سایت همبستگی جمهوریخواهان ایران - گوینده این فایل صوتی که متن پیاده شده آن در پی آمده است، سردار عباس سوری یکی از مدیران معاونت خدمات نیروی انسانی ستاد مشترک سپاه در زمان سردار میر احمدی در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ است و اسمش را به نام «حکمت» تغییر داده است. او در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با لیست اصول گرایان در تهران کاندیدا شد و فقط دو هزار رای آورد. سردار سوری بعدا از شهر تویسرکان استان همدان کاندیدا ولی از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شد. سردار سوری (حکمت) از جانبازان جنگ است که یک پایش از زیر زانو قطع شده است.
سلام علیکم، دوستان عزیز و گرامی. در مورد پیامی که عباس آقای مشهدی در گروه گذاشتند، بد نیست که توضیحی بدهم و دوستان مطلع شوند. با توجه به نزدیکی انتخابات بهتر است مردم بدانند هزینۀ ستادهای انتخاباتی کاندیداها توسط چه کسی و چگونه تامین میشود. اگر بنده یا بعضی از دوستان فیالبداهه مطالبی را در خصوص همین موضوع میگفتیم، فوری متهم میشدیم که قصد و غرضی داریم. بنده همیشه گفتهام که فساد بد است؛ خواه زیر نظر تشکیلات رهبری باشد یا زیر نظر تشکیلات دولت یا شخص آقای روحانی باشد. فساد، فساد است. اینکه الان شما میگویید خودروی پرشیا را آقای محمد شریعتمداری تاسیس کرد، این طور نیست. اولا آقای محمد شریعتمداری قبل از اینکه اصلاحطلب شود و به تشکیلات آقای روحانی راه یابد، مسئول تدارکات بیت بود. بعد با دستور مقام معظم رهبری رئیس ستاد اجرایی فرمان امام شد. حقیر سراپا تقصیر به دلیل انس و آشنایی و مراودهای که با این مجموعهها طی سالها داشتم، این انتقال را یک کار مهندسی میدانستم. در آن مقطعی که ایشان به ستاد آمد، هیچ کار درست و درمانی انجام نشد. مباحث توسعهایِ خوبی هم در ستاد مطرح نشد. ولی چون اسمش ستاد و یک غول است، همه نذر میکنند جایگاهی در این مجموعه داشته باشند. پس ما آدمی را داریم که پرورشیافتۀ تشکیلات رهبری است. یعنی ایشان در بیت مسئول تدارکات بوده، مدتی ذیحساب بوده، کلی امکانات در اختیارش بوده، بعد هم میشود رئیس ستاد اجرایی و مدتی هم مسئول بازرسی بود. البته نه بازرسی زیر نظر آقای ناطق نوری؛ یک سری پروندهها را خود آقای شریعتمداری پیگیری میکرد. حالا این قسمتش را زیاد توضیح ندهم. یکی از رفقا میگفت ایشان کاکای آقای ری شهری است. آقای ری شهری حکم مجموعهای را گرفتند به عنوان تولیت آستان حضرت عبدالعظیم. تیتر قشنگی است: آستان قدس رضوی، آستان حضرت معصومه، آستان جمکران، آستان حضرت عبدالعظیم. اصلا ماموریت این است که اینها بروند چنین جاهایی، کار فرهنگی بکنند. تدریجا میگویند ما بودجه میخواهیم. بودجه هم محدود است و یک مقدار از بودجه را به آنها اختصاص میدهند. بعد کمکم آقایان میروند و میگویند حضرت آقا، ما چه کار کنیم؟ ما اینجا یک طرح توسعه داریم و این طرح هزینه دارد. میخواهیم فلان پروژه را برای آستان مقدس اجرا کنیم. سوال میشود چه میخواهید؟ میگویند ممکن است از محل کارخانههای بنیاد یا ستاد دو تا کارخانه به ما بدهید. این طور شروع میکنند. کمااینکه آقای یزدی و آقای هادی غفاری در دهههای گذشته همین کار را کردند. آقای رفیقدوست هم از همین طریق کارخانۀ داروی سبحان را گرفت. آقای امامی کاشانی و بسیاری از آقایان دیگر برای تامین پروژههایی که حکمش را میگیرند، حتی دانشگاه الزهرا در قم، چنین کاری را میکنند. موارد متعددی وجود دارد که اگر خواستید، من میتوانم ریز آنها را بگویم. آقای ری شهری هم که تولیت آستان حضرت عبدالعظیم را ایجاد کردند، با کمک اتاق فکری که پیش از ورود آقای شریعتمداری درست شده بود، در سال ۱۳۷۲ با کمک حاج محمود یاسینی (که رفیق نزدیک آقای تاج زاده و حسن واعظی بود) "فواد ری" را راه انداختند. آن موقع چیزی نداشتند و واقعا از صفر "فواد ری" را راهاندازی کردند. به تدریج امتیازات ویژه آمد و شیرفلکۀ غنائم بیتالمال سرازیر شد و یارگیری خوبی هم کردند. مثلا آقای شریعتمداری آمد، سپس آقای سعیدیکیا آمد. بیشترین نقش را هم محمد شریعتمداری و غلامحسین نوذری داشتند. نوذری در دولت نهم (احمدینژاد) وزیر نفت بود و حلقۀ وزارتی را در فواد ری ایجاد کرد. اینها کارشان را با خوراک دام و طیور و نیازمندیهای کشور به اقلام اساسی شروع کردند. آقای شریعتمداری این نیازمندیها را به فواد ری اطلاع میداد و اینها هم میرفتند برای تامین آن اقلام. یعنی یک رانت اطلاعاتی. حدودا در سال ۱۳۷۵علی نوریانی که صاحب امتیاز BMW، پنجاه درصد امتیازش را به "فواد ری" داد. بعد از مدتی هم آقایان زیر پایش را خالی کردند و کل نوریانیها را از پرشین خودرو بیرون انداختند. الان کل این مجموعه در اختیار فواد ری است. مباحث مرتبط با ثبت سفارش هم درست است اما آقای محمد شریعتمداری حداکثر سرهنگتمام این مجموعه است. آدمهای کت و کلفتی در این مجموعه هستند و شاید ۲۰۰ شرکت زیرمجموعۀ این مجموعه باشد. بزرگترین این شرکتها شرکت "نفت و گاز پارس" است. غلامحسین نوذری خیلی تلاش کرد و این شرکت را از مجموعه جدا کرد. بعد یک شرکت دیگر تاسیس کردند به نام "نفت و گاز پرشیا". در همین دو شرکت، ۱۷۰ پروژه تعریف کردند. شعارشان هم این بود: «قربون حضرت عبدالعظیم برویم. هر کس هر کاری میکند، برای ما نمیکند که برای حضرت عبدالعظیم میکند!» اما هیچ مجموعهای نمیآید بپرسد چنین هولدینگ عظیم صنعتی، دامداری، دامپروری، لبنیات، نفت و گاز، فرآورده، پتروشیمی، درآمدهایش کجا رفته است؟ هزینهکردش چیست؟ در همان محدودۀ شاه عبدالعظیم، شما یک کیلومتر از حرم شاه عبدالعظیم فاصله بگیرید، ببینید فقر چه کار میکند با مردم. پولها کجا رفته؟ مگر قرار نبوده آنجا آباد شود و شهر ری بشود نگین استان تهران؟ چرا این همه فقیر آنجا داریم؟ من یادم است که سازمان بهینهسازی مصرف سوخت ۱۸۵ هزار دستگاه CNG را بدون برگزاری مناقصه، در یک خلأ اطلاعاتی، آقایان دادند به همین شرکتهای نفت و گاز پرشیا. یکی از سهامداران بانک پارسیان هم همین "فواد ری" است. من دو تا آدم را در این مجموعههایی که ویژهخواری کردهاند میشناسم که کل ثروت خودشان و خانوادهشان ۲ میلیارد تومان هم نبود اما الان یکی از این دو نفر پنج تا پروژه در آفریقا دارد. البته همه جا میگوید اینها برای من نیست و برای تشکیلات فواد است و ما اصلا کارهای نیستیم. دفتر دوبی و خانۀ دوبی و رفت و آمدهای آنچنانی دارند. هم خودشان هم خانوادهشان. یعنی یک زندگی اشرافی عجیب و غریب. الان هم اگر از این در وارد شود و موقع نماز باشد، فکر نکنم کسی رغبت کند فرادی نماز بخواند. همه میگویند وقتی این شخصیت نورانی با این وجاهت حضور دارد، اصلا فرادی خواندن اشکال دارد. آقا بفرمایید جلو، ما اقتدا میکنیم! بعد این آدم در زمینۀ کشتیرانی و بسیاری از زمینههای دیگر فعال است. شما اگر کارها و حوزههای فعالیت "فواد ری" را بررسی کنید، اصلا مختان سوت میکشد. چرا ما تا میگوییم تشکیلات بیت رهبری، تن دوستان کهیر میزند؟ اگر ما میدانیم و نمیگوییم، آیا فردای قیامت شهدا یقۀ ما را نمیگیرند؟ آن آقا نمیدانست و بری الذمه است. تو که میدانستی چرا نگفتی؟ این کجای عدالت اجتماعی است که رهبری دائما در سخنرانیهایشان آن را مطرح میکنند. یکی نیست همان جا وسط جمعیت بگوید که آقا این فواد ری چیست؟ تشکیلات ستاد اجرایی چطور؟ ممکن است کسی بگوید ستاد اجرایی از آغاز کرونا ۲ هزار میلیارد تومان به فلان جا داد و این قدر بستههای معیشتی تهیه کرد. من آمار همۀ این مخارج را برای شما میآورم. من به یکی از مدیران ارشد بنیاد گفتم آقا چه کسی را داری گول میزنی؟ این حرفها را برو برای رسانهها بگو. میگفت ما ۵ هزار میلیارد تومان به ستاد کرونا کمک کردهایم و بستههای معیشتی به تشکیلات بسیج دادهایم. به او گفتم مرد مومن! سود یکسال تو در شرکت اپراتور ایرانسل، حداقل حدود هزار و دویست سیصد میلیارد تومان است. حالا میگویی ۴ هزار میلیارد تومان کمک کردهای؟ شما بزرگترین ملّاک کشورید، بزرگترین ساختمانهای تجاری و اداری در اختیار شماست. اطلاعات کامل اینها اگر در اختیار مردم قرار داده شود، مردم مطالبه میکنند و میگویند ما صاحب این همه ثروت هستیم ولی مشکل اجارهخانه و تامین معاش خانوادهام را دارم. دختری دارم که نمیتواند ازدواج کند. پسری دارم که بیکار است و نمیتواند ازدواج کند. برای همین نمیگذارند شما وارد این بحثها بشوید. سمت بنیاد بروی، سریع نوکت را میچینند. با چی؟ میگویند آن جا زیر نظر حضرت آقا است و شما حرف نزن. اگر موردی هم هست، برو به فلان جا بگو. یعنی چی؟ شما بروید فواد ری را بررسی کنید. فواد ری چه سنخیتی دارد با مجموعۀ نفت و گاز پارس. شرکتی با آن عظمت، که در سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۰ تاسیس شده. فقط زمین این مجموعه پالایشگاهها را بروید ببینید که چقدر ارزش دارد. اینها را در اختیار دارند. مردم هم گرسنگی میکشند. بعد تا ما حرف میزنیم، همین عباس آقای مشهدی و دوستان دیگر میگویند تو طرفدار روحانی هستی. گور بابای روحانی صلوات! من فقط میگویم توهین نکنیم و آدرس عوضی ندهیم. آقای روحانی فشلترین دولت را داشته. اینها همه درست. اما این طور نباشد که ما را از جاهای دیگر فارغ کنند. ذهن ما را معطوف به چیزهای دیگر بکنند اما هولدینگهای اقتصادی {تشکیل دهند}. همین فواد ری بزرگترین تولیدکنندۀ شترمرغ در ایران است. اولین مجموعهای که شترمرغ را به کشور آورد، همینها بودند. بعد تدریجا جواد خان لاریجانی وارد این کار شد و