Friday, Oct 16, 2020

صفحه نخست » وقتی قافیه تنگ می‌آید! احمدزیدآبادی

za_101620.jpgروزنامۀ کیهان در پاسخ به پرسشی که من در مورد رابطۀ ایران و آمریکا مطرح کرده بودم، حجمی از اهانت‌ها و اتهامات همیشگی و نخ‌نما شدۀ خود را نثارم کرده و با نقل قولی از آیت‌الله خمینی در بارۀ اسلام‌شناسی که مشخص نیست چه ربطی به نوشته من دارد، تأکید کرده است که من باید "حساب دروغ‌های قبلی خود در بارۀ برجام را با مردم صاف کنم" و به دلیل "بزک کردن برجام" نمی‌توانم در مقام پرسشگر باشم!

یادمان نرفته که تا همین چند وقت پیش "نحن ابناء الدلیل" از زبان مدیر مسئول کیهان نمی‌افتاد! البته دلایل ادعایی‌اش، مخصوص به خودش بود اما ظاهراً دیگر نیازی به حفظ ظاهر هم نمی‌بیند و در پاسخ به پرسشی مبتنی بر فرض آن هم فرض محال، چنان عنان اختیار از کف داده کَاَنَّهُ من گریبان کل نظام سیاسی را چسبیده‌ام و آن را کشان کشان به سوی میز مذاکره با آمریکا می‌برم!

خب نمی‌خواهید مذاکره کنید؟ نکنید! نمی‌توانید به یک پرسش فرضی پاسخ دهید؟ ندهید! اصل پرسش را منتفی می‌دانید؟ بدانید! سخن آیت‌الله خمینی را جور دیگری تفسیر می‌کنید؟ بکنید! دیگر این همه اهانت و اتهام برای چیست؟

این کیهان که به جزئیات امور عالم اظهار علم و دانش می‌کند، یعنی نمی‌داند که حتی یک جمله یا سطر از زبان و قلم من در دفاع از برجام گفته و نوشته نشده است؟ اگر راست می‌گوید آدرس آن را بدهد تا من نخسیتن کسی باشم که حساب‌ام را در این مورد با مردم صاف کنم! من همان روزِ امضای برجام به همۀ اطرافیان‌ام گفتم که این توافق ناکام می‌ماند و به جایی نمی‌رسد! دلیل‌ام هم این بود که آمریکا و ایران هر کدام با اهداف کاملاً مغایر، آن را امضا کردند!

جالب اینکه کیهان مرا "ورشکسته" هم دانسته است! اما گویا فراموش کرده است که تاجران ورشکسته می‌شوند و یا کسانی که با سیاست و فرهنگ و دین و خون و آبرو و حیثیت و امنیت مردم تجارت می‌کنند!

پس اگر قرار است کسی ورشکسته شده باشد دیگران‌اند، نه یک لاقبایی چون من، که بر اساس همین اتهام‌های کیهان، در سلول‌های انفرادی بلایی به سرم آوردند که آرزو می‌کردم کاش مادرم هرگز مرا نزاده بود!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy