ایران وایر - فرامرز داور
39 سال پیش در چنین روزی، هفتم مهر۱۳۶۰، هواپیمای حامل عالیرتبهترین فرماندهان ایرانی سقوط کرد. ساعاتی بعد اعلام شد که دلیل این حادثه در دست بررسی است و بعد از تکمیل نتیجه، به آگاهی عموم خواهد رسید. نزدیک به چهار دهه از آن حادثه مشکوک میگذرد و هنوز دلیل سقوط به طور رسمی شرح داده نشده است.
***
در اولین سالگرد شروع جنگ ایران و عراق، ساعاتی پس از شکستن محاصره آبادان و رفع خطر اشغال آن از سوی ارتش عراق، شماری از عالیترین فرماندهان ایرانی با یک هواپیمای «سی۱۳۰» همراه با ۱۰۰ مسافر و خدمه، از اهواز عازم تهران بودند که هواپیمای آنها در «کهریزک»، در نزدیکی تهران سقوط کرد. سانحه سقوط این هواپیمای یکی از اسرار مربوط به تاریخ جنگ ایران و عراق است.
پنج تن از فرماندهان ارشد ایرانی در هواپیمای سی۱۳۰ کشته شدند؛ سرلشکر «ولیالله فلاحی» جانشین رییس ستاد ارتش، «یوسف کلاهدوز» قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «موسی نامجو» وزیر دفاع، «جواد فکوری» مشاور جانشین ستاد ارتش و «محمد جهانآرا» فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر.
کشته شدن این تعداد از فرماندهان عالیرتبه ایران چنان پرهزینه بود که گفته شد ستاد فرماندهی جنگ را مدتی دچار خلاء فرمانده و تغییر معادلات جنگ کرد؛. از جمله، عملیات آزاد سازی خرمشهر برای ماهها به تاخیر افتاد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
صد در صد مشکوک
ناخدا «هوشنگ صمدی»، فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر که قرار بود با این هواپیما به تهران برود، علت سقوط آن را «شلیک پدافند خودی» توصیف کرده است: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند.»
«محمدعلی شریفالنسب»، از فرماندهان ارتش در دوران جنگ این واقعه را «صد درصد مشکوک» عنوان کرده و گفته بود «یحیی رحیمصفوی» فرمانده پیشین سپاه پاسداران، «محمد محمدی ریشهری» وزیر سابق اطلاعات و «محسن رضایی» فرمانده سابق سپاه از موضوع اطلاع داشتهاند اما به دلیل مصلحتسنجی چیزی نمیگویند.
ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارشد، در همان روز اعلام حادثه، یعنی ۳۹ سال پیش در بیانیهای اعلام کرد: «موضوع تحت بررسی و تحقیق است که پس از تکمیل نتیجه، به آگاهی هموطنان عزیز خواهد رسید.»
ولی با وجود گذشت نزدیک به چهار دهه از سقوط هواپیمای سی۱۳۰ ارتش، ابهامات و دلیل واقعی سقوط آن نامعلوم است.
«علی صولتی»، خلبان هواپیمای سی۱۳۰ که از سانحه سقوط جان سالم به در برده بود، گفته است: «از فردای آن روز رفت و آمدها شروع شدند و جلسات مختلفی در ستاد مشترک برای بررسی سانحه تشکیل دادند و بنده هم میرفتم و میآمدم. در آغاز جلسات گفتند که بیایید برای جلوگیری از تشویش افکار عمومی بگوییم مساله خرابکاری منتفی است. بعد شروع کردند به صحبتهای دیگر؛ از جمله میگفتند شاید هواپیما موتور داشته و خلبان نفهمیده است... نظر بنده این بود که یک تیم متخصص تشکیل و از سازنده هواپیما هم دعوت شود.»
خلبان سی۱۳۰ ارتش به نقل از یک سرگرد خلبان شکاری که در زمان حادثه در منطقه «مهرآباد» تهران در ماموریت بوده است، میگوید: «یک شیء نورانی را در محل دیدم. بنده نمیدانم این مورد هم پیگیری شد یا خیر. حتی یک تیم هم از پاکستان آمد و موضوع را بررسی کرد. ولی بعد از بررسیهای فراوان، در نهایت نتیجه پرونده "نامشخص" اعلام شد.»
علت سقوط هواپیمای سی۱۳۰ حامل فرماندهان ارشد نظامی ممکن است شلیک پدافند خودی باشد یا نباشد اما سقوط هواپیماها و هلیکوپترهای خودی توسط پدافند هوایی ایران بارها در ۴۰ سال اخیر رخ داده و در خاطرات مقامهای رسمی، از جمله «اکبر هاشمی رفسنجانی» به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در فرماندهی جنگ ایران و عراق آمده است.
پدافند خودی
سروان «محمد مصطفویفر» از پرسنل پیشین پدافند نیروی هوایی ارتش ایران در کتاب خود به نام «شلیک به آسمان» که یک بار با مسوولیت شخصی پس از شلیک به یک هواپیمای سی۱۳۰، موشک آن را پیش از اصابت منفجر کرده بود، توضیح داده است که چهگونه پدافند به اشتباه هواپیماهای خودی را هدف میگرفته است.
خاطره او مربوط به ماههای ابتدای جنگ است که هواپیماهای عراقی خود را به آسمان حوالی تهران رسانده و توانسته بودند از دست رادار بگریزند و در مسیری که پشت کوه قرار داشت، فرار کنند. تنها یک هواپیما به سمت ورامین رفته بود: «رادار ما در کرج به هر دلیلی که من نمیدانم چه بود، گفت هرچه دیدیم، بزنیم. من هم با دیدن هواپیمای جدید، سر رادار را چرخاندم و به طرف هواپیما گرفتم و موشک را شلیک کردم. پس از شلیک موشک، تازه صدای موتور هواپیما را از داخل گوشیها شنیدم و این طور تشخیص دادم که صدای موتور این هواپیما با صدای موتورهای قبلی فرق میکند. صدای این هواپیما به من گفت که هواپیما نباید جت باشد.»
اپراتور وقت پدافند هوایی ارتش میگوید صدای موتور هواپیما، صدای جت نبود و سرعت آن ۴۵۰ کیلومتر در ساعت بود. در حالی که هواپیماهای جنگی عراق نزدیک به هزار کیلومتر سرعت داشتند. درشتی آن هواپیما در صفحه رادار زیادتر از جت جنگنده بود و سمت ورامین میرفت در حالی که جتهای جنگنده عراقی برای فرار باید به سمت عراق حرکت میکردند.
در حالی که موشک پدافند به سمت هواپیما در حرکت بود و اپراتور پدافند درباره درست بودن هدف شک کرده بود، ناگهان یک نظامی وارد اتاق عملیات میشود و میگوید: «من چند لحظه قبل یک هواپیمای سی ۱۳۰ را دیدم که از اینجا رد شد.»
این اپراتور پدافند هوایی میگوید دستش روی دکمه خودکشی موشک پدافند بوده است و در این لحظه آن را فشار میدهد. با منفجر شدن موشک در آسمان، به هواپیما برخورد نمیکند.
ساعت هشت شب مشخص شده بود که آن هواپیما که از موشک پدافند هوایی نجات پیدا کرده بود، در فرودگاه اصفهان به زمین نشسته است: «روز بعد، درجه دادند و تشکر کردند و بعدها فهمیدم که تعدادی از مسوولان و ۲۰ نفر از نمایندگان مجلس در هواپیما بودند. گویا هواپیما از جنوب میآمده و به علت درگیری هوایی در آسمان تهران، به این هواپیما اجازه فرود نداده و دستور داده بودند از منطقه دور شود. در چنین شرایطی بود که من هم طبق دستور به موشک به سمت این هواپیما شلیک کرده بودم.»
روایت مربوط به این هواپیمای خودی به دلیل نجات یافتن از آتش پدافند ارتش و رفع سقوط حتمی، اجازه انتشار پیدا کرده در حالی که علت سقوط هواپیمای سی ۳۰ فرماندهان نظامی هنوز نامعلوم است.
چهار دهه بدون توضیح
این الگوی رفتاری نظام جمهوری اسلامی در ارتباط با سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی با شلیک پدافند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم تکرار شد و علیرغم پذیرفتن شلیک دو موشک از سوی سپاه به آن و کشتن ۱۷۶ مسافر و خدمه، مقامات ایران هنوز درباره دلایل بروز چنین خطای مرگباری توضیحات قانع کننده به ایرانیان و کشورهای درگیری در این سقوط ندادهاند.
اینک در بین افکار عمومی ایران این دیدگاه رواج دارد که مطابق رویههای قبلی، موضوع به شکل فرسایشی به دست فراموشی سپرده خواهد شد و نباید انتظار اعلام واقعیتهای مرتبط با این حمله و مجازات منصفانه همه عاملان سرنگونی هواپیما و جلوگیری از تکرار موارد مشابه در آینده را داشت.
چنین وضعیتی باعث میشود که خانوادههای قربانیان با فشار بر کشورهای دیگر مثل کانادا و اوکراین که سرانجام به دلیل حمایت آنها علت اصلی سقوط مشخص شد، خواهان پیگیری عدالت قضایی و محاکمه عاملان، ولو به صورت غیابی شوند. روند این محاکمه اکنون در کانادا آغاز شده و در صورت خودداری ایران از پیگیری جدی ماجرا، ممکن است این اختلاف به مراجع بینالمللی کشیده شود.