داستان آن زمینهای ورامین پیش آمد. احمدینژاد هم مدام میگفت اینها زمینهای منابع طبیعی را تصاحب کردهاند. هر چقدر هم زور زدند نتوانستند خلع ید آن آقا را بگیرند. هنوز هم یکی از بزرگترین کشت و صنعتهای ایران را آقای لاریجانی دارد. وقتی ما این تبعیضها را میبینیم و دربارهاش حرف میزنیم، فوری میگویند شما دنبال مچ گرفتن هستی و جوری حرف میزنی که یعنی رهبری فلان. آقا بنده جزو منتقدین رهبری هستم. سرم را هم بالا نگه میدارم. فردای قیامت هم انشاءالله پیش شهدا و رفقایمان روسفید باشیم. این عدالت اجتماعی نیست که آقای خامنهای در مملکت ایجاد کرده. چرا مدام از اقتصاد مقاومتی میگویند؟ با این گرفتاریهایی که مردم دارند، من اگر جای ایشان باشم، درِ ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس و مجموعههای دیگری را که مستقیما زیر نظر رهبری است، به روی مستضعفین باز میکنم. معنی ندارد که مردم در فقر و فلاکت باشند و آن وقت خود آقای خامنهای نقش اپوزیسیون را پیدا کند. ایشان دائما دارد میگوید این ایرادها این جا و آن جا وجود دارند و مشکلات معیشتی و اشرافیگری داریم. آقای ولایتی و آقای ناطق چه جوری زندگی میکنند؟ آقای حداد چقدر از سهم بیتالمال در اختیارش است؟ خود آقای محمدی گلپایگانی وضعیت زندگیاش چه جوری است؟ پسر ایشان چه جوری دارد زندگی میکند؟ پسر آقای ولایتی چه جوری دارد زندگی میکند؟ دست بردارید دیگر! شد ۴۲ سال. ۴۲ سال از انقلاب گذشته است. مگر میشود شترسواری دولا دولا. همه فهمیدند آقا. بعد میگویند اینها حرفهای لیبرتینشینهای فلان است. والله من نه بیبیسی نگاه میکنم و نه اصلا در خانهام ماهواره دارم. آن نازن فاسد، خانم مریم رجوی، حرفی زد و من در خلوت خودم نشستم و دیدم درست است که این آدم، آدم صالحی نیست و نیتش سوء است، اما نکتهای که الان گفت، شاید درست باشد. من که هیچ وقت گوش نمیدهم. نه ماهواره دارم نه به حرفهای او گوش میدهم. ولی این حرف را چون عباس آقا گذاشت در گروه، و صراحتا میگویند پرشین خودرو برای آقای شریعتمداریِ نزدیک به روحانی است، باید بگویم که آقای شریعتمداری نوچۀ بیت بوده. کارگزار بیت بوده. آدرس درست به مردم بدهید. روحانی اصلا از آستین خود بیت بیرون آمده. چرا ما را نفهم و احمق فرض میکنید. واقعیتها را به مردم بگویید. واقعیتها این چیزی نیست که در این کانالها بیان میشود. چپ و راست هم سپاه برای خودش کانال درست کرده و مدام خبرهای مسیرگمکن منتشر میکنند. اخباری که اصلا معلوم نیست از کجا درمیآورند. آقای شریعتمداری دایی کی بوده؟ دایی عمار صالحی. که همین چند وقت پیش سر داستان بانک سرمایه و آن مشکلات ارزی، علنا در تلویزیون محاکمهاش کردند. داستان شرکتی که عمار صالحی با پسر سردار جعفری زدند، چه شد؟ یا آن آقای رضوی که تهیهکننده سریال شهرزاد بود. اینها کیستند؟ مگر اینها به آقای شریعتمداری نزدیک نبودند و نیستند؟ آنهایی که مربوط به اصولگرایان میشود، مثل دنبه از گوشت جدایشان میکنند و میگویند اصلا سمت اینها نروید. نه آقا، اتفاقا تمام اینها باید در فضای مجازی تبیین شود.
