یکسال واندی پیش که رسانهها ودستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی که تحت کنترل وفرمان خامنهایاند با آب وتاب خبرربودن روح الله زم را طی یک عملیات "پیچیده وحساب شده " درعراق وسپس انتقال اوبه ایران اعلام داشتند.
۱- شخص آیت الله سیستانی ودفتر او که درطول یکسال واندی شکنجه شدن روح الله زم درزندان سکوت اختیارکردند وحتی یک کلمه درمورد نفوذ وسؤاستفاده دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ازآنها برای کشاندن زم به عراق چیزی نگفتندواین سکوت وقیحانه را پس ازرسانهای شدن حکم اعدام زم ازطرف دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ادامه دادند! واین سکوت مرگبارآیت الله سیستانی ودفترش، پس ازبه قتل رسیدن روح الله زم به دستورمستقیم خامنهای همچنان ادامه دارد! این سکوت فقط یک چیزرا بیان میکند وآن اینکه دستگاه خرافه پردازوعوافریب روحانیت شیعه همه درحفظ وبقای حکومت خون وجنون جمهوری اسلامی همدست وهم پیمان هستند وهمه مقید به گفته خمینی مبنی بر"اوجب واجبات" شمردن این حکومت جنایتکاراند. قتل حکومتی روح الله زم وسکوت آیت الله سیستانی ودفترش به روشنی نشان داد که تبلیغات گمراه کننده درمورد گویا سکولاربودن واختلاف این آیت الله با خامنهای وجمهوری اسلامی فریبی بیش نیست وزمانی که پای منافع این قشرانگل و مفتخوار روحانیت به میان آید همگی متحدو یکدستاند.
درمیان صدها آیت الله مقیم حوزههای قم ونجف وکربلا بجزآیت الله منتظری کس دیگری را سراغ داریدکه درمقابل جنایات جمهوری اسلامی قدعلم کرده باشد؟ آیا آیت الله سیستانی وصدها آیت الله دیگرنمیدانند که عنوان آیت اللهی خامنهای جعلی است؟ آیا آنها ازتوطئه عزل جانشینی آیت الله منتظری توسط هاشمی رفسنجانی وبرکشیدن خامنهای بعنوان ولی فقیه ورهبرجمهوری اسلامی بی خبراند؟ درطول ۴۲ سال گذشته که جمهوری اسلامی دهها هزارمسلمان وغیرمسلمان را به قتل رسانده است، آیت الله سیستانی ودفترش وکدام آیت الله دیگررا سراغ دارید که خامنهای را علناً مخاطب قرارداده وگفته باشد: بس کن اینهمه خونریزی وآدمکشی بنام اسلام وخدا وپیغمبر! درطول ۴۲ سال جنایتکاری بی وقف درب خانه کدام آیت الله برای تظلم خواهی برروی هزاران مادروپدرداغدار ودادخواه بازبوده است؟ بدون شک روح الله زم بعنوان یک جوان مسلمان باورمند هنوربه درک این واقعیت نرسیده بوده است که بداند تفاوت بین خامنهای وآیت الله سیستانی وهرآیت الله دیگر دراین است که خامنهای درقدرت وولی فقیه است وآنها نیستند. او ندانسته است که واقعیت روحانیت شیعه وساختارحکومت ولایت فقیه چنین حکم میکندکه هرکس براین جایگاه تکیه زند ناگزیراست خمینی وخامنهای باشد. اما به هرحال ساده انگاری واعتمادی که روح الله زم به آیت الله سیستانی ودفترش کرده است، چیزی ازمسئولیت ونقش آنها درهمدستی با جمهوری اسلامی درقتل حکومتی روح الله زم نمیکاهد مادام که شخص آیت الله سیستانی ودفترش به سکوت خود درمورداین جنایت ادامه دهند.
۲- دومین شریک جُرم دربه قتل رساندن روح الله زم دولت عراق است که حاکمیت سرزمینی برکشورخود را درزمان دستگیری زم نداشتهاند و اجازه دادهاند مأموران امنیتی جمهوری اسلامی وعوامل عراقی آنان روح الله زم را درعراق دستگیرو به ایران بازگردانند! طی یکسال واندی که ازدستگیری روح الله زم درعراق وتحویل او به جمهوری اسلامی میگذشت وجمهوری اسلامی ازاین آدم ربائی خودبا افتخاریادمیکرد دولت قبلی عراق که دست نشانده جمهوری اسلامی بودکوچکترین اعتراضی نسبت به آدم ربائی حکومت اسلامی درخاک خود که مغایربا قوانین وحقوق بین الملل است نکرد. دولت وقت عراق که عمدتاً ازدست نشاندگان جمهوری اسلامی بودند درمظان همدستی دراین قتل هستند و اگرقرار باشد یک دادگاه بین المللی به این قتل حکومتی رسیدگی نماید بی تردید پای دولت وقت عراق به هنگام دستگیری وانتقال روح الله ازعراق به ایران نیز به میان کشیده خواهد شد.
