زیتون- احسان نادرپور
ترور در ایران واژه ناشناختهای نیست. از ترورهای جمهوری اسلامی در درون و بیرون ایران گرفته تا ترورهای سازمانها و گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی درون ایران، از این رو هر ساله خبرهایی از ترور ایرانیان در گوشه و کنار دنیا شنیده میشود.
ترکیه اولین و نزدیکترین پناهگاه مخالفان جمهوری اسلامی و محل ترانیزیت آنان به کشورهای امنتر است، همین ویژگی آن کشور را برای عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم کشور تعیین کننده ای کرده است و از این رو در دورههایی همزمان خانهی امن عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم بوده و هست. این روزها اما به نظر میرسد کار کمی برای جمهوری اسلامی سخت شده است.
مسعود مولوی که بود؟
مسعود مولوی وردنجانی، ادمین کانال تلگرامی جعبه سیاه، کسی بود که در سالهای اخیر اقدام به انتشار برخی اسناد و اخبار در رابطه با فعالیتهای امنیتی جمهوری اسلامی کرده بود. مولوی مدعی بود که از نیروهای سابق امنیتی ایران است و در ایران به فعالیتهای سایبری در نهادهای مختلف امنیتی مشغول بود.
بنابر گفتههای بابک ابراهیمی، برادر مازیار ابراهیمی، کسی که بر سر پرونده ترور دانشمندان هستهای ایران بازداشت، شکنجه و به اعدام محکوم شده و بعد آزاد شده بود، مسعود مولوی یکی از کسانی بود که به عنوان هکر در کنار تیم بازجویان بابک ابراهیمی بوده و در مواردی خود مولوی شخصا از وی و همسرش بازجویی میکرد.
مولوی در مدت سکونتش در ترکیه اعلام کرده بود که توسط جمهوری اسلامی بارها تهدید به قتل شده است، چند باری هم تلاش کرده بود تا از طریق ترکیه به اروپا یا امریکا برود که این تلاشهایش بیثمر ماند. به گفته مولوی و اطرافیانش سفارت آمریکا در ترکیه جوابی برای درخواست انتقال او به امریکا در قبال در اختیار قرار دادن اطلاعات نداده بود و تلاش او برای خروج غیرقانونی از ترکیه و پناهندگی به اروپا هم توسط پلیس ترکیه ناکام مانده بود.
مولوی در شامگاه ۲۳ آبان ۹۸ با فردی به نام علی اسفنجانی، از همکاران و دوستان سابقش که از ایران آمده بود، قرار ملاقات میگذارد. مولوی با این فرد در اطراف محل زندگیاش در منطقه شیشلی استانبول در حال پیادهروی و صحبت بود که فردی به نام عبدالوهاب کوچاک که گویی با اسفنجانی از پیش هماهنگ بود، از پشت به سمت آنها میدود و با مسلسل، ۱۱ گلوله به مسعود مولوی شلیک میکند و به سمت خیابان اصلی میرود و با کمک همدست دیگرشان و با خودرو از محل ترور دور میشوند. اسفنجانی هم همزمان با تیراندازی از مولوی فاصله میگیرد و در حالی که حواس همه به ضارب و مقتول بود فرار میکند.
محل اتصال محمدرضا ناصرزاده به این ترور، علی اسفنجانی است. پلیس ترکیه میگوید که ناصرزاده در خروج اسفنجانی از ترکیه و فرارش به ایران نقش داشته است. سیاوش اباذری شلمزاری، کسی که در رابطه با قتل مولوی بازداشت شده بود به نقش ناصرزاده در فرار اسفنجانی به ایران و تهیه مدارک جعلی بابت این کار اعتراف کرده و از این رو دادگاه حکم بازداشت ناصرزاده را صادر میکند.
