Wednesday, Oct 28, 2020

صفحه نخست » پس از آنکه بایدن آمد!

biden.jpg سایت نقطه - زمانیکه از تقابل ایران و آمریکا صحبت می‌شود، بحث اینکه دونالد ترامپ چگونه آدمی و چگونه سیاستمدار و چگونه آمریکایی است، و اینکه مبحث «ترامپیسم» اصلا وجه واقعی و مصداق دارد یا ندارد، به کنار گذارده شود بهتر است. بی‌شک مقاله‌ی ذیل قدری اشاره دارد که ترامپ با ملایان (دشمنان ملت ایران) چه کرد. اما اینروز‌ها که جمهوری اسلامی ایران و طرفداران این حکومت و لابی‌ها آن در آمریکا از خوشحالی‌ ِ تحقق رویای «پایان کابوس ترامپ و آغاز لالایی بایدن»، با دمشان گردو می‌شکنند، بهتر است که جام جهان‌نما را طوری بنگریم که در آن بایدن رییس جمهور ایالات متحده‌ی آمریکاست.


بایدن چهار سال را در پیش دارد، البته اگر زودتر از این زمان فوت نکند! یک چهار ساله‌ای را در کاخ سفید هست. در طول این چهارسال چه خواهد شد؟ در آمریکا چه اتفاقات بزرگی خواهد افتاد؟ در آمریکای جنوبی چه رخ خواهد داد؟ اروپا چگونه با بایدن «کنار» می‌آید؟ پوتین چطور به بایدن تشر خواهد زد؟ کرونا در جهان چه می‌کند و در آمریکا چه خواهد کرد؟ این پرسش‌ها ربطی به این مقاله ندارد. زیرا بخش کوچکی از ده‌ها پرسش پیش روی جهانیان است.

اما، بایدن که به کاخ سفید برسد، شرایط برای «ملت ایران» چه خواهد شد؟ این پرسش، در انگیزه‌ی اصلی‌ و قواره‌ی این قلم و این نوشتار می‌باشد.

اقتصاد مقاومتی

سالهاست که رهبر جمهوری اسلامی، حاکم بلامنازع ایران، از اقتصاد مقاومتی حرف زده است. اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟ مفهوم اقتصاد مقاومتی برای خامنه‌ای و ملایان از جنس اقتصاد مقاومتی اتحاد جماهیر شوروی، چین کمونیست و یا کوبای کاسترو نیست. در عمل هم می‌بینیم که نبوده است. اگر شوروی همپای برترین تولیدات نظامی جهان تولید داشت، اما مردم آن کشور از بهداشت، مسکن، تحصیل مجانی، خدمات شهروندی و امکانات اولیه‌ی رفاهی برخوردار بودند و کشور در دست یک مشت دزد و فاسد اقتصادی نبود. اگر چین کمونیست از مردم می‌خواست ساده زندگی کنند و ساده بپوشند و از غرب دوری نمایند، مردم چین را از رفاه نسبی برخوردار کرده بود و پایه‌های یک کشور رو به رشد را با جمعیت میلیاردی نهادینه کرد. فیدل کاسترو نیز که کشورش را به ساده زیستی مجبور کرد خود در سادگی زیست و ثروتی در کشور جمع نگشت که خوان نعمت حکومتیان شود. اما برای خامنه‌ای، اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه مردم کشور ما بتوانند به خود سه چیز را بقبولانند: اول اینکه، در زندگی‌شان از هر آنچه که می‌تواند از مخارج بکاهد دوری نمایند. دوم اینکه، این ریاضت را دری بسوی آخرت دانسته و آنرا بخشی از مبارزه بر علیه دشمن، یعنی آمریکا (پیش و پس از بایدن) بدانند. سوم آنکه، مردم بیاموزند که در ازای هر افت و خیز اقتصادی مدام نق به جان دولت‌ها نزنند و بساز باشند. خامنه‌ای و ملایان می‌گویند: تو، قناعت پیشه کن، «زیاده ‌خواه» مباش و از هر آنچه که «غیر ضروری‌» ‌ست پرهیز نما.

