#روحالله_زم گلادیاتوری دست خالی بود که وسط میدان مبارزه در نبرد با حکومتی اهریمنی میجنگید، گاهی میزد و گاهی میخورد، گاهی اشتباه میکرد و گاهی درست. بسیاری تماشاچیان کم حوصله این نبرد نابرابر بودند، وقتی عصبانی میشدند هولش میدادند، موهایش را میکشیدند، ناسزا بارش میکردند
و او را هو میکردند. بسیاری خود را جای داور گذاشته بودند او را شماتت میکردند، به ضررش سوت میزدند، از بی اخلاقی بودن و غیر حرفهای بودن او میگفتند و از استانداردها میگفتند.
او گلادیاتوری تنها بود در میدان مبارزه که تشخیص نمیداد چه کسی در صف دشمن ایستاده و چه کسی در صف دوست.
بسیاری دیگر که سالها در وحشت زندگی کرده بودند و ترس ویژگی جدایی ناپذیر زندگیشان شده بود نمیتوانستند باور کنند کسی در برابر اهریمن به پا خواسته و میجنگد. اصلا به نفعشان نبود که باور کنند چون باید خود را ملامت میکردند و شاید تکانی به خود میدادند آنها با گفتن زم از خودشان است روی ماجرا خط کشیدند
بسیاری "خودسلبریتی پندارهای حسود"ی بودند که فکر میکردند زم جای آنها را تنگ کرده پس او را به هر بهانهای زدند، حتی بعد از زندان رفتنش و در آستانه اعدام قرار گرفتنش.
اما این گلادیاتور داستان ما آدم فضایی نبود یکی بود درست مثل خود ما. انسانی نیازمند توجه، نیازمند روابط اجتماعی و مثل همه ما غرق در فانتزیهای ذهنی درست و نادرست. روح الله مثل - شیر از گله جدا افتادهای - بود که میخواست به گله بپیوندد اما براحتی پذیرفته نمیشد. او روی بهره مندی از مزایای آقازادگی و غرق شدن در کثافت و فساد خط کشیده بود.
اما اینها برای اثبات وفاداریش کافی نبود. گلادیاتور داستان ما بخاطر حفظ امنیتش اینقدر در خانه مانده بود، که دیدن خورشید خوشحالش میکرد، همنشینی با دوستان در انزوا تفریح لاکچری زندگیاش شده بود و ماههای آخر بخاطر نشستن برسر تلگرام و اینستاگرام و کم تحرکی شبها با اکسیژن نفس میکشید.
اما این تازه آغاز ماجراست. زم علیرغم تمام اینها ارتشی تک نفره خستگی ناپذیری بر علیه اهریمن بود که بسیاری از مردم به او اعتماد داشتند، با او همکاری میکردند، تحت تاثیر رسانهاش بودند و او در حال انجام کاری بود که بسیاری توان انجامش را نداشتند، هر موقع جای خالی روح الله رو حس کردید.
به صورت علی خامنهای نگاهی بیاندازید جای سیلی روح الله با افشای سعید طوسی هنوز روی صورت او باقی مانده، اگر دلتان برای آمد نیوز تنگ شده به بی آبرو و بی حیثیت شدن مقامات ج. ا نگاه بیاندازید، اگر جالی خالی روح الله رو حس میکنید به مشروعیت ریخته شده حکومت در اعتراضات آبان فکر کنید.
مشروعیتی که دیگه برگشت پذیر نیست. به بچه شری فکر کنید یک تنه اعتبار و آبروی یک سیستم توتالیتر رو به چالش کشید، از درون چنین سیستمی اطلاعات بیرون کشید و بخشهای مختلف حکومت رو به جون هم انداخت. به اعتباری که حکومت با اعدام روح الله به او بخشید فکر کنید. روح الله ماندگار شد.