فرامرز داور - ایران وایر
«عطاالله مهاجرانی»، معاون رییس جمهوری و وزیر پیشین در جمهوری اسلامی گفته است: «در كشور ما هيچكس ماهيت استراتژى امريكا را به دقت آيتالله خامنهاى نشناخته است.»
مهاجرانی با درج عکس چند کتاب، در توییتر خود نوشته است: «براى نوشتن كتاب: "نقد تحریف مدرن سخن و سلوك امام خمينى" و بررسى موضوع آغازگر جنگ ايران و عراق، خاطرات ژنرالها و سياستمداران آمريكايی را میبينم، به اين نتيجه رسيدهام: در كشور ما هيچكس ماهيت استراتژی آمريكا را به دقت آيتالله خامنهاى نشناخته است. نظرى صائب و مدلل و مستند.»
مهاجرانی ۳۰ سال پیش، در اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانی که معاون «اکبر هاشمی رفسنجانی»، رییس جمهوری وقت بود، مقالهای در روزنامه «اطلاعات» با عنوان «مذاکره مستقیم» نوشت و لزوم گفتوگوی دوجانبه ایران و امریکا را مطرح کرد. آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی چنان جوابی به او داد که بلافاصله مجبور به عذرخواهی شد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
معاون حقوقی رییس جمهوری وقت ایران در این یادداشت نوشته بود: «جیمز بیکر، وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که امریکا آماده است با مقامهای ایرانی مستقیما مذاکره نماید. ممکن است بگویید به همین دلیل فتنهای در کار و توطئهای برپا است، و الا چهگونه است که بیکر پیشنهاد مذاکره مستقیم داده است... مذاکره در تاریخ عالم و آدم همواره به عنوان امری بسیار بدیهی که نیاز به برهان و توجیه ندارد، به کار گرفته شده است... مذاکره مستقیم انبیا الهی با دشمنان خدا، سنت و سیره پیامبر اکرم و امیر مومنان و سایر ائمه معصومین، عرف انقلابیون و سیاستمداران مستقل دنیا و بالاخره این برهان و بینه که مذاکره به معنی پذیرش سلطه و انقیاد نیست، امری در خور توجه است که به ویژه آنکه در دنیای امروز ما نخواستهایم دیواری بلند به دور کشور و مردم بکشیم و در دنیای نفی رابطه زندگی کنیم.»
مهاجرانی در ادامه مقاله نوشته بود که باید با مذاکره دوجانبه با امریکا، جلوی هدر رفتن فرصتها را گرفت.
در خاطرات روزانه هاشمی رفسنجانی آمده است که یک هفته بعد از انتشار این مقاله، اعتراضات به آن، از جمله در سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» چنان بالا گرفته بود که: «آقای مهاجرانی آمد از هتاکی مخالفان مقالهاش شکایت کرد و برای جواب گفتن اجازه خواست.»
ظاهرا هاشمی که آن زمان با مذاکره مستقیم مخالفت نداشت و در سالهای پایان حیات خود از موافقان رفع اختلاف با امریکا و تماس رو در رو بود، چنین اجازهای داده بود. زیرا مهاجرانی در یادداشت دیگری توضیح داده بود: «همه اعضای دولت شاهد بودند که نظر ریاست جمهوری این است که افراد اهل نظر بتوانند نظر خود را در جامعه مطرح کنند.»
معاون رییس جمهوری وقت از انتقادها رنجیده اما هنوز سنگینترین انتقاد از او نشده بود. دوازدهم اردیبهشت، یعنی شش روز پس از انتشار مقاله دفاع از مذاکره مستقیم با امریکا، آیتالله علی خامنهای در یک سخنرانی در تهران، بدون آوردن نام مهاجرانی، به شدت به او تاخت و گفت: «بنده معتقدم آن کسانی که فکر میکنند ما باید با راس استکبار، یعنی امریکا مذاکره کنیم، یا دچار سادهلوحی هستند و یا مرعوباند... خاک بر سر ملتی که زیر بار تحمیلهای امریکا برود... من با مذاکره با امریکا مخالفم و دولت جمهوری اسلامی بدون اجازه من امکان ندارد چنین کاری بکند.»
هاشمی رفسنجانی نوشته است: «]همان شب[ تلفنی به آیتالله خامنهای گفتم در صحبتها به آقای مهاجرانی اهانت شده است. قرار شد جبران شود.»
خامنهای در نامهای که تاریخ همان روز سخنرانی را دارد و از نظر شکلی در ۳۰ سال بعد کم سابقه یا حتی بی سابقه است، از مهاجرانی عذرخواهی کرد و البته نوشت که به توصیههایش در آن مقاله عمل نمیکند: «برادر گرامی، آقای عطاءالله مهاجرانی. شنیدم بعضیها از حرفهای امروز من قصد طعن و توهینی نسبت به جنابعالی استنباط کردهاند و شاید بعضی خواستهاند یا بخواهند آن را مستمسکی برای اهانت به شما بسازند. اعلام میکنم که این استنباط غلط است. من یک فکر را تخطئه کردهام و نیت توهین به کسی نداشتهام و اگر بدون اراده من به شما توهین شده است، از شما عذر میخواهم. من شما را ۱۰سال است به صدق و صفا و طهارت میشناسم و مطمئنم جز دلسوزی و خیرخواهی، نظری نداشتهاید. شما همچنان برادر خوب من هستید و حداکثر آن است که به توصیه شما در مقاله مذاکره مستقیم عمل نخواهیم کرد.»
به نظر نمی رسد مهاجرانی در ۲۵سال پس از انتشار این مقاله در روزنامه اطلاعات، از نظرش برگشته باشد؛ هرچند که ممکن است به دلیل اقتضائات سیاسی، از تکرار آن خودداری کرده و نتوانسته باشد دیدگاه خامنهای درباره پرهیز از مذاکره مستقیم با امریکا را به چالش بکشد. مهمترین سند در این زمینه، استقبال او از گفتوگوهای مستقیم ایران و امریکا در سطح وزرای خارجه دو کشور در جریان مذاکرات اتمی بود.
مهاجرانی یادداشتی در تایید این مذاکرات در وبسایت خود نوشته و گفته بود: «آشکار است که تابوی مذاکره با شیطان شکسته است... و البته کسانی هم هستند که دشمنی با امریکا، کار و کسب آنان است.»
این جملهها ثبات نسبی تحلیلی او از مقاله «مذاکره مستقیم» را تا ۲۳سال بعد علیرغم مخالفت خامنهای با آن دیدگاه نشان میدهد.
ممکن است که تحلیل شخصی زمانی لزوم مذاکره مستقیم و دوره پرهیز از آن باشد اما دیدگاه مهاجرانی مخالفت و موافقت با زمان مذاکره یا انجام شدن و نشدن آن نیست بلکه دیدگاه بنیادی او به نظر میرسد که جزمیتر و بستهتر شده است.
عطاالله مهاجرانی حالا ناگهان به ستایش از دیدگاه خامنهای پرداخته و او را کسی معرفی کرده که در شناخت استراتژی ایالات متحده در ایران بیهمتا است. انگار نه انگار که او از سه دهه منتقد چنین دیدگاهی بوده اما حالا ستایشگر دیدگاهی شده که تا هفت سال قبل آن را «افراطی» میخوانده است.