در فیلم وسترن کلاسیک هفت دلاور، کشاورزان مکزیکی، هفت هفت تیرکش آمریکایی را اجیرمی کنند تا آنها را از شر راهزنان مکزیکی نجات دهند. ذوب شدگان در ولایت معتقدند که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، درست مثل فیلم هفت دلاور، ملت ایران هفت دلاور را انتخاب کردهاند تا از بین آنها یکی بیاید وآنها را از شر راهزنان و دزدان بیت المال نجات دهد، اما قوم وخویش ناخلف و ضد انقلاب ما معتقد است که اولاً این ورژن کمدی فیلم هفت دلاوراست و ثانیاً تفاوت آن با فیلم اصلی دراین است که در این فیلم خودِ رئیس دزدها هفت دلاوررا انتخاب و اجیر کرده است.
دو دلاور از این هفت دلاور در سربه نیست کردن جوانان تخصص انکار ناپذیری دارند. دلاور اول درجریان اعدامهای سال ۶۷ چنان سریع عمل کرد که دست روبسپیر، جلاد انقلاب فرانسه را از پشت بست. اوبه همراه دو نفردیگر، از متهم سوال میکردند، آیا برمواضع خود باقی است یا نه؟ درصورتی که جوابش مثبت بود، حکم اعدامش را صادر میکردند. جالب است که مقتدایش پس از سی سال سکوت درباره اعدامها، گفت که نباید جای جلاد و شهید عوض شود، یعنی کشته شدگان را جلاد وجلادان را شهید خواند و براعدام نزدیک به ۵ هزار اسیر صحه گذاشت. برکسی پوشیده نیست که دلاور اول، منتخب نظام برای ریاست جمهوری است وبقیه دلاوران دکورنمایشی برای انتخابی نشان دادن انتصاب ایشان هستند. از جمله مزیتهای دلاور اول این است که در کشورهای دیکتاتوری اول باید رئیس جمهور شد و بعداً جنایت علیه بشریت کرد وحال آن که دلاورمورد نظر نظام، چندین سال پیش جنایت علیه بشریتش راکرده و نمره قبولی گرفته وحالا میخواهد رئیس جمهور شود.
دلاوردوم از نوابغ نظامی است وعملیات فریبش در جنگ ایران وعراق بیشتر از عملیات اصلی کشته میداد. مثلاً در عملیات کربلای ۴ که به گفته اوعملیات فریب بود، بیش از پنج هزار نفر کشته شدند. بعد از آن عملیات، همه از او خواهش کردند که دست از عملیات فریب بردارد وهمان عملیات اصلی را اجرا کند تا تعداد کشتهها کمتر شود. از نبوغ نظامیاش همین بس که گفت استراتژی عملیاتی را که دهها هزار نفر در آن شرکت داشتند ازجنگ بدر الهام گرفته است، جنگی که جمع لشکریان طرفین از چند صد نفر تجاوز نمیکرد. او چندی بعد، نبوغ نظاامیاش را رها کرد وبه نبوغ اقتصادیاش چسبید و بارها نامزد ریاست جمهوری شد ولی قدرش را ندانستند. در انتخابات ۱۴۰۰ دوباره نامزد شد، بوتاکس زد وخود را ترگل ورگل کرد و گفت که این دفعه خیلی جدی است، ظاهراً در انتخاباتهای قبلی خیلی جدی نبوده است. دلاور دوم اگرانتخاب شود، همان طور که ما را در جنگ پیروز کرد و از راه کربلا به قدس رساند و خسارتهای جنگ را پس گرفت، در جنگ اقتصادی هم ما را پیروز خواهد کرد.
آیت الله مدرسی یزدی عضو شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها گفت اگر کسی پایینترین سطح معیارها را هم داشت تایید میشد، یعنی علی لاریجانی پس از چهل سال دستمال داری و از یمین و یسار مالیدن و دولا و راست شدن ودوازده سال ریاست مجلس که در تمام مدت سعی میکرد دستورات رهبرش را بنابر اصل" هرآنچه خسرو کند شیرین بود" به نمایندگان مجلس زور چپان کند، پایین ترین سطح معیارها را برای صلاحیت نداشته است. پیشنهاد میکنم برای جبران این سرشکستگی، علی لاریجانی دست برادرانش را گرفته و همه با هم مانند نهنگها خودکشی دسته جمعی کنند.
در پایان، مردم ایران میدانند که دربین سران نظام مقدس "غیردزد" پیدا نمیشود و برای همین در انتخابات رئیس جمهوری همیشه به دنبال یک دزد با انصاف تربودند، خوشبختانه اکنون فهمیدهاند که نه تنها دزد که میزان انصاف او نیز توسط مقام عالی نظام تعیین میشود.
خرداد ۱۴۰۰