Tuesday, Feb 9, 2021

صفحه نخست » کابوس قالیباف، چه فکر می‌کرد، چه شد

ghalibaf_020921.jpgعصرایران؛ مصطفی داننده

ماجرای اولین سفر خارجی قالیباف در قامت رییس مجلس هر روز وارد فاز تازه‌ای می‌شود. قالیباف که خود را حاوی( البته قاعدتا با مکتوب بودن پیام، باید حامل باشد) پیام مقام معظم رهبری به پوتین می‌داند گفت:« «می‌خواستم زمان سفر به روسیه را به تعویق بیندازم، رهبر انقلاب فرمودند این سفر را به تاخیر نیندازید و تأکیدشان این بود که نکاتی را به صورت مکتوب به شما ارائه می‌کنم تا به روسیه ببرید.»

مشاوران و حامیان رسانه‌ای رییس مجلس، این رفتن به مسکو و رساندن پیام را با ماجرای پیام امام به گورباچف مقایسه کردند و نوشتند که «قالیباف معتمد نظام است». او را به شهید سلیمانی تشبیه کردند و اعلام کردند که «رهبرمعظم انقلاب، فردی مورد اعتمادتر از او برای رساندن پیام خود به پوتین ندارند».

این بزرگ‌نمایی‌ها در حال انجام بود که حسین شریعتمداری به میدان آمد و در شبکه افق گفت:« سفر آقای قالیباف به روسیه سفری کاری و به دعوت مسکو است. بحث انتقال پیام هدف اصلی این سفر نبوده، بلکه به اهداف این سفر اضافه شده است.»

مصطفی میرسلیم نماینده مجلس هم درباره این سفر به طعنه گفت:«مقامات ارشد كشور موظفند قبل از سفرهاى رسمى خود تمام بررسى هاى تشريفاتى را بكنند تا نظام ما هزينه تبليغات جاه طلبانه نشود.»

این سخنان نشان داد که رییس مجلس با این سفر به دنبال اهداف خاص بوده است. اهدافی که شاید او را به ریاست جمهوری آینده ایران نزدیک کند.

مهم‌ترین هدف قالیباف از این سفر دیدار با پوتین بود. او می‌خواست با این ملاقات برای خود اعتبار مضاعف سیاسی کسب کند و نشان دهد که مهم‌ترین بازیگر فعلی صحنه سیاست ایران است. دست رد رییس جمهور روسیه به رییس مجلس ایران، تمام نقشه‌های او را نقش بر آب کرد.

بدین ترتیب نپذیرفتن قالیباف از سوی پوتین و صحبت‌های حسین شریعتمداری تبدیل به کابوس‌های رییس مجلس در مسکو شده است.

آنگونه که از شواهد پیداست قالیباف و تیم‌اش دوست داشتند به واسطه این سفر نشان دهند که قبای ریاست جمهوری بعد از روحانی، اندازه اوست و دیگران نباید چشم‌داشتی به آن داشته باشند.

آنقدر تیم رسانه‌ای قالیباف این آش را شور کردند که خود اصو‌گرایان به صدا درآمدند که «چه خبرتونه؟» این هشدار به خاطراین بود که هم حزبی‌های قالیباف با خود گفتند که نکند او را رستم صدا کنیم و بعد خودمان از رویارویی با او بترسیم.

ماجرای قالیباف ومسکو، نشان داد که رییس مجلس و تیم او، نه با سیاست آشنا هستند و نه از سیاست ورزی چیزی می‌دانند که اگر می‌دانستند در دو انتخابات ریاست جمهوری بازنده مطلق و در یکی مجبور به استفعا نمی‌شدند.

قالیباف وقتی لباس نظامی را از تن به درآورد و ردای سیاست پوشید، هیچگاه به یک روش و منش مشخص نرسید. گاهی تند رفت و گاهی آرام قدم برداشت. همین رفتار پرتناقض باعث شد نتواند یک جریان مشخص سیاسی برای خود داشته باشد و اگر نبود شهرداری تهران، قطعا از صحنه سیاست ایران حذف می‌شد.

سفر رییس مجلس حاوی یک پیام مهم برای همگان بود آنهم اینکه قالیباف فاصله زیادی به سیاستمداران برجسته و کارکشته ایران دارد. چه بسا در سال آینده نه به ریاست جمهوری برسد و نه دوباره به کرسی ریاست مجلس.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy