Sunday, May 23, 2021

صفحه نخست » مرثیه ای برای نهاد مقدس خانواده در ایران، محمدرضا محبوب فر

MohammadReza_Mahboubfar.jpgمحمدرضا محبوب فر - کارشناس و پژوهشگر حوزه سلامت و بحران های محیطی

قتل بابک خرمدین و اعضای خانواده‌ اش به عنوان یک جنایت خانوادگی جامعه را در بهت و ناباوری فرو برده است. واکنش ‌های عمومی به جزئیات هولناک این قتل در رسانه های داخل و خارج ایران بازتاب وسیعی داشته است. همزمان با انتشار جزئیات تازه درباره پرونده قتل بابک خرمدین و اعضای خانواده ‌اش، گزارش ‌هایی درباره دو حادثه خانوادگی در خراسان شمالی و رشت که منجر به قتل دو کودک توسط مادرشان و قتل یک پدر به دست فرزندش شده منتشر شده است. در سال گذشته نیز حوادث قتل های خانوادگی و ناموسی تیتر رسانه های داخل و خارج کشور بود و نسبت به گسترش این قتل ها در جامعه هشدار داده می شد. طی سال ‌های اخیر بارها هشدار داده شده است که ایرانی‌ ها در زمره نگران ‌ترین، خشمگین ‌ترین، مضطرب ‌ترین و عصبانی ترین مردم جهان قرار گرفته ‌اند. ایران اکنون رتبه اول خشونت خانگی در جهان را کسب کرده است. مقامات جمهوری اسلامی ایران برخلاف همیشه که خشونت در ایران را کتمان می ‌کردند از افزایش آمار درگیری و نزاع در جامعه و خشونت خانگی در کشور نگرانی عمیق خود را اظهار کردند.

براساس پژوهش های اجتماعی انجام شده در ایران در دو ماهه ابتدای سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته خشونت در جامعه افزایش چشمگیری داشته و به رقم حیرت آوری رسیده است. خشونت در جامعه ایران به اشکال مختلف: خودکشی، زورگیری، آدم ربایی، سرقت و دزدی، نزاع و درگیری خیابانی و خشونت خانگی تا 35 درصد نسبت به سال گذشته افزایش نشان داده است. بر‌اساس گزارش پزشکی قانونی و آمار رسمی در ایران در هر دقیقه یک نزاع صورت می‌ گیرد و روزانه یک هزار و ۶۰۰‌ پرونده نزاع منجر به جرح و قتل در این سازمان تشکیل می ‌شود. البته بسیاری از خشونت‌ ها در اقصی نقاط کشور ثبت نمی ‌شود و علاوه بر آن بخش مهمی از خشونت‌ های خانگی مانند آزار کودک و همسر نیز به شکایت و ثبت نمی ‌انجامد. خشونت در محیط های کاری نیز رو به افزایش است. تبعیض بین کارکنان و بهره کشی از زنان و مردان در زمره این خشونت ها است. این روزها در ایران زنان نه تنها در خیابان بلکه در محیط های اجتماعی مانند محل کار با انواعی از مزاحمت ‌ها و خشونت‌ های جسمی،‌ جنسی، کلامی و اقتصادی مواجه می ‌شوند و در بسیاری از موارد آمار خشونت نسبت به خود را از آمار واقعی پنهان می‌کنند.

براساس آخرین آمار حاصل از مطالعات اجتماعی، خشونت خانگی و خانوادگی در ایران در سال 99 نسبت به سال 97، 26 درصد و در دو ماه ابتدای سال 400 نسبت به مدت مشابه در سال 99، 32 درصد افزایش نشان داده است و اکنون خشونت خانگی و خانوادگی در ایران نسبت به سال 97 حدود 58 درصد است. آنچه در این میان و در سایه نبود قوانین حمایتی جلب توجه می‌نماید، رشد آمار خشونت‌ های خانگی و خانوادگی به صورت ضرب و شتم جسمی و قتل کودکان و دختران و زنان در کشور است. پژوهشگران آسیب‌ های اجتماعی ضمن بررسی میزان انواع خشونت خانگی و خانوادگی در کشور دریافته اند که طی دو سال اخیر انواع خشونت‌ ها در محیط های خانوادگی تنها مختص کودکان و زنان نبوده بلکه متوجه پسران و مردان عضو نزدیک و دور یک خانواده نیز بوده است.

