می گویند آقا! قبل از ورود به متن، نیازی نیست، به اشتباه هایی که خواننده ممکن است موقع خواندن مطلب بکند اشاره بکنی!
می گویم چشم! اشاره نمی کنم.
اشاره که نمی کنی، می بینی مطلبی که به صراحت و روشنی در آن نوشته شده که افکار امروز «شاهزاده رضا پهلوی» را به عنوان یک جمهوری خواه می پسندم، تبدیل می شود به مطلبی بر ضد مواضع امروز شاهزاده!
چرا؟
چون در این مطلب، از مجیز گفتن های مرسوم و قربان صدقه رفتن های سَبُک خبری نیست و نویسنده صاف و مستقیم به سراغ اصل موضوع می رود.
این که شاهزاده امروز بعد از ۴۰ سال به نتیجه ای رسیده که ما دستکم ده سال است خدمت ایشان می نویسیم و توصیه می کنیم، البته خوشحال کننده است و کاش روزی را ببینیم که ایشان به عنوان نامزد ریاست جمهوری، در جمهوری تازه تاسیس ایران، بالاترین آرا را کسب کند و افکار دمکراتیک خود را به طور عملی در کشور پیاده کند.
اما دو کلمه هم راجع به سوء تفاهمی که در مطلب قبلی اشاره کردم که خود باعث سوء تفاهم شد:
امروز ما در حال جنگ تن به تن با حکومت نکبت و عوامل آن هستیم. پاسدارانِ حکومتِ اسلامی، حتی تحمل یک راهپیمایی اعتراضی را که در آن تظاهر کنندگان با چسب دهان شان را بسته اند و در سکوت طی مسیر می کنند ندارند. می آیند و می زنند و می گیرند و اتهام جاسوسی و وابستگی به بیگانه می زنند و بعد از شکنجه های جسمی و روحی فراوان، معترضان را به زندان های بلند مدت محکوم می کنند.
در خیابان هم با سلاح گرم، مغز جوانانی مثل پویا بختیاری را پخش زمین می کنند.
اگر این جنگ نابرابر نیست پس چیست؟
یک طرف مجهز به انواع سلاح های سرکوب و کشتار، طرف دیگر تنها دارای زبان اعتراضی و مشت گره کرده به علامت «نه به جمهوری اسلامی!».
در هیچ جنگی، کسی این گونه به جنگ طرف مسلح نمی رود ولی چون ملتِ آرام و متمدنی داریم، این ملت تا این لحظه سعی کرده، در مقابل خشونت بی حد و حصر خشونتی از خود نشان ندهد.
و کار این گونه به سامان «نخواهد رسید».
روزی خواهد آمد که مردم عاصی، عوامل حکومت را خلع سلاح کنند و آن ها را با نیروی عظیم شان بر سر جای شان بنشانند.
اگر چنین چیزی را قبول داریم، یعنی، جنگ جانانه با حکومت را قبول داریم.
اگر جنگ جانانه با حکومت را قبول داریم باید قبول کنیم که جنگ، بی رهبری و فرماندهی و برنامه ریزی پیش نمی رود.
این رهبری و فرماندهی دوران جنگ، هیچ ربطی به رهبری جامعه بعد از سرنگونی حکومت ندارد.
به شکل حکومت که پادشاهی باشد یا جمهوری ربطی ندارد.
به محتوای حکومت که دیکتاتوری باشد یا دمکراتیک ربطی ندارد.
شاهزاده رضا پهلوی، در مورد اول «سخن نمی گوید» و سخن اش بیشتر در باره ی موردِ سوم و محتوای حکومت آینده است. مورد دوم را هم به رای مردم می سپارد.
امیدوارم این توضیح برای سوء برداشت کنندگان کافی باشد.