بیش از ششصد و چهل ایرانی داخل و خارج از مرزهای ایران از کارگر، معلم و هنرمند در زمینههای مختلف گرفته تا کنشگر سیاسی، نویسنده و متفکر در کارزار «نه به جمهوری اسلامی» بیانیهای را با همین مضمون امضاء کردهاند که بازتاب و استقبال گستردهای را بهمراه آورده است. همه این شخصیتها سازندگان ایران فردا و آزاد و سرمایههای ایران ما هستند. کمپین «نه به جمهوری اسلامی» نوید بخش همبستگی ایرانیان در نقطه مقابل حکومت دینی ست که کشور ما را به تلی از خاکستر بدل کرده. به خویشتن خویش باور کنیم که از آن میتوانیم منشأ تحولات بزرگ سیاسی در راه آزادی و آبادی ایران باشیم. ما میتوانیم از این بن بست شکننده روحی نجات پیدا کنیم. ما میتوانیم منشأ تحولات بزرگ برای ایران باشیم. ما میتوانیم کشور ایران را از جرثومه فساد این نظام اسلامی برهانیم. توانایی ما در همبستگی ماست. با اراده خلل ناپذیر در ایجاد این همبستگی به حتم میتوانیم بر این زخم جانکاه چهل و دو ساله مرهم بسازیم. هیچ راه دیگری برای نجات ایران جز همبستگی سکولار ایرانیان متصور نیست در این راه همت و اقدام کنیم.
حکومت اسلامی از درون پوسیده است. «نه» بزرگ به آن اگر با تحریم همگانی و گسترده «انتخابات» گره زده شود دو امتیاز و دستاورد بنفع جامعه خواهد داشت اول، آن «نه» و این «تحریم» به همبستگی بزرگ ایرانیان منجر میشود و دوم، به سبب همان پوسیدگی که خلاء قدرت سیاسی ایجاد خواهد شد همبستگی سکولار ایرانیان میتواند این خلاء را بدون فروپاشی ایران پُر کند.
در این دو سه روز پس از انتشار و علنی شدن کمپین «نه به جمهوری اسلامی»، این حرکت سنجیده و عقلانی با استقبال همگانی و پرشور ایرانیان داخل و خارج مواجه شده و بذر امید بر دلهایمان کاشت. بیاییم با ایجاد همبستگی بزرگ ایرانی آمیخته به شور و شعور به درخت خمیده مان که سرمای زمستان بر قلبش ضربت نواخته بود دو باره جان تازه بخشیم تا همچون نهال از قالب نرم خاک سر برآورد. به رویش این نهال برای درخت شدن باور داشته باشیم. درختی که، نماد آزادی و دموکراسی برای ایران و ایرانی باشد. این همبستگی نه اینکه بر ضد تمایزات فکری و عقیدتی ما نسبت به موضوعات عدیده نیست بلکه با دفع سد نظام اسلامی در ایران، حفظ آنها را ضمانت میو دگراندیشی را آزاد میکند.
نیکروز اعظمی
زن افغان، رضا فرمند