اگر اشتباه نکنم سال ۱۹۸۷ بود. من در آلمان غربی بودم که برنامه ای از تلویزیون دولتی آن پخش شد که برای آن زمان شگفت انگیز بود:
دو استودیوی تلویزیونی در آلمان غربی و شوروی، به طور مستقیم و زنده از طریق ماهواره به یکدیگر متصل شدند و حاضران در این استودیوها، که از میان مردم عادی آلمان و شوروی انتخاب شده بودند، با یکدیگر به گفت و گو پرداختند.
مجریان، در هر مرحله، یک نفر روس و یک نفر آلمانی را به مقابل دوربین دعوت می کردند، و هر کدام از این افراد، سوال خود را در باره ی زندگی، کار، معیشت، تفریح و مسائل اجتماعی با طرف دیگر در میان می گذاشت و پاسخ او را می شنید.
با در نظر گرفتن پشت پرده ی آهنین بودن مردم بلوک شرق، حتی در دوران گارباچِف و گلاسنوست، و محدودیت ها و خطرهایی که ارتباط مردم روس با غربی ها می توانست در پی داشته باشد، چنین گفت و گویی به واقع شگفت انگیز و استثنایی بود.
آلمانی های متمدن، سعی می کردند با در نظر گرفتن وضع مردم شوروی، به گونه ای از استبداد سخن نگویند که طرف مقابل در امپاس قرار بگیرد، چیزی بگوید که موجب دردسر برای او شود، یا واکنش ملی از خود نشان دهد و کار گفت و گوی دوستانه، به درگیری خصمانه بینجامد. حتی یک نفر آلمانی که سوالی نامناسب مطرح کرد، حاضران در استودیو، آهی بلند سر دادند به مفهوم بی جا بودن و نامناسب بودن سوال و سوال کننده را در حالی که حرف نادرستی هم بر زبان نیاورده بود، وادار به سکوت کردند.
********
دیشب، به دعوت «کانال یک آقای شهرام همایون» آقای دکتر زیباکلام، در کلاب هاوس حضور یافتند، و گفت و گویی پنج ساعته میان ایشان و نزدیک به ۴ هزار شرکت کننده در این جلسه صورت گرفت.
فکر می کنم در میان نویسندگان سیاسی، بیشتر ین تعداد مطلب در باره ی «پدیده ی کلاب هاوس» را من نوشته باشم و روی هم رفته با نظر انتقادی و غالبا منفی به این پدیده نگاه کرده ام.
البته هرگز ایراد را در «کلاب هاوس» یا پلتفرم های اینترنتی دیگر ندیده ام بلکه اگر ایرادی بوده، بیشتر متوجه حاضران در جلسات گفت و گو و بخصوص گردانندگان جلسات بوده است.
جلسه دیشب، جلسه ای در نوع خود استثنایی و مفید بود که توسط خانم جوانی بسیار خوب اداره شد و طرفین در این گفت و گو، حداقل حرف های شان را در آرامش زدند و حرف های شان در آرامش به گوش طرف مقابل رسید.
البته می دانیم که با یک گل بهار نمی شود، و همیشه هستند کسانی که یا مامور حکومتی و مامور بر هم زدن جلسات سیاسی هستند، یا انسان هایی فاقد ادب اجتماعی یا خانوادگی، یا اشخاصی که میدان گفت و گو را با میدان جنگ اشتباه می گیرند.
بنابراین نمی توان خوب برگزار شدن یک جلسه را به بالا رفتن سطح و کلاس گفت و گو ها نسبت داد ولی می توان امیدوار بود که چنین جلسات متمدنانه ای بیش از پیش برگزار شود.
این که زیباکلام چه گفت و مخالفان زیاد و موافقان اندک او در این نشست چه گفتند در اینجا مطرح نیست. آن چه مهم است این است که می توان نه در دو موضع اکسترم، بلکه در دو موضع میانه، فرضا میان اهل قلم برانداز و اهل قلم طرفدار اصلاحات حکومتی، گفت و گوهایی را شاهد بود که حداقل فایده ی آن ها این است که به افراد در موضع میانه و شنوندگان عادی در انتخاب های آینده ی خود کمک کند.
قرار است به زودی گفت و گوی دیگری با دکتر زیباکلام با عنوان «چرا براندازی؟ چرا اصلاحات؟» در کلاب هاوس برگزار شود که قطعا نکات جالبی در آن مطرح خواهد شد.
افشای مقر موشکی سپاه پاسداران در هرمزگان