شلمزاری همچنین در اظهاراتش مدعی شد که ناصرزاده و شخص دیگری که او «حاج آقا» مینامد را دیده است که در فرودگاه تهران به استقبال اسفنجانی آمده بودند. به گفته شلمزاری «اسفنجانی یک کارت شناسایی جدید داشت که در آن نامش عباس بود. من به حاجی زنگ زدم و به او گفتم که نام اسفنجانی در برگه هویتش غلط است. حاجی به من گفت که با کنسولگری تماس میگیرد و از من خواست در هر صورت اسفنجانی را به ایران ببرم.» او همچنین گفته که چندین مامور امنیتی ایران در فرودگاه به استقبال اسفنجانی آمده بودند.
ناصرزاده البته اعلام کرد که در زمان ترور مسعود مولوی در ترکیه حضور نداشته و هیچ ارتباطی با اسفنجانی یا سایر متهمان این قتل ندارد.
زیتون خبردار شده است که ناصرزاده هنگام بازداشت کارت اقامتی(کیملیک) مخصوص دیپلماتها را به همراه داشت.
ساعاتی پس از انتشار خبر بازداشت ناصرزاده در رسانههای ترکیه سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه با اعلام اینکه مطلب مطرح شده «کاملا بی اساس و مبتنی بر اتهامات بیپایه» است؛ گفت: «هیچ یک از کارکنان سرکنسولگری کشورمان در استانبول از دور و نزدیک درگیر فعالیتهای مورد ادعای این رسانه نبوده و نیستند، همچنین احدی از کارمندان سرکنسولگری کشورمان بازداشت نشده است. فرد نام برده شده در این رسانه کارمند سر کنسولگری نبوده و برای پیگیری موضوع پیش آمده و روشن شدن ابعاد آن از مجاری رسمی با مقامات ترکیه در تماس هستیم.»
اما بر اساس پیگیریهای «زیتون»، ناصرزاده هنگام بازداشت کارت اقامتی(کیملیک) مخصوص دیپلماتها را به همراه داشت و برخی گزارشها نیز در این زمینه از حضور فعال این فرد در کنسولگری ایران خبر میدهد که همه اینها نشان از نادرستبودن عدم ارتباط این فرد با کنسولگری ایران است.
پس از انتشار این خبر برخی رسانههای ترکیه مانند شبکه TRT برای تهیه گزارش به روبروی کنسولگری ایران در شهر استانبول ترکیه رفتند. «اوبا شاهبندر»، خبرنگار این شبکه تلویزیونی با انتشار ویدئویی اعلام کرد که در پی حضور در این محل افرادی از داخل سفارت به بیرون آمدند و به دوربین آنها حمله ور شدند. پس از آنکه این خبرنگار با استفاده از دوربین موبایلش قصد داشت تا این صحنه را ضبط کند به سراغ کارمند کنسولگری رفت تا از آن نام و سمتش را بپرسد و در رابطه با ارتباطشان با قتل مسعود مولوی بداند که یک بار دیگر مورد حمله این کارمند کنسولگری قرار میگیرد.
برونسپاری ترور به قاچاقچیان مواد مخدر
با دستگیری عامل ترور مولوی، یعنی عبدالوهاب کوچاک، شهروند ترکیه، بخش دیگری از این ماجرا هم بیرون افتاد. کوچاک یکی از اعضای باند قاچاق مواد مخدر منتسب به فردی با نام ناجی زیندشتی بود. بر اساس گزارش رسانههای ترکیه، کوچاک در قتل سعید کریمیان، مدیر شبکه جم تیوی نیز دست داشته است. برادر عبدالوهاب کوچاک، به نام علی کوچاک نیز یکی از مظنونین متواری ترور سعید کریمیان، است. کریمیان در نهم اردیبهشت سال ۱۳۹۶ در ترکیه به قتل رسید. علی کوچاک، راننده و محافظ شخصی زیندشتی و عبدالوهاب نیز باغدار زیندشتی بودهاند.
پیش از این ناجی زیندشتی در جریان فعالیتهای مرتبط با مواد مخدر و با اتهام نقش داشتن در قتل سعید کریمیان در ترکیه بازداشت شده بود.