از سویی، علی خامنه‌ای نگفته است که این سبک مقاومت اقتصادی تا چند سال قرار است طول بکشد. زیرا در مرام و بینش ملایی شیعه از جنس خامنه‌ای مبارزه تا زمان ظهور مهدی غایب ادامه باید داشته باشد و ما هم فرض را بر این می‌گذاریم که عصر اقتصاد مقاومتی در ایران، فعلا پایانی ندارد. اکنون، اگر به آنچه که در طول سه سال گذشته بر ملت ایران رفت و آنگونه‌ که سفره‌ی مردم ایران «کوچک و کوچک‌تر» شد، بنگریم، آیا این پرسش جایی ندارد که: چرا خامنه‌ای نباید ممنون تحریم‌های دولت ترامپ باشد؟ ‌ آیا هرگز مردم ایران، در متقن نمودن این «پرهیز»، موفق‌تر از دوران ترامپ بوده‌اند؟ مردم ایران در دوران این تحریم‌های سخت، بیشترین فشار را بر خود روا داشتند. از دید رهبر انقلاب ایران، در دوران تحریم‌های ترامپ هیچ فاجعه‌ی بزرگی روی نداد که نتوان آنرا تحمل کرد. کشور می‌گردد، مردم می‌خورند و مسافرت می‌روند، می‌پوشند و می‌گردند، عده‌ای هم که معترض بودند همچنان هستند و خواهند بود. اصلا چند نفر در اثر گرسنگی مردند؟ پس، چرا باید، حالا که «طرح اقتصادی» خامنه‌ای در عمل تحقق یافته و از مرزهای سخت گذشته است، به عقب برگردد؟

بایدن که بیاید، شرایط اقتصادی برای مردم قدری بهتر خواهد شد ولی همچنان کمبود دارو، بیکاری، عدم پرداخت حقوق‌ها، دزدی‌های بنگاه‌های مالی، پولشویی و فقر ادامه خواهد یافت. تازه، بایدن که هیچ، «بابای» بایدن هم نمی‌تواند دیگر دلار را به مرزهای قبل از تحریم‌ها باز گرداند. بایدن آمده، با از بین رفتن تحریم‌ها نیز، بخش عظیم ملت ایران دیگر روی «بریز و بپاش» سال ۱۳۹۶ را هم نخواهند دید. آن بخشی که تحت فشار نداری، سه سال اخیر و سالهاست که در سختی بسر می‌برد نیز هیچ تفاوتی مهم را احساس نخواهد کرد.

فساد اقتصادی

همانگونه که در دوران احمدی‌نژاد و روحانی با فساد مبارزه شد و خشکاندن ریشه‌های انگل فساد اقتصادی در جامعه و سطوح مدیریت مقدور گشت، در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز باید امید به بهبود فساد اداری و اقتصادی ایران داشت. پدیده‌ی نهادینه شده‌ی عادت دادن مردم ایران به «نداری» و با قناعت سخت زیستن، پدیده‌ای نیست که مفسدان اقتصادی از آن چشم بپوشانند. اینان تازه در برابر مردم، دور زدن «پاسخگویی» را آموخته‌اند، بی پروا شده‌اند و آقازاده‌هایشان پز ژن می‌دهند. اینان، غم‌شان این است که دعواهای زرگری‌شان را بی صدا سازند. دیو فساد اقتصادی درون ایران اگر دیروز دهان بسیار گشادی در بیرون مرزهای ایران داشت، امروز می‌داند که با پایین کشیدن فتیله‌ی چراغ «هلال شیعی» می‌تواند برای رفاه و تضمین آینده‌ی خود، در دور و نزدیک نقاط جهان، برای فردای روز فرار، سرمایه بریزد. پس، در این مورد هم شفای بایدن در کار نیست و فساد اداری و اقتصادی ایران رشد می‌کند.

