ایندیپندنت فارسی - بدیع یونس
در جناح علی خامنهای، شخصیت جذابی وجود ندارد که بتواند رأیدهندگان را به پای صندوقهای رأی بکشاند
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و اندیشکده نظام ایران بهرغم تلاشهای بسیار تا به حال نتوانستند به اقشار مختلف جامعه برای شرکت در انتخابات ۲۸ خرداد انگیزه دهند، زیرا انتخابات برای مردم ایران دیگر مفهوم خود را از دست داده است و نمیتواند نتایج برآمده از آن تاثیری در زندگی مردم ایجاد کند. از آنجا که انتخابات قبلی نتوانست کمترین دستاوردی در پی داشته باشد و کمترین آرزویی را برآورده کند، بنابراین، به باور بسیاری از مردم ایران، انتخابات این کشور عملا به یک نمایش«عروسکی» تبدیل شده است.
اصلاحات قانون اساسی در ایران، سمت نخستوزیری را لغو کرده و اختیارات آن را به رئیس جمهوری که در «ظاهر» توسط مردم انتخاب میشود، اما «در عمل» رهبر جمهوری اسلامی ایران وی را انتصاب میکند، واگذار کرد. در واقع، انتخابات ریاستجمهوری ۲۸ خرداد که با عبارتهای متعددی همچون: «مطابقت داشتن با قانون اساسی»، «آزاد»، «عادلانه»، «رئیس جمهور منتخب»، «جمهوری» ، «تفکیک قوا» و «اختیارات رئیس جمهور» مزین شده است، جز ذکر همین الفاظ نمایشی، واقعیت بیشتری ندارد. درحالیکه قدرت اصلی در تمام ابعاد مذهبی، نظامی، مدنی و مالی تنها در اختیار رهبر جمهوری اسلامی است که کنترل نظام منحصربهفرد «امامت» را در دست دارد، نظامی که داعش سعی کرد نسخهای مشابه به آن را در چارچوب دولت خودخواندهاش در «موصل» و «رقه» ایجاد کند، گروه بوکوحرام در نیجریه و آفریقای غربی و طالبان تلاش کردند آن را در افغانستان تحمیل کنند.
بر پایه قانون اساسی ایران، رئیس جمهوری این کشور در مقام دوم و پس از رهبر قرار میگیرد و در تصمیمات عمده و سرنوشتساز کشور که در انحصار شخص خامنهای است، نقشی ندارد. در واقع، با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، همه جناحهای داخلی رژیم در صدد رقابت با یکدیگر و حفظ توازن در جناح رهبر میشوند، بنابراین، به اصلاح مسیر دشواری که ایران آن را میپیماید، اهمیتی داده نمیشود. البته تمامی این ترفندها بر مردم ایران آشکار شده است، به همین دلیل، اکنون برخلاف گذشته که هیاهوی انتخابات ماهها قبل از برگزاری آن برپا میشد، مردم بیتفاوت بوده و هیچ علاقهمندی به آن نشان نمیدهند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران که از سالها به این سو با ممنوعیت رسانهای از صحنه سیاست کنار گذاشته شده و «جبهه مشارکت ملی» وی منحل شده است، اعلام کرد که «رایگیری درباره رهبر و کل نظام در ماه ژوئن پیشرو انجام خواهد شد».
خاتمی که وضعیت دشوار ریاست جمهوری و تلخی تسلط خامنهای بر نهاد ریاست جمهوری را چشیده است، با موضعگیری و اظهارات اخیرش ماهیت جایگاه رئیس جمهور را روشن ساخته و آن را یک زائده اضافی در ساختار نظام میداند که به نماد رسوایی تبدیل شده است.
از سوی دیگر، محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری سابق، نیز با الگوبرداری از سید محمد خاتمی، اما با روشی متفاوت از آن اعلام کرد که رژیم پس از مرگ خامنهای سقوط خواهد کرد؛ این امر نشان میدهد که دایره قدرت روزبهروز در حال محدود شدن است، به این معنی که مقام ریاست جمهوری ایران دیگر ارزشی ندارد. در واقع، وی تلویحا سوگواری خود را نسبت به پایان سمت ریاست جمهوری که قدرت و اختیارات واقعی خود را از دست داده است و نمیتواند تضمینی برای تداوم نظام باشد، ابراز کرد.
در همین راستا جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی دولت دونالد ترامپ، اظهار داشت که «میزان محبوبیت نظام در میان ایرانیان به پایینترین سطح خود رسیده است و شکاف میان مردم و نظام در حال گسترش است بهگونهای که منجر به سقوط رژیم ایران خواهد شد و این فرآیند نیازی به مداخله خارجی ندارد، زیرا مخالفان داخلی نظام، بساط این رژیم را به زودی برخواهند چید». این واقعیت یکی از دلایل عمده عدم تمایل ایرانیان به شرکت در انتخابات و رأی دادن را نشان میدهد.
آنچه بر دلسردی و ناامیدی مردم ایران میافزاید، اختیارات فوقالعادهای است که به دنبال اصلاحات قانون اساسی به نهادهای دیگر اعطا شده است، طوریکه مسئولیت نظارت بر انتخابات و همدستی با شورای نگهبان در روند بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات به سپاه پاسداران داده شده است.
در حالی که در طول تاریخ ایران، وزارت کشور همواره مسئولیت نظارت بر انتخابات و بررسی تواناییهای سیاسی، عقیدتی و اجتماعی نامزدها را بر عهده داشت، اکنون تمامی مسئولیتهای یادشده در اختیار شورای نگهبان گذاشته شده است.
این واقعیت، نمایانگر تلاشهای مداوم برای نظامی کردن سیستم جمهوری در ایران و تبدیل نظام از جمهوری مذهبی به جمهوری مذهبیـنظامی است که تحت قدرت مطلقه رهبر جمهوری اسلامی ایران باشد.
از آنجا که در جناح علی خامنهای، شخصیت کاریزماتیک و جذابی وجود ندارد که بتواند با شعارها و تبلیغات انتخاباتی خود رأیدهندگان را به پای صندوقهای رأی بکشاند، بنابراین، حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، اظهار داشت که رهبر معظم انقلاب برای دستیابی به مشارکت تاریخی در انتخابات، فرمایشاتی صادر کردند که نقش سپاه پاسداران را در خدمت به انتخابات افزایش میدهد.
تردیدی نیست که رژیم ایران که در ۴۲ سال گذشته، قدرت آن در کنترل رهبر بوده است، هیچ راه حلی برای مشکلات و چالشهای پیشرو ندارد، به ویژه اینکه اِعمال تحریمها، شیوع بیماری همهگیر کرونا و انزوای بینالمللی منجر به وخامت بیشتر اوضاع در کشور شده است. با این وجود، انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران اهمیت فراوانی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در گام نخست، برگزاری انتخابات، ماهیت این انتخابات نمایشی که معیارهای اتخاذشده آن با معیارهای پذیرفته شده دموکراسی هیچگونه مطابقتی ندارند را برملا میکند. دوم اینکه آیتالله خامنهای فرصت را غنیمت شمرده و ریاست جمهوری را از همه مفاهیم و محتوای آن خالی میکند. سوم اینکه برای همه آشکار میشود که سمت ریاست جمهوری در نظام ولایت فقیه یک زائده اضافی و به عنوان بخشی از یک «نمایش کُمدی» است.