پیش از این ناجی زیندشتی در جریان فعالیتهای مرتبط با مواد مخدر و با اتهام نقش داشتن در قتل سعید کریمیان در ترکیه بازداشت شده بود. اما به نظر میرسد که او توانست با تکیه بر شهادت برخی اطرافیانش در دادگاه مبنی بر بیگناهی وی و لابیهای سیاسی، از زندان بیرون بیاید و به ایران بازگردد و تا کنون در ایران مانده است.
با وجود این پلیس ترکیه اعلام کرد که تا کنون ۱۳ نفر از اعضای باند زیندشتی در شهرهای مختلف ترکیه بازداشت شدهاند که برخی از آنان علاوه بر فعالیتهای مرتبط با مواد مخدر در ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه و همچنین دزدیدن فرج الله چعب از رهبران گروه الاهوازیه دست داشتند. شخصی به نام تورگان د. و برادر زن زیندشتی هم در عملیات ربایش چعب به طور فعال نقش داشتهاند.
قاچاق و جاسوسی پاره وقت
بنابر گزاشهای منتشر شده در مطبوعات ترکیه فعالیتهای زیندشتی و گروه تحت فرمانش تنها به ترکیه ختم نمیشود. حسین کریمی ریکآبادی، پسر دایی ناجی شریفی زیندشتی است. او نیز که پیش از انقلاب ۵۷ به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان بود، پس از انقلاب به ترکیه رفت. کریمی اما در ترکیه باقی نماند و حالا که تبدیل به یک قاچاقچی بین المللی مواد مخدر شده بود برای ادامه فعالیتهایش به رومانی سفر کرده است. نام حسین کریمی نیز در حاشیه ترور قاضی منصوری، قاضی ایرانی محکوم به فسادی که با مرگ مشکوکی در رومانی به قتل رسید بر سر زبانها افتاد. او بیش از ۲۵ سال است که در این کشور زندگی کرد و یکی از کارتلهای اصلی مواد مخدر و تبهکاری در بُخارست را تاسیس و مدیریت میکرد. در این سالها او را در محافل بینالمللی هروئین با عنوان حسین دایی میشناختند. او پس از یک بار بازداشت و تحمل ۵ سال حبس به ایران بازگشت.
پیش از این نیز در جریان ترور مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی پای قاچاقچیان مواد مخدر به میان آمده بود. در ماجرای قتل حامد کلاهی عضو سازمان مجاهدین خلق و احمد نیسی یکی از رهبران جداییطلب عرب خوزستان در کشور هلند؛ نیروهای امنیتی این کشور دو خلافکار مواد مخدر را به جرم دست داشتن در این ترور بازداشت کرده بودند. نوفل فصیح یکی از روسای یک گروه قاچاق مواد مخدر در آمستردام بود که پلیس هلند اعلام کرد در ازای دریافت ۱۳۰ هزار یورو اقدام به استخدام ضاربان کرده است، و برای اینکار به ضاربان، نفری ۱۰ هزار یورو پرداخت کرده است.
پس از محکومیت اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتریش، به علت دست داشتن در عملیات بمبگذاری در نشست سازمان مجاهدین خلق این دومین حاشیه ایجاد شده برای وزارت خارجه ایران در ماه اخیر است. هر چند جمهوری اسلامی تمام قد در کار تکذیب این اتفافات است اما چنانکه از شواهد پیداست نیروهای اطلاعاتی ایران با استفاده از پوشش سفارتخانه ها و کنسولگریها و بهره گرفتن از بازوهای اجراییای مانند قاچاقچیان مواد مخدر همچنان فعالاند. در عین حال عملیاتهایشان را برونسپاری میکنند تا ریسک استفاده از «فرنگی کاران» را کم کنند و در صورت لزوم بتوانند از خود رفع اتهام کنند. با تیره و تار شدن روابط ایران و ترکیه اما به نظر میرسد که جمهوری اسلامی در حال از دست دادن یکی از امنترین خانههایش برای اینگونه عملیاتهاست.
سایه سنگین سیاست بر میراث علامه مصباح