نگاهی گذرا به مطالب منتشره شده در باره کمپین "نه به جمهوری اسلامی" در خبرنامه گویا که یکی از پر بیننده ترین سایتهای مجازی است، واکنشهای متفاوتی را در جامعه سیاسی ایرانی مقیم خارج، نشان میدهد.
خبرنامه گویا از مدتها پیش، این امکان را برای خوانندگان خود فراهم ساخته، که رای مثبت یا منفی خود را نسبت به مطلبی که خوانده میشود، ثبت کنند. اگر"گویا"، این امکان را نیز فراهم میساخت که آمار کل کسانی که مطلب معینی را کلیک کردهاند، در کنار آرای مثبت یا منفی ثبت ونشان داده شود، امکان سنجش دقیقتر تمایلات موجود در میان خوانندگان مطالب آن، بیشتر فراهم میشد.
با وجود این کمبود، هنوز هم میتوان مدعی شد که فعالین سیاسی ایرانی مقیم خارج از کشور، مواضع وگرایشات مطرح در مورد کمپین "نه به جمهوری اسلامی" را، در آرای مثبت یا منفی خود در پای مطالب مرتبط با این کمپین که در خبرنامه گویا درج شدند، به روشنی و صراحت تمام باز تاب دادند.
گرایشات سیاسی موجود چپ، اگر عینکهای خود را کنار بگذارند، میتوانند در آینه این آراء، وزن و ابعاد واقعی تاثیر خود در جامعه سیاسی ایرانی مقیم خارج را ببینند، از تصورات بیهوده در مورد خود بپرهیزند وبرای خروج از انزوا و همراهی با خواستهای دموکراتیک و مشترک ایرانیان، به نوسازی مواضع خود بپردازند.
در مقاطعی که جنبشهای وسیع اعتراضی در ایران اوج گرفته، نزدیکی زیادی ما بین نظرات مردم و فعالین سیاسی در داخل و مواضع جامعه سیاسی مقیم خارج از کشور نسبت به نظام حاکم مشاهده شده است. به همین اعتبار، آنچه که در زیر میاید ارتباط مستقیم ونزدیک با آنچه در درون ایران میگذرد دارد و باید به آن اهمیت داد.
این نوشته، در ذکر نمونههای زیر، از پرداحتن به دلایل قبول یا رد کمپین نه به جمهوری اسلامی توسط نویسندگان مطالب مورد استناد آگاهانه پرهیز کرده است، اما یک نکته را با قطعیت میتوان گفت که نفی کنندگان مشارکت دراین کمپین برای رد آن (به جزنوشته بهزاد کریمی)، به جعل و اختراع مسایل خلاف واقع و... در مورد انگیزهها، اهداف ومبتکرین آغازگر این حرکت، دست زدهاند.
چند واکنش نمونه وار
شاید بتوان گفت عجیبترین واکنش در این میان متعلق به آقای فرخ نگهدار، از نمایندگان شاخص گرایش مدافع جمهوری اسلامی در میان طیفی از نیروهای چپگرا بوده است. مواضع وی، به موازات خرابی بیش از پیش موقعیت جمهوری اسلامی در میان مردم کشور و در سطح جامعه بین الملل، هر چه بیشتر به سوی افراط در دفاع از مواضع حکومت و وارونه سازی حقایق متمایل شده است.
راه مورد نطر وی که "تلاش برای تغییر رفتار رهبر" تعریف شده است، نه تنها به تغییر کامل رفتار سیاسی خود وی منجر شده، بلکه طرفه اینکه، وی از مخالفان جمهوری اسلامی هم بارها خواسته است، که به وی بپیوندند و نشان دهند که رفتار رهبران هم میتواند تغییرکند و از این طریق مشوق ومحرک تغییر رفتار رهبر حکومت؛ آقای علی خامنهای برای ایجاد اصلاحات در کشور شوند. وی جمهوری اسلامی را معرف و نماینده منافع کشور دانسته و از منتقدین حکومت میخواهند از سیاستهای ضد اسراییلی و ضد عربستانی حکومت ایران و حق آن برای دخالت و حضور در کانونهای داغ تشنج در منطقه حمایت کنند.
