا آرام و ترسان ِ بزرگسالی است که میداند خطر تهدیدش میکند و میماند، این است توانِ زنده ماندنِ طنز و شوخ طبعی. و این انتقاد هجوگونه است که همواره در برابرِ وحشیگری ها ی تحمل ناپذیرِ وافعیت، دست به عمل می زند. پیوند و پیمانی که آماده ی هر نبردی ست.
سپاس برای هدیه ی پر زحمت و با شکوه ی شما در باز نشر کاریکاتورِ محمد در ۲سپتامبر. سپاس برای بزرگواریتان که برایمان افتخار آمیز و تکان دهنده بود. ما، شما را تنها نمی گذاریم.