سپاه حفاظت انصار المهدی یکی از زیر مجموعه های سپاه پاسداران می باشد که ویژه حفاظت فیزیکی از مسئولان و شخصیت‌های نظام و همچنین حفاظت هواپیمایی است.

حفاظت انصار المهدی، از سه رده محافظت می کند که فخری زاده در رده ۲، که همان رده وزیران نظام است جای می گرفت.

البته در این رده (۲)، تدابیر حفاظتی برای وزرای اطلاعات، کشور، و امور خارجه، مهم تر و برجسته تر از دیگران است.

برابر پروتکل حفاظتی، تیم حفاظت فخری زاده، می بایست در برگیرنده چهار تن (۳ تن و یک سر تیم) می بود و دو خودرو، یکی در پس و یکی در پیش خودروی او، حرکت می کردند.

حامد اصغری، محافظ فخری زاده، که در روایتی کشته شد، و در سناریوی دیگری، از عملیات ترور جان سالم به در بُرد، از اعضاء حفاظت انصار المهدی است که با دستور و نظارت رئیس سازمان اطلاعات سپاه، حسین طائب گزینش شده بود.

سلسله مراتب گزینش در حفاظت انصار المهدی و ولی امر به گونه ای است که هیچ مهره نفوذی و یا غیر خودی نمی تواند به این دایره تنگ امنیتی و حفاظتی وارد شود!

در واپسین سناریوی بازگو شده از سوی نظام و از زبان فرزندان فخری زاده، ۴ یا ۵ گلوله از فاصله نزدیک به او شلیک شده است.

فخری زاده که گویا انسان باهوش و دانشمندی بود، نه تنها حمله تروریستی را از ایراد فنی خودرو تمیز نمی دهد، که برخلاف پروتکل های حفاظتی و پس از بیست سال تجربه امنیتی، از خودرو پیاده می شود!

در این میان حامد اصغری، محافظ تیزبین و دوره دیده فخری زاده، یا از درون خودرو صحنه ترور را تماشا می کرده و یا همانند حسین فهمیده خود را به روی فخری زاده پرتاب می کند! با این حال، این فخری زاده است که کشته می شود، نه اصغری!

به دور از هرگونه تأیید و یا رد روایت های گوناگون و اینکه به راستی چه دستی فخری زاده، و یا خود را از دستِ فخری زاده، خلاص کرد؛ درست از همان روز ترور، پیامی زیر پوستی از زبان شخصیت های دولت های پیشین همانند دولت بهار، و یا رسانه های نزدیک به شورای عالی امنیت و وزارت اطلاعات همانند خبرگزاری فارس، به گوش می رسد، که یکدیگر را، بی اشاره به اشخاص رده بالای اطلاعات سپاه و یا سپاه حفاظت، هدف می گیرند؛

گویا فخری زاده را بلال فروشی ترور کرد که نه نام و نشانی دارد، نه همکار و نه رئیسی، و نه سازمان و نهادی.. شگفتا که کوچک ترین ردّ پایی از او برجای نمانده است!