۳- سومین شریک جُرم درقتل حکومتی روح الله زم کسانی هستند که بنام اپوزیسیون با دامن زدن به بدبینی نسبت زم وآمدنیوز، اورا یک پروژه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی جلوه دادندوتا توانستند این شبهه را درمردم تقویت کردند که گویا روح الله زم وآمدنیوزاز"خودشان"است. تا قبل ازبه قتل رساندن زم کم نبودند کسانی درصفوف اپوزیسیون که باورداشتند روح الله زم وسایت آمدنیوزازابتدا تا انتها یک پروژه امنیتی -اطلاعاتی است که سرنخ آن دردست اطلاعات سپاه ووزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است و گویا برای بدنام کردن اپوزیسیون ومخالفان حکومت اسلامی طراحی شده است! پرده آخراین نمایش ساختگی هم گویا با طرح رفتن روح الله زم به عراق ترسیم شده است برای قدرت نمائی سیستم امنیتی حکومت اسلامی وتضعیف روحیه اپوزیسیون! حتی مصاحبه تلویزیونی وجسم وروان شکنجه شده ودرهم ریخته روح الله زم نیزنتوانست به فرافکنی وشبهه برانگیزی این عاملان بی جیره ومواجب جمهوری اسلامی درمیان اپوزیسیون خاتمه دهد! درنتیجه فضای غالب براپوزیسیون ایران پس از دستگیری روح الله زم فضای شک وبدبینی نسب به اوبود، بدین ترتیب دستگاههای امنیتی خامنهای همانگونه که بقول خودشان با یک عملیات "پیچیده" روح الله زم را به عراق کشاندند ودرآنجا دستگیرو به ایران منتقل کردند، با یک عملیات "پیچیده" دیگرروح الله زم را توسط عوامل پیدا وپنهان خود، درمیان مخالفان جمهوری اسلامی مشکوک و بی دفاع میسازند تا قتل اورا هرچه بیشترکم هزینه ترسازند. متأسفانه برچسب زنی که دراپوزیسیون جمهوری اسلامی به امررایجی بدل شده است درشرایطی مثل قتل دولتی روح الله زم میتواند زمینه مساعد وکم هزینهای را برای جانیان حاکم برایران فراهم سازد و چنین کسانی را بدون اینکه خود متوجه باشند بطور ناخودآگاه خدمتگزار جنایات حکومتی گرداند. کسانیکه بدون دلیل ومدرک موثق به دیگران تهمت وبرچسب میزنند بایدبدانند که درجهت خواست دستگاههای اطلاتی وسرکوبکر حکومت اسلامی حرکت میکنند.
محمدنوری زادکه هم اکنون درزندان وشکنجه گاه جمهوری اسلامی بواسطه بیماری با مرگ تدریجی دست به گریبان است قبل اززندان و درسالهائی که در شرق وغرب وشمال وجنوب ایران درسفربود وبه هردیاری که میرسید یاریگر مردم بود وافشاگرخامنهای وحکومت آخوندها وسرداران سپاه که بقول او "ازریش آنها خون مردم میچکد" بارها این جمله را درجواب کسانی که اورا درمظان بدبینی قرارمیدادند میگفت: " نوری زادبایدتکه تکه شودکه اینها باورکنندمن از"خودشان نیستم"
روح الله زم، طفلی که چندماه پیش ازانقلاب ۵۷ بدنیا آمد وپدرش که درآن روزهای پُرجوش وخروش شیفته خمینی بود، فرزند نوررسیده را "روح الله" نام نهاد شاید به این امیدکه وقتی بالیدوبزرگ شد اوهم مانندخودش مُرید وشیفته روح الله خمینی گردد! بی گمان اگرروح الله خمینی زنده بود ودگراندیشی روح الله زم را میدید همین حکمی را درموردش صادرمیکرد که خامنهای صادرکرده است، قتل حکومتی. بیادآورید هزاران دگراندیش وروزنامه نگارایرانی که درجمهوری اسلامی به جُرم گفتن ونوشتن واندیشیدن بقتل رسیدند.