آقای مشهدی گفته است پول این ستادهای انتخاباتی از کجا تامین میشود؟ من جوابش را به شما میدهم. الان جبههای هست به نام جبهۀ پایداری. یکی از ارکان اصلی جبهۀ پایداری، شخصی به نام صولت مرتضوی است. ایشان قبلا شهردار مشهد بوده. الان شده معاون کل اموال و داراییهای بنیاد مستضعفان. جوانی به نام آقای منصوری را، که فرماندار ورامین بوده و سر یک سری از پروندهها اخراج شده و اصلا از فرمانداری خلع شده، رئیس یکی از بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور کردهاند. چون پایداریچی بوده و با این آقایان انجمن اسلامی دانشگاه و چه و چه در ارتباط بوده. این آقای منصوری شده است رئیس بنیاد علوی؛ با آن همه ثروت و امکانات. همین آقای عنابستانی، که الان در مجلس نماینده است و به آن سرباز هم سیلی زد، زمان احمدینژاد استاندار بود. برای اینکه شورای نگهبان به این آقا حساسیت نداشته باشد، او را حدود سه چهار ماه به عنوان مدیر کل حقوقی سازمان اموال منصوب کردند. همین آقای مرتضوی او را به این سازمان آورد. ببینید چه جوری مهندسی میکنند. سه چهار ماه آنجا بود و شورای نگهبان هم گفت این آقا مدیر کل یکی از نهادهای تحت نظر رهبری است. آقا رفت داخل مجلس! الان دارند کار میکنند راجع به مسائل آقایان. رفت و آمدهایی که دارند. کی باید جواب این همه تخلف را بدهد؟ آن وضعیت سپاه است. آن جوری به جان هم افتادهاند. یک جوان، بدون هماهنگی، کاندیدا شده و شاید یک ساز مخالفی زده و تشکیلاتی راه انداخته. جبهههای مردمی و این جور چیزها. ما از قدیم میدانستیم که قرار است مهندس جوان بازنشسته شود. آقای سلامی آمد و مجددا آوردش سر کار و در تشکیلات حوزۀ نمایندگی {ولی فقیه در سپاه}. چنین آدمی، با موضعگیریهای بسیار افراطی، میآید آن جوان را در رسانهها منکوب میکند. اصلا ما آدمهای بدی هستیم. آقایانی که ادعای ولایتمداری میکنید، یک که در این مملکت رئیس قرارگاه خاتمالانبیا بوده، شما از خدا نمیترسید که میگویید ایشان اخراج شده به خاطر مسائل فلان؟ به همین راحتی تهمت زدی؟ بعد گفتند آقا این چه جور حرف زدن است، آمد ماستمالی بکند. گفت منظور ما این نبوده. شما دیگر روغن را ریختهاید. حالا برو جمعش کن. آن قدر من دوست دارم این آقا کاندیدا و تایید صلاحیت شود و رای هم بیاورد. خیلی جالب میشود. این یک تودهنی است به اقتدارگرایانی که لانه کردهاند در نهادهای مختلف. در نهادهای زیر نظر رهبری و هیچ کس را آدم حساب نمیکنند و در نعمت غوطهورند و سر سفرۀ انقلاب بخور بخور راه انداختهاند. همینها وقتی صحبت فقرا میشود، برایتان منبر میروند و با حالت هق هق قال الباقر و قال الصادق میگویند. اینها فریبتان ندهند. ۴۲ سال است داریم میخوریم! من اگر کسی بیاید بگوید فلان، میگویم به رهبری سلام برسانید و بگویید حضرت آقای خامنهای! اول کسی که باید اصلاح را راه بیندازد در مملکت، خود شمایید. قوا انفسکم و اهلیکم ناراً. از خودت شروع کن. ببین بنیاد مستضعفان، بنیاد علوی، بنیاد پانزده خرداد، بنیاد البرز، ستاد اجرایی فرمان امام، کمیته امداد و... خروجیشان چیست؟ این را به ما بگویند. چهار تا آمار میدهند و تلویزیون هم که مال خودشان است ماشاءالله. صداوسیما که قبضۀ آقایان است. در پنجاه تا یا صد تا نیسان یخچال و قالیچه میگذارند، بعد میگویند ستاد اجرایی یا بنیاد مستضعفان این قدر جهیزیه درست کرد. به این آقای مدیر بنیاد گفتم هربار کدام این نیسانها چقدر است؟ گفت حدود ۴۰ میلیون. گفتم این که میشود فلان قدر. فقط یک قلم، شرکت سیمان فارس خوزستان شما سال گذشته چقدر سود کرده؟ پتروشیمیهایی که زیر نظر شماست چقدر سود کردهاند؟ نفت و گاز قطران اصفهان مال کی است؟ شما این اطلاعات را دارید، بعد در فلان گروه یک متن را میخوانی که شریعتمداری، رئیس ستاد انتخاباتی روحانی، شرکت پرشیا خودرو را شخصا تاسیس کرده بود. پرشیا خودرو برای دهۀ هفتاد است. چه ربطی به این جا دارد. عباس جان، امثال شمایی که وجودتان نعمت است، باطنتان باطن سالمی است، فکر شماها را با این اخبار جعلی و نادرست منحرف میکنند و کسی مثل آقای احمدینژاد را در حلق ما میکنند. حواسمان نیست. یا کسی بدتر از او؛ حسن روحانی را. اصلا روحانی کیست؟ از مریخ آمده؟ الان در این گروه چند نفر گفتهاند این آقا جاسوس و فراماسونر است. شورای نگهبان شش بار این آقا را تایید صلاحیت کرده. نایب رئیس مجلس بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، رئیس ستاد تبلیغات جنگ بوده از طرف حضرت امام. کلی سمت کلیدی. حالا میخواهند به ما بگویند اگر وضع اینطور است، مقصرش تویی که به این آقا رای دادی. کس دیگری مقصر نیست. اصلا رهبری اتوبان، ما کوچه بنبست! ولمان کنید دیگر. چقدر به این ملت بدبخت سرکوفت میزنید؟ این آقای روحانی را شما در معرض انتخاب مردم گذاشتید. وگرنه آن ۲۴ میلیون نفر به کی باید رای میدادند؟ این حرفها و بهانهها را بگذارید کنار. تو را به خدا به خودمان بیاییم. ما را دارند بازیچه قرار میدهند. پریروز یکی از رفقای جانباز زنگ زده احوال مرا بپرسد. خودش هم در بنیاد است. به من گفت میبینی چی شد آقای حکمت؟ گفتم سید، حقوق تو در بنیاد چقدر است؟ برایم سوال است و میخواهم بدانم. گفت من حقوق یک مدیر را میگیرم در بنیاد. چون سمت مدیر کلی به او دادهاند. سابقۀ سی ساله هم دارد. گفتم از فلانی چه خبر؟ از بچههای گردان شهادت بود. گفت او که حالت اشتغال است و حدود ۴ میلیون تومان حقوق میگیرد. امسال گفتهاند حدود ۶ یا ۶ میلیون و خردهای میدهیم. اجاره خانه دارد، دختر جوان دارد، پسر بیکار دارد. این چه بساطی است که درست کردهایم؟ یکی، دو تا، سه تا. اینها کسانی است که من میبینم و بعضیها را هم شما میبینید. خیلی حرف زدم. امیدوارم که خدا عاقبتمان را به خیر کند. خداوند صالحین و آن کسانی را که نظرشدهاند، بر ما حاکم کند. آدمهایی که نعل وارونه میزنند، آخر و عاقبتشان رسوایی است. الان هم هیچ کس نمیتواند {کاری بکند}. بعد از این حرفها شاید یک عده بگویند این ضد ولی فقیه است. ما دنبال مصلحی میگردیم که از خودش شروع کند. از مجموعهها و نفراتی که زیر نظر خودش هستند و با دهنکجی، خودشان و خانوادهشان به صورت اشرافی دارند زندگی میکنند. کسی که میگوید رهبری باید جلوی اینها را بگیرد، اگر به خاطر این حرف ضد انقلاب است و ضد رهبری است، شما به من بگویید این ضد رهبری و ضد ولی فقیه است. من باید جواب خدا را بدهم و میدهم.