بخش بزرگی از کارنامه سیاسی فرخ نگهدار برای سالیانی متمادی، مقابله پیگیر با اپوزیسیون نظام چمهوری اسلامی، از هرنوع آن بوده است. وی از جمله آن رهبران سیاسی است که با هر نوعی از همگرایی در صفوف منتقدین نظام فقط به شرطی موافق است که به بهبود رابطه مردم با حکومت منجر شود به تضعیف آن کمک نکند. او با شکل گیری هر کانونی از همگرایی نیروهای اپوزیسیون، حتی در مسایل عام حقوق بشری آن، برای پاسخگو کردن حکومت به جامعه جهانی مخالف است و آن را به نفع دشمنان کشور که از نظر وی، کم و بیش همان دشمنان جمهوری اسلامی هستند، میداند.
نظر فرخ نگهدار را میتوان به تعدادی از فعالین وابسته به اتحاد چمهوریخواهان و بخشی از سازمان فداییان اکثریت نیز و چریانی مثل راه توده تعمیم داد. آقای عبدالستار دوشوکی در نوشتهای که در خبرنامه گویا چاپ شده، پاسخهای در خوری را، در رد مواضع وی دردفاع از نظام جمهوری اسلامی ارائه دادهاند، که خواندنی است.
جمع آرای مثبت ومنفی نوشته دوشوکی در بعد از ظهر روزدوم سال نو ایراتی، ۱۶۲۷ (۱۵۶۵ مثبت و ۶۲ منفی) ثبت شده بود.
به عبارت دیگرنزدیک به فقط ۴٪ از خوانندگان مطلب وی، مستقیم وغیر مستقیم مخالف نظرات او بودهاند. درمقابل، حدود ۹۶ ٪ رای دهندگان، موافق نظر وی در مقابل فرخ نگهدار بودهاند.
نمونه دوم نوشته ایست ازآقای ابولفضل محققی در خبر نامه گویا، در دفاعی بسیار صریح و روشن از کمپین نه به جمهوری اسلامی. این نوشته را میتوان به یک گرایش چپ دموکرات میانه و واقع گرا نسبت داد که حضوری فعال در کمپین "نه به جمهوری اسلامی" هم، داشت.
از میان ۲۳۸ رای مثبت ومنفی به نوشته وی، ۱۵ رای منفی و ۲۲۳ رای مثبت داده ثبت شده بود،، یعنی نزدک به ۹۴٪ موافق و کمی بیش از ۶٪ مخالف مواضع وی بودهاند و این نسبت، با فقط ۲٪ اختلاف، با در صد آمار نوشته اقای دوشوکی تطابق دارد.
نوشتار سوم، به قلم اقای اتابک فتح الله زاده، که مخالف کمپین "نه به جمهوری اسلامی" است، در مجموع دارای ۸۶۸ رای مثبت ومنفی است (۱۱۵ مثبت و ۷۵۳ منفی)، یعنی کمی بیش از ۱۳٪، به آن رای مثبت داده و ۸۷٪ نیز با استدلالات وی مخالف بودهاند. با کمی آسان گیری، میتوان مواضع این نویسنده را، نظر بخشی از اتحاد جمهوریخواهان و وفداییان اکثریت دانست، که در عین مخالفت با نظام جمهوری اسلامی امکان تحول ساختاری گام به گام آن را، در همراهی "اصلاح طلبان ویا به قول آقای نگهدار"جمهوریخواهلان اسلامگرا" با جامعه مدنی در کشور، برای اصلاح امور، ممکن میدانند و بر این تصورند که چنین مسیری در پایان خود به برپایی یک جمهوری سکولار در ایران و حذف حکومت دینی خواهد انجامید. چهره شاخص این سیاست در چپ کشور آقای بابک امیر خسروی است، که همیشه انتظارداشته، جامعه ایرانی معترض، سطح مطالبات خود را با سیاستهای گام به گام مورد نظر وی تنظیم کند. این نقشه راه، در اصل خود، نسخه به روز شده سیاست "شکوفایی حمهوری اسلامی" است.