حمایت از سربازان جنگ نیابتی

بایدن، هرگز چون اوباما، در برابر استراتژی جنگ‌های نیابتی ایران نمی‌تواند سکوت کند. آن ممه را جدا لولو برد. دو مانع بسیار بزرگ بر سر راه سیاست ایران وجود دارد. مانع نخست آنست که لغو کلیه‌ی تحریم‌های ایران بسیار بیش از روزهای شادی و پایکوبی ورود بایدن به کاخ سفید زمان می‌برد و ایران با یکسری از موانع مهم برای یافتن درآمدهای قبلی‌اش روبروست. مانع بزرگ‌تر آنست، که در طول چهار سال گذشته شرایط عراق و لبنان بسیار تغییر کرده است و نوع برخورد سیاست آنها در قبال ایران دیگر برگشت‌پذیر نیست. شاید به مرحمت بایدن، حسن نصرالله و ایادی او از قدری رفاه مادی بیشتری برخوردار شوند و شاید حشدالشعبی تعدادی موشک بپراند، اما دیگر عراق و لبنان پایگاهی چون سابق برای ایران نخواهند بود. در سوریه نیز شرایط متفاوت شده است. روسیه نقش زیادی را دیگر به ایران در سوریه نخواهد داد. سرکوب مداوم و علنی نیروهای سپاه بدست ارتش هوایی اسراییل در چند سال گذشته، رنگ و بوی سوریه را برای جمهوری اسلامی ایران کم‌تر گرداند. از سویی، بایدن نمی‌تواند در برابر تز «هلال شیعی» همچون اوباما ساکت بماند. بازگشت آمریکا به برجام، به معنای شروع حمایت‌های مالی و لجستیکی ایران از حزب‌الله لبنان، حوثی‌ها و حشدالشعبی نیست. بدون تعارف بگوییم؛ بازگشت برجام به آمریکا یعنی دست باز اروپایی‌ها برای لاس زدن با ایران و آنهم با دو هدف، منافع اقتصادی و جلوگیری از سرازیر شدن موج پناهنده‌های ایرانی در صورت بروز ناآرامی‌ها در ایران، است.

اسراییل و اعراب

آنچه در خاورمیانه دارد روی می‌دهد و داد، دیگر از محدوده‌ی دخالت‌ها و سم ‌پاشی‌های جمهوری اسلامی خارج شده است. همکاری‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی بین اسراییل و اعراب از آرزوهای دیرینه‌ی جهان و اروپا بوده و هست. بر خلاف «رفیق‌» مان که تحلیل‌های طولانی می‌کرد تا ثابت کند اسراییل برای بلعیدن منطقه دهان و چنگ گشوده است، چینش مسائل در خاورمیانه جور دیگری شد و بایدن و دموکرات‌ها ابدا چنین در سر نمی‌پرورانند که دوباره پشت جمهوری عزیز اسلامی ایران را بگیرند و اعراب و اسراییل را «گوشمالی» بدهند. (جدا گاهی تحلیل‌هایی را در رسانه‌های فارسی‌زبان می‌بینیم که دود از سر بلند شود جای عجب نیست). ایران از چهل سال پیش بطور آشکار، بازنده‌ی خاورمیانه بود. چه در جنگ با عراق، چه در خصومت با اسراییل و چه در میدان صدور انقلاب اسلامی‌اش، حتی با وساطت‌های موذیانه روسیه، ایران بازنده در خاورمیانه بوده و هست و خواهد بود. منتهی خوش‌شانسی ترامپ بود که در زمان او، میوه‌ی تلخ سیاست‌های ایران در خاورمیانه با قاطعیت او دور ریخته شد.

نه جنگ، نه مذاکره با ترامپ

اگر فکر کنیم که این‌ها که تا حال بر شمردیم مختص علی خامنه‌ای و افکار اوست، نادانی بیش نیستیم. این شعارها ظاهرا از دهان و به تاکید او پا برجاست! اما حقیقت این‌ست که روح ملا و آخوند اهل جنگ و سختی کشیدن نیست و اگر آتش را در نزدیکی درب منزل خود ببیند، تقیه و مسامحه را بر کله‌ی عمامه می‌نشاند. اینگونه‌ها از صفات حیاتی و تاریخی ملایان هستند. منتهی، چون اصلاح‌طلبان در ارائه و پیاده نمودن طرح‌ «خندق» نجات برای نظام جمهوری اسلامی ایران، با نام اصلاحات، گل‌مال و لگد‌مال قدوم ملایان شدند، امروز همه چیز را به گردن خامنه‌ای می‌اندازند تا تتمه‌ی آبرویشان را با توهم‌آفرینی حفظ کنند. کجاست «نادانی» که باور کند دیگر ملایان از خامنه‌ای دورند و با او فرق دارند؟ هیچ تفاوت نهادینه‌ای بین خامنه‌ای و دیگر ملایان - حکومتی و غیر حکومتی - نیست، منتهی خامنه‌ای در طول دهه‌های گذشته توانست استعداد خبیث خود را در حفظ دو چیز، نظام، و اتحاد بین ملایان و سپاه، نشان دهد.

