کیهان لندن - پس از آنکه فایل صوتی مصاحبه محمدجواد ظریف سر از رسانهای در خارج کشور درآورد شبکهای از داخل کشور تا بعضی اتاقهای فکر و اندیکشدههای آمریکایی که پاتوق تحلیلگران و صاحبنظران مدافع برجام و سیاستهای دولت باراک اوباما در قبال حکومت ایران هستند دست به کار شدند تا از ادعاهای جنجالی ظریف برای خط سیاسی خود فرصت بسازند!
آنچه در تمام این سالها با ترفند «اصلاحطلب- اصولگرا» یا «میانهرو- تندرو» و یا «دولت با تفنگ و بیتفنگ» برای فضاسازی تبلیغ میشد و سود آن در نهایت برای کل نظام بود اکنون در شکلی جدید با دوقطبی «دیپلماسی- میدان» بروز کرده است. میدانی که وامگیر «جبهه مقاومت» است و نمادش قاسم سلیمانی و سرش به مسکو وصل است که به ادعای ظریف مخالف برجاماند و نمیخواهند ایران به آمریکا نزدیک شود.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» یکی از همان اتاقهای فکر است که خروجی آن در این سالها پژواک و تبلیغ صدای ظریف و لابیگران جمهوری اسلامی است.
مارک ان.کاتز تحلیلگر سیاسی در مقالهای که شورای آتلانتیک منتشر کرده با طرح این ادعا که رهبران روسیه از توافق اتمی و احیای برجام بیم دارند به تشریح دلایل خود پرداخته است.
در مقدمه این نوشته آمده فایل صوتی افشا شده از محمدجواد ظریف که بخشی از آن در مورد مسئله اتمی است علاوه بر اینکه نشان از اختلافات عمیق بین نهادهای حکومتی در ایران بر سر این توافق دارد، بیانگر این است که قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس که در ژانویه ۲۰۲۰ در حمله پهپادی آمریکا در عراق کشته شد، با هدف کارشکنی در توافق اتمی با روسیه همکاری نزدیک داشته است.
در بخشی از این فایل صوتی ظریف مدعی شده که روسیه مایل به انجام توافق اتمی نبود چرا که به گفته او «عادی سازی روابط ایران و غرب در جهت منافع این کشور نبود و قاسم سلیمانی نیز برای بهم زدن این توافق حتی شخصاً به روسیه سفر کرده است.»
کاتز با اشاره به اینکه فایل لو رفته از ظریف با گزارشهایی که در سال ۲۰۱۵ حاکی از آشفتگی مسکو از تاثیرات منفی برجام بر منافع مسکو منتشر شد تطبیق دارد مینویسد: «یکی از نگرانیهای روسیه این بود که توافق اتمی بین ایران و آمریکا باعث گسترش روابط آنها خواهد شد و نقش مسکو به عنوان یکی از قدرتهای مهم منطقه به حاشیه خواهد رفت و این امکانی بود که تحلیلگران غربی احتمالاً حتی به آن توجه هم نکرده بودند اما به هر حال این نگرانی، مسئلهای بود که بسیاری از تحلیلگران روس بطور جدی پیشبینی کرده بودند.»
او میگوید: «علاوه بر این با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی، جمهوری اسلامی قادر میبود صادرات نفت و میعانات خود را افزایش دهد که این مسئله باعث کاهش قیمت نفت و گاز طبیعی میشد و در نتیجه درآمد مسکو از صادرات نفت و گاز که به شدت به آن وابسته است به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکرد و همین یکی دیگر از نگرانیهای کارشناسان روسی بود.»
کاتز بدون در نظر گرفتن این واقعیت که اساساً تئوری «نگاه به شرق» (روسیه و چین) و همزمان مذاکرات پنهانی و غیرمستقیم با غربیها و زد و بند با دولت باراک اوباما برخاسته از اراده علی خامنهای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است در ادامه مینویسد: «در گفتگوهای خصوصی، ناظران روسی به من گفتند در جریان مذاکرات برجام نگرانیهای روسیه در جلسات خصوصیِ مذاکرات حاکی از این بود که در صورت انجام توافق ایران نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج میکند و روسیه در حمایت از رژیم بشار اسد تنها میشود و این مسئله چیزی بود که روسیه به هیچ عنوان نمیخواست. بعلاوه به من گفته شد ممکن است ایران با روند «صلح سوریه» موافقت کند و هیچ نقشی دیگر برای روسیه باقی نماند. تحلیلگران روسی همچنین ترس داشتند که جمهوری اسلامی دیگر نیازی به روسیه نداشته باشد زیرا در صورت توافق، رابطه ایران در درجه اول با غرب و چین خواهد بود.»
در ادامه این مقاله آمده «درواقع سناریوی نزدیک شدن ایران و آمریکا برای روسیه به مراتب خطرناکتر از سناریوی یک ایران مسلح به تسلیحات هستهای به نظر میرسید.»
کاتز میپرسد «اگر توافق اتمی ایران برای روسیه تا این حد نگران کننده بود پس چرا مسکو نهایتاً با برجام موافقت کرد؟» و خودش پاسخ میدهد: در سال ۲۰۱۵ سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه بارها در خبرها رو به منتقدان برجام تاکید کرد که چه روسیه در مذاکرات شرکت کند چه شرکت نکند این توافق قطعاً به انجام خواهد رسید. به بیان دیگر مسکو از این توافقت حمایت کرد به این علت که ایران این را خواسته بود. در نتیجه اگر روسیه با این توافق مخالفت میکرد برایش بسیار زیانآور میبود.
با در نظر گرفتن اینکه بر اساس این استدلال، توافق بین ایران و آمریکا برای روسیه بدترین سناریو تلقی میشد، پس خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ باعث خوشحالی روسیه شد. گرچه در صورتی که مسکو متوجه میشد که ترامپ به دنبال رسیدن به یک توافق جدیدتر و کاملتر با ایران است کار دوباره برایش سخت میشد. توافقی که جان بولتون در کتاب خاطراتش که با عنوان «جایی که آن اتفاق افتاد» در سال۲۰۲۰ منتشر کرده از آن با انزجار یاد میکند.
در پایان این مقاله در توجیه اینکه چرا حالا روسیه از بازگشت آمریکا به برجام به شدت دفاع میکند آمده است: «اکنون مسکو از تلاشهای دولت جدید بایدن برای بازگشت به برجام بطور همه جانبه استقبال کرده است، اما بر اساس این منطق که بهبود روابط ایران و آمریکا به ضرر روسیه خواهد بود، اگر هم این توافق انجام نشود کرملین ناراحت نخواهد شد. حتی اگر ایران و آمریکا نکات مشترکی برای توافق پیدا کنند که منجر به گسترش روابط این دو کشور بشود مسکو میتواند مطمئن باشد که با توجه با وجود اختلافات بیشمار میان ایران و آمریکا این توافق هرگز آنقدر کامل نخواهد بود که موجب نگرانی مسکو شود.»
کاتز در پایان نتیجه میگیرد «منافع مسکو در این است که ایران همچنان در سوریه حضور نظامی داشته باشد آنهم نه فقط برای تقسیم بار سنگین حمایت از رژیم اسد بلکه همچنین به این دلیل که مانع بهبود روابط بین ایران و آمریکا میشود. چیزی که مسکو از مدتها پیش از آن هراس دارد. همه اینها نشان میدهد که دولت بایدن از طرف مسکو هیچ کمکی برای احیای برجام و قانع کردن ایران برای پایان دادن به حضور در سوریه و دیگر درگیریهای منطقهای و یا همچنین بهبود روابطاش با متحدان آمریکا در منطقه دریافت نخواهد کرد. به این ترتیب اگر مسکو از تداوم دشمنی بین ایران و آمریکا سود میبرد، پس دولت بایدن میبایست انگیزهی بیشتری داشته باشد که برای خنثی کردن جاهطلبیهای روسیه بیش از پیش جهت احیای برجام و کاهش تنش بین تهران و واشنگتن تلاش کند!»
بیگانه یا «آشنا»؟ پای یک «شخص حقیقی» در میان است
درگیری شدید مرزی بین تاجیکستان و قرقیزستان