این گرایش، با وجود نزدیکی وتطابقش با نظرات فرخ نگهدار، بنا به دلایلی که در حوصله این نوشته نیست، آرای بیشتری را نسبت به نظر اقای نگهدار به خود اختصاص داده است، یعنی ۱۳٪ در مقابل ۴٪..
واکنش چهارم، به قلم شهاب برهان که اگر اشتباه نکنم از وابستگان راه کارگر است، با نفی کمپین"نه به جمهوری اسلامی"، کلا ۴۴۶ رای مثبت ومنفی را برای خود ثبت کرده است (۷۹ رای مثبت و ۳۶۷ رای منفی) یعنی حدود ۱۸٪ آرای مثبت در برابر نزدیک به ۸۲٪ آرای مخالف. این گرایش افراطی در منتهی علیه چپ اپوزیسیون عدالت خواه مقیم خارج از کشور، حدودا بیش از ۴ برابر نظر متعلق به گرایش اقای نگهدار دارای رای است.
گرایش دیگری در چپ کشور، که زیر نام وپرچم "تحول طلبی" خود را نشان میدهد و با بخشی از اتحاد جمهوریخواهان وچند تشکل کوچک جمهوریخواهی دیگر وحزب چپ مربوط است، در نوشتهای از آقای بهزاد کریمی به کمپین " نه به جمهوری اسلامی" خود را نشان داده است. اگر کم لطفی حساب نشود، این واکنش را، به جز "خط سرگردان" نامی نمیتوان داد. این نوشته، نه در رد اصل شعار این کمپین، بلکه در برد شمردن اشکالات و کمبودهای آن، خواهی نخواهی به نفی آن نزدیک شده است.
با استناد به متن نوشته، اولویت سیاسی ایجابی نویسنده آن فاقد صراحت وروشنی است و درواقع معلوم نیست که وی دقیقا به دنبال چه نوعی از وجه ایجابی شعار نه به جمهوری اسلامی است؟ به نظرمیرسد تامین عدالت در جامعه، که بیشتر معرف برنامه دراز مدت نیروی چپ است مضمون شعار ایجابی وی را بدون آنکه صراحتی در شکل قدرت جایگزین به خرج دهد، تشکیل میدهد. چنین پیشنهادی بعید است بتواند پایه و اساس یک پلاتفرم سیاسی فراگیر ملی را، برای اتحاد با نیروهای لیبرال و دموکرات میانی و یاراست کشور فراهم کند. چون این نظر در گویا منتشر نشده، بنابراین آماری از آرای مخالف و موافق آن در دست نیست که بتوان جایگاه آن را درمقایسه با نمونههای قبلا ذکر شده، تعیین کرد.
کلام آخر
این نوشته، قصدی برای پیشبینی آینده این کمپین ویا توضیح و توجیه خوب وبد آن نداشته است. کسانیکه از منبر دانایی وهمه چیز دانی به موعظه، شماتت و یا تخریب مبتکرین ومشارکت کنندگان این کمپین مشغولند، بهتر است وقت خود را بیش از این تلف نکنند و برای اثبات صحت روش و نقشه راه خود، مستقیما وارد میدان شده و هنر خود را در گشودن بن بست سیاسی موجود در درون اپوزیسیون و برای غلیه بر مشکلات پیش رو و برداشتن موانع راه آزادی کشور از یوغ حکومت مستبد دینی، نشان دهند.
اصغر جیلو
۲۲/۰۳/۲۰۲۱
لینک مطالب مورد استناد نوشته فوق
نقدی به توهین و توصیه اصلاح طلبانه فرخ نگهدار به شاهزاده رضا پهلوی
چرا به کمپین «نه به جمهوری اسلامی» نمیپیوندم، اتابک فتح الله زاده
قاچاق سلطنت با اسب ترووای جمهوری، شهاب برهان
آری یا نه، تکلیف خود را مشخص کنید! ابوالفضل محققی
پیرامون "بیانیه نه به جمهوری اسلامی! " حرفی درست در ترکیبی ناقص به روشی مغشوش! - بهزاد کریمی
سخن بر سر چیست؟ ا. سیه چشمان