آقا مرتضی و غزاله علیزاده، روایتی بدون سانسور یا تحریفشده؟
مسعود آذر - بیبیسی
مستندی درباره یکی از مهمترین راویان جنگ ایران و عراق از شبکه سوم صدا و سیمای ایران در حال پخش است، قصه کسی که روزگاری "هیپی"بود،"ریش پرفسوری" و "سبیل نیچهای" میگذاشت، کروات میزد، فلسفه میخواند، اهل شعر، موسیقی، نقاشی و هنر بود و به قول دوستانش "خوشتیپ"، نگاهی نافذ داشت و "برق نگاهش" هر کسی را جذب میکرد. او بعد متحول و اهل جبهه و جنگ شد و آنچه امروز به عنوان "روایت فتح" از او باقی مانده، مهمترین روایت تصویری از جنگ هشت ساله ایران و عراق است که از تلویزیون دولتی ایران پخش شده است، روایتی ستایشگر و احساسی از "رزمندگان" ایران در دوران جنگ.
مستند آقا مرتضی، روایتی بدون سانسور
تصویری که معمولا در رسانهها از مرتضی آوینی منتشر شده مردی عینکی، پشت دوربین فیلمبرداری، با ریش و موی جوگندمی، کتی خاکی رنگ و "شبیه بسیجیهای دوران جنگ" است. حالا ۲۸ سال پس از درگذشتش، تلویزیون دولتی ایران یک مجموعه هفت قسمتی را به نام "آقا مرتضی" در حال پخش دارد. مجموعهای که میخواهد روی دیگر آقای آوینی را به نمایش بگذارد و به گفته دستاندرکارانش میخواهد تصویری واقعی و بدون روتوش را به نمایش بگذارد تا بیننده با نگاهی دیگر، سیرِ "آقا مرتضی" شدن "کامران" را ببیند. این مستند محصول سازمان هنری رسانهای اوج وابسته به سپاه پاسداران است. عباس سیدابراهیمی کارگردان و مهدی مطهر تهیهکننده این مستند هستند که در "خانه مستند انقلاب اسلامی" تهیه شده است.
در این مستند حرفهای مریم امینی (همسر مرتضی آوینی)،محمد آوینی (برادر او)، ابراهیم حاتمیکیا، رسول صدرعاملی، نادرطالبزاده، کیومرث پوراحمد، بهروز افخمی، مسعود نقیبی، مسعود فراستی، یوسفعلی میرشکاک، فریدون جیرانی و شماری از نزدیکان و همکلاسیهای دانشگاه او شنیده میشود و روایتی است از کودکی و جوانی، دوران دانشگاه، مراحل تغییر فکری، انقلاب اسلامی، دوران قبل و بعد ازجنگ و کشتهشدن مرتضی آوینی.
تهیهکننده این مستند درباره پیشینه مستند "آقا مرتضی" به خبرنگار مهر گفته پیشتولید این مستند از ده سال پیش و از کتابی شروع شد که آقای سیدابراهیمی نگارشش را از سال ۸۹ آغاز کرده بود و تا سال ۹۱ هم مشغول آن بود: "در سالهای ۹۱ تا ۹۴ هم ۱۵ تا ۲۰ مصاحبه در این زمینه ضبط شده بود و ما هم ۳۰ مصاحبه به آن اضافه کردیم."
شبکه سوم صدا و سیما در سالهای اخیر با روی کار آمدن علی فروغی به عنوان رئیس شبکه، با نمایش مستندهایی مثل "قائم مقام" درباره آیتالله حسینعلی منتظری و مستند "قدیس" در انتقاد از احمد شاملو در نوزدهمین سالگرد فوتش، جنجال بسیاری به پا کرده اما به نظر نمیرسید که مستند "آقا مرتضی" با چنین حاشیههایی روبرو شود.
اعتراض خانواده آوینی به مستند
با شروع مستند "آقا مرتضی"، مریم امینی همسر آقای آوینی از پخش آن انتقاد و آن را به "پردهدری"، "وقاحت"، "ابتذال" و "تعرض" متهم کرد و درنامهای به معاون سیما نوشت: "این نمیشود که یک نفر جزئیاتی از زندگی خصوصی شخصیتی بزرگ را بدون اطلاع خانواده او در فیلم منتشر کند و به خورد مردم بدهد". خانم امینی دست روی بخش نخست مستند گذاشت که دوران جوانی کامران یا همان "مرتضی" را روایت میکند و میگوید آن را تائید نمیکند.
حسین معززینیا مستندساز و داماد مرتضی آوینی نیز در نامهای به رئیس سازمان صداوسیما نوشته راشهای یک مجموعه تلویزیونی ۳۰ قسمتی به نام "روایت راوی" را که سالها پیش کارگردانی و تدوین کرده، بدون اجازه او در مستند "آقا مرتضی" گنجاندهاند و به همین دلیل این مستند را تحت پیگیری قضایی قرار خواهد داد.
آقای معززینیا از بکار بردن عبارت روایت "بدون سانسور" هم انتقاد کرده و گفته دستاندرکاران این مجموعه میخواهند این واقعیت را پنهان کنند که همین افراد در یک سال آخر زندگی آقای آوینی او را طرد و به خروج از دایره "حزباللهیها" متهم کردند اما ۲۸ سال است زیر نامش "سینه میزنند." به نظر میرسد اشاره او به اختلاف نظر حوزه هنری و آقای آوینی و به نوعی "اخراج" او از مجله سوره وابسته به این سازمان باشد.
کوثر آوینی دختر مرتضی آوینی هم در اینستاگرام تاکید کرد که این روایت از زندگی پدرش "سخیف"، "تحریفشده" و "داستانپردازی" است.
"خانه مستند انقلاب اسلامی" در بیانیهای این اتهامها را رد کرده و گفته سازمان هنری اوج و خانه مستند مالک اصلی این مستند هستند و مجوزهای لازم را از بنیاد "روایت فتح " گرفتهاند. او اتهام "دزدی" تصاویر را رد کرد و گفت آوینی را "انحصاری نکنید".
کامران آوینی و غزاله علیزاده
کامران (مرتضی) آوینی در سال ۱۳۴۴ در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته و با غزاله علیزاده شاعر و رماننویس همکلاس شد. در مستند "آقا مرتضی" اشارهای گذرا و بسیار سربسته به این موضوع میشود و از قول یکی از دوستان آقای آوینی چندبار تاکید میشود که غزاله علیزاده بارها به آقای آوینی ابزار علاقه کرده بود و "پیغام و پسغام" میفرستاده اما آوینی "زنگریز" بود و حتی برای اینکه "برق نگاه" او دیگران را نگیرد عینک دودی میزد تا دختران جذبش نشوند.
طرح چنین موضوعهایی با واکنشهای بسیاری در فضای مجازی روبرو شد. به نظر میرسد یکی از اعتراضهای اصلی همسر آقای آوینی به همین بخش از مستند باشد.
ارتباط مرتضی آوینی با غزاله علیزاده یکی از نکات پرابهام زندگی خصوصی او محسوب میشود و در تمام این سالها هر نویسنده یا مستندسازی که خواسته به زندگی او بپردازد، نتوانسته جزئیات دقیق رابطه این دو نفر را روشن و مشخص کند آیا این رابطه عشقی یکطرفه بود یا دوطرفه. به نظر میرسد گروهی که میخواهند چهرهای آسمانی از آقای آوینی بسازند خیلی علاقمند به روشن شدن این ارتباط نیستند و خانواده آقای آوینی نیز در این سالها واکنشی به این موضوع نداشتهاند و اعتراضشان به این مستند نیز کلی مطرح شدهاست.
غزاله علیزاده رماننویسان ایرانی که رمان دو جلدی "خانه ادریسیها" او را به شهرت فراوان رساند زندگی پر فراز و نشیبی داشت. او در ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۷۵، در روستای جواهرده رامسر، خود را حلقآویز کرد.
تهیه کننده مستند آقا مرتضی در واکنش به اظهارنظرها درفضای مجازی میگوید ما برای نخستین بار سراغ دوستان همکلاسی آقای آوینی رفتیم و درباره رابطه آقای آوینی و خانم علیزاده "هرکس سند دست اول دارد رو کند".
آوینی؛ زندگی ناتمام
برادر مرتضی آوینی در این مستند میگوید هیچ اثری از آثار پیش از انقلاب برادرش از جمله نقاشیها و دیگر کارهای او وجود ندارد. او بعد از انقلاب اسلامی برای جهاد سازندگی مستند میساخت. چند کتاب از او منتشر شده و در کارنامهاش چند فیلم شناخته شده نیز به چشم میخورد. "خانگزیدهها"، "سیل خوزستان"، "با دکتر جهاد در بشاگرد"، مجموعه پنج قسمتی "روایت فتح" و مستند ناتمام "شهری در آسمان" از کارهای اوست. مجموعه "شهری در آسمان" در ده قسمت دربارهٔ محاصره، سقوط و آزادسازی خرمشهر، آخرین کار او در جنوب ایران بود. شش قسمت از آن تهیه و پخش شده بود که روز ۲۰ فروردین ماه ۱۳۷۲ بر اثر اصابت ترکش مین در فکه، در شمال غربی خوزستان، جانش را از دست داد و این مستند ناتمام ماند.
آوینی خوب، آوینی مرده است
درباره آقای آوینی که طرفدارانش او را "سید شهیدان اهل قلم" میخواندند نظرهای متفاوتی وجود دارد. دورانی که در مجله سوره وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی کار میکرد و مینوشت یا فیلم میساخت، جریانهای مختلف سیاسی با او زاویه داشتند و پس از مرگ او عدهای (حتی مخالفانش) هم سعی کردند او را تقدیس کنند.
در این میان پیش از هر چیز خانوادهاش از نحوه پرداختن به شخصیت آقای آوینی گلایه دارد و گفته میشود به خاطر بازیهای سیاسی، به انزوای خودخواسته رو آوردهاند. دختر مرتضی آوینی سال ۹۲ به روزنامه شرق نوشته بود پدرش پرچمدار کسی نیست و "آوینی خوب، آوینی مرده است".
بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ ایران و عراق میگذرد. مرتضی آوینی در دوران جنگ نقش غیرقابل انکاری در حفظ حال و هوای جنگ داشت. همسرش میگوید او بعد از جنگ فرصت پیدا کرده بود دوباره به کتاب رو بیاورد و کتابهای رضا داوری اردکانی، داریوش شایگان و حسین نصر را مطالعه میکرد.
بعضی از دوستانش میگویند او دوباره در حال پوستاندازی بود؛ نه به دوران "هیپیگری" جوانیاش تعلق داشت نه موافق نظام فرهنگی حاکم بر کشور بود و معلوم نیست با فراز و فرودی که در زندگیاش داشت، اگر امروز بود "کامران" بود یا "آقا مرتضی" یا هیچکدام.
نامه بیش از ۳۰۰ متخصص ایرانی-آمریکایی به بایدن
اظهارات جنجالی علی مطهری در کلاب هاوس