اکنون آسیب‌ های اجتماعی دامن کشور را گرفته است و امروز هیچ خانه ‌ای در ایران امن نیست. خودکشی و خشونت و افزایش نزاع در سطح خانواده‌ ها و کشیده شدن آن به سطح جامعه، مهمترین معضل اجتماعی و امنیتی این روزهای کشور قلمداد شده و موجب نگرانی عمیق جامعه ‌شناسان و رفتارشناسان اجتماعی شده است. این روزها قتل‌ های خانوادگی به عنوان جنبه‌ ای از خشونت علیه کودکان و مردان و زنان، ناقوس عدم امنیت ایرانیان در درون خانواده‌های خود را به صدا درآورده است. قتل‌های ناموسی این‌ روزهای کشور از نظر جامعه ‌شناسی و رفتارشناسی و روانشناسی مورد قبول و تایید نیست. کشته شدن بابک خرمدین و سایر اعضای خانواده توسط پدر و مادرش و همچنین گمانه زنی ها درخصوص خودکشی امروز برادر بابک خرمدین و همچنین قتل های جدید این روزها و هفته ها در اهواز و خراسان شمالی و رشت به فاصله کوتاهی به این معناست که خشونت در جامعه ایرانی مسری و زنجیره ای شده است و اعمال جنایتکارانه این بار با قدرت هر چه بیشتری به درون خانه ها و خانواده ها کشیده شده است به طوریکه این بار قاتلین اهلی و خانگی شده اند و می توان مرثیه نهاد خانواده که زمانی مقدس بود را خواند.

با وجود تأیید سلامت عقلی و روانی قاتلین و پشیمان نبودن قاتلین از قتل فرزندان و اعضای خانواده و خویشاوندان خود سناریوی این قتل های فجیع به این معنی است که منشأ و تنها دلیل چنین جنایات وحشتناکی فرهنگ توحش آمیزی است که با انگیزه‌ های حفاظت از غیرت و آبرو و شرافت خانواده و مبارزه با فساد در جامعه صورت گرفته است. در سال‌ های گذشته جامعه شاهد قتل ‌های خانوادگی بود که بسیاری در سکوت اتفاق می ‌افتاد اما این بار و در طی دو سال اخیر قتل ‌های خانوادگی و ناموسی به صورت زنجیره ‌ای و سریالی در حریم‌ های شهری و روستایی و حتی در حاشیه شهرها و روستاها در مدت زمان کوتاهی در حال تکرار و افزایش هستند. این قتل ‌ها آنچنان ترسناک و هولناک بوده ‌اند که برخلاف گذشته دیگر اطرافیان قربانیان سکوت را جایز نمی‌ دانند و اقدام به افشاگری و رسانه‌ ای کردن این قتل‌ها می کنند.

اما همواره این سوال مطرح می ‌شود که دلیل اصلی افزایش خشونت ها و اینگونه اعمال جنایتکارانه بی سابقه و کم سابقه در کشور چیست؟ آنچه مسلم است؛ اکنون اذهان خطرناکی آزادانه در سطح خانواده و جامعه رها هستند که به اسم مبارزه با فساد و حفظ شرف و آبرو و خلاصی از تضادهای فرهنگی و نابرابری اقتصادی، فرزندکشی و خانواده کشی را در سر می پرورانند و می توانند به عنوان یک پتانسیل و عامل بالقوه برای ارتکاب به عمل جنایتکارانه قتل های خانوادگی محسوب گردند.

کارشناسان و متخصصین حوزه رفتارشناسی و آسیب شناسی اجتماعی در ایران شکاف های عمیق بین نسلی و فروپاشی اخلاقی جامعه را در قتل و مثله کردن فرزندان خانواده موثر می دانند. خبر قتل بابک خرمدین و خواهر و شوهر خواهر او و اینکه فرزندان دیگر خانواده نیز در لیست قاتلین بوده اند و همچنین قتل های زنجیره ای دیگری که پس از این حادثه در درون خانواده های ایرانی و در چند نقطه دیگر از کشور به وقوع پیوست یک اضطراب ونگرانی را در دل همه مردم کشور به وجود آورده است و افراد با پرداختن به این موضوع این سوال را مطرح می کنند که فرزندکشی و خانواده کشی و خویشاوندکشی در ایران تا کی می تواند در سایه نبود قوانین حمایتی و قوانین بازدارنده ادامه پیدا کند؟!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy