کولبر یک باربر انسان است
و برخلاف قاطر،
سنگینی بار را
در هوشاش نیز احساس میکند
*
بینانی، زندانی تودر توست که بندهایش
پُر از آرزوهای خسته است
*
بینانی، فرماناش را از زیستن میگیرد
نه از قاعده و قانون
بینانی، فرماناش را از کودک و همسر میگیرد
نه از پلیس و مرزبان
*
بینانی، یک مرگ برهنه است
بینانی، یک آبروی برهنه است
بینانی، یک سلاح برهنه است
*
گرسنگی به کوهستان میزند
به صخرستان میزند
چشم در چشم بورانها
از گردنههای هولآور گذر میکند
تا ناناش را از لبهی پرتگاهها
و تیررسِ تیربارها بردارد
*
کولبر یک باربر انسان است
و برخلاف قاطر،
سنگینی بار را
در حرمتاش نیز احساس میکند
*
*
*