نه جنگ می‌کنیم و نه مذاکره! این جنگی که خامنه‌ای از آن سخن می‌گوید، تنها با ارتش ترامپ که مصداق نمی‌یافت و نمی‌یابد! جنگ با اسراییل، جنگ با عربستان، جنگ با ترکیه، جنگ با آذربایجان، جنگ با هیچ دولت و همسایه‌ای، دیگر، رخ نخواهد داد. پس از جنگ با عراق، که نتیجه‌ی افکار و سنجش‌های آخوندی متفاوت، خمینی، و زاده‌ی شرایطی متفاوت بود، خامنه‌ای و ملایان امکان رسیدن آتش به درب منزلشان را کاملا از بین بردند و دیگر تا هستند در درون ایران جنگی را سامان نخواهند داد. بین خودشان به این توافق رسیده‌اند که سفره‌ی نعمت و دنیا را با هیچ متاع «آخرت» تعویض ننمایند. اینها از جنس بشار اسد هم نیستند. پس، با آمدن بایدن، شاخ و شانه کشیدن برای عربستان و اسراییل هم از سر گرفته نخواهد شد. حکومت ایران دیگر توان پروپاگاندای سابق را نخواهد داشت و از این پس نیز ناچار است آرام‌تر به راه خود ادامه دهد.

بی‌شک این پرسش لازم است که نقش «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در این میان چیست؟ آسان است که بتوان به این پاسخ هم دست یافت؛ باید پرسید وقتی از سپاه سخن می‌گویید، آیا جدا فکر می‌کنید از یک نیروی نظامی آماده و فعال سخن در میان است؟ آیا ثروت‌های میلیون دلاری سران سپاه، ظاهر فربه و رجز‌خوانی‌های تکراری سران این نیرو، از یک «ارتش» ناکارآمد و تنبل نشان ندارد؟ امروز، در سال ۲۰۲۰ میلادی، سپاه پاسداران یک نیروی موشک‌پران بیش نیست که بدون ملایان هویت و بقای ایدئولوژیک خود را، در منطقه، از دست می‌دهد و جای دیگری هم که هویت ارزشیی ندارد.

کرونا

فارغ از مشکلات مردم ایران و بازسازی سودای تسلط بر منطقه، تنها دغدغه‌ی بزرگ آرامش خیال ملایان و خامنه‌ای، این ویروس چینی است. اگر می‌شد که این ویروس را فقط بین مردم محروم و مظلوم کشورمان پخش کرد و نگاه داشت، چقدر ملایان شکر‌گزار چینی‌ها بودند! اما نمی‌شود. امروز که از مقاله‌ی «اگر میتوانی، برو نمیر!» چند ماه می‌گذرد، از مقام سوم سرانجام به مقام اول جهان رسیده‌ایم و دراین مقام خواهیم ماند. چرا؟ چون آمدن بایدن هم نمی‌تواند «مدیریت» را به این قوم متحجر بیاموزاند. هیچ معجزه‌ای و هیچ دوا و درمانی برای این عقب‌ماندگی افراطیون مذهبی و ایدئولوژیک، هنوز کشف نشده است! و نخواهد شد!

این‌ها، «مدیریت» را نمی‌فهمند، از مدیریت هراس دارند زیرا آنرا نمی‌آموزند و با مدیریت در ستیزند زیرا رسوایشان می‌سازد! کشور ما، از زمانیکه به دست خمینی و ملایان افتاد، با تبری تیز و بیرحم، ماه به ماه و دشت به دشت، گردن همه‌ی مدیران لایق و دلسوز ایران را زده و می‌زند. خرافات و جهل و تحجر هیچ جای تاریخ با «مدیران» همخوانی ندارند. آیا اکنون پس از چهل سال، می‌فهمیم چرا هارون‌الرشید و معاویه و مامون، اینان را از سر راه برمی‌داشتند؟

اپیدمی کرونا، سند رسوایی مدیران نالایق و بیکفایت جمهوری اسلامی ایران، گریبان ملت ما را گرفته است و ول نخواهد کرد. آنهاییکه در خارج از کشور قند می‌ساییدند که «کرونا» رژیم را نجات داد، از این ویروس و موتاسیون ویروسی هیچ نمی‌دانستند! طبعا! دلشان خوش بود که مردم در خانه ماندند تا ترامپ برود. حالا بایدن آمد! کرونا را چه میکنید؟ با کمک برادر بایدن، مدیریت کنترل بحران کرونا تشکیل می‌دهید؟

بحران کرونا متاسفانه از ایران قربیانی زیاد گرفته است. بی‌شک چند برابر آمار دروغین رسمی کشور، هموطنانمان در چنگال این بیماری جان باخته‌اند. این سیر ادامه خواهد داشت. حتی اگر کیت‌های تست کرونا در کشور به وفور یافت شود و مردم نیز بطور نسبی با این دوران همکاری بیشتری در جهت کنترل شیوع نمایند، باز هم بافت مدیریت، فساد و خرافات در ایران، ما را برای اینکه تلفات جانی سنگینی بدهیم، مستعد نگاه می‌دارد.

بدترین رییس جمهور می‌رود

درتابستان ۲۰۱۹، مدت‌ها پیش نوشتیم و شواهد آوردیم که چرا رییس جمهور مقبول «زیباکلام» ‌ها، بدترین رییس جمهور ایران است. این بدترینِ تا به امروز، چند ماه دیگر می‌رود. آیا بهترین درراه است؟ آیا به یمن و شادی پیروزی بایدن و یا حتی به احترام بایدن، یا همان ناجی بزرگ اسلام و ایران از شر ترامپ، خامنه‌ای دستور می‌دهد که یک رییس جمهور خوب و مردمی و دلسوز در ایران سر کار بیاید؟ شاید لابی‌های جمهوری اسلامی در آمریکا و اصلاح‌طلبان وطندوستی چون تاج‌زاده بتوانند کاری کنند که این نظام بدون آلترناتیو، یک رییس جمهور شایسته مقام فاخر پریزیدنت آمریکا، جو بایدن را در ایران سر کار بیاورد! ولی، نه! این‌ها جوک هستند که می‌نویسم. آمدن بایدن، رییس جمهوری بهتر از روحانی را برای ایران در آستین ندارد. دموکرات‌های آمریکایی هم برای مذاکرات نیاز به رییس جمهور خوب برای ملت ما ندارند. اتفاقا هرچه رییس جمهور بعدی و وزیر خارجه‌اش کم‌تر به فکر منافع ملت ما باشند، شرایط بسود آمریکایی‌هاست و صد البته بسود علی خامنه‌ای است.

بایدن آمد! فردای آنروز اتفاقی نمی‌افتد. تا چند روز اتفاقی نمی‌افتد. رقص و پایکوبی در بسیاری از شهرهای جهان و ایران بر پا خواهد شد. سیاهان آمریکا خیابان‌های این کشور را با رقص‌های آنچنانی مزین خواهند نمود. در مجلس شورای اسلامی ایران شیرینی پخش خواهد شد. نطق‌های تند مخالفان ترامپ در ایران و کشورهای دیگر شروع خواهد گردید. رسانه‌ها اخبار و گزارش‌های داغ را برای تیتراژ بالاتر می‌چسبانند به صفحات اولشان! بی بی سی غوغا خواهد کرد. امثال فیروز نادری توتیت پشت تویت تبریک خواهند نوشت. سران سپاه خواهند گفت آمریکا را به زمین کوبیدیم!

نقطه



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy