در گرامیداشت یاد و نام ابوالقاسم طاهرپرور
یار و همبند ما، زندانی سیاسی سرشناس ابوالقاسم طاهرپرور، روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۱۴۰۰ با چشم بستن بر جهان، دوستداران بسیارش را در تأثر نشاند. همگان او را با نام خودمانی "ابول" صدا میزدند، نامی که در زادگاهش هم محبوب و مورد احترام بود. "ابول" جایگاه خاصی در میان همبندان داشت. صمیمیت با یاران و دوستان، هستی وی را میساخت. شهرت به صداقت، یگانگی و خاکی بودن داشت. از دست دادن چنین انسانی، اندوهناک است.
ابوالقاسم طاهرپرور هشتاد سال زیست؛ شرافتمندانه و سرفراز از همان نوباوگی تا آخرین دم حیات و در وفاداری به آرمانی که نوجوانی و میان سالیاش به همان گذشت. در لاهیجان چشم به دنیا گشود و در همین شهر هم رخت از جهان بست و رفت. هنوز محصل بود که به فعالیت سیاسی علیه زور و دیکتاتوری رو آورد، زندان افتاد و نخستین تبعید از خانه و شهر را تجربه کرد. رفاقت با غفور حسن پور او را به فعالیت سیاسی سازمانیافته کشاند و آشنایی با ضیاء ظریفی و صفائی فراهانی آن را دوام داد.
"ابول" جزو نخستین افرادی بود که در بازسازی بقایای گروه جزنی - ظریفی دعوت برای فعالیت چریکی را پذیرفت و با نام "اردشیر" در تیم تدارکات سازماندهی شد. او طبق توصیه گروه بعد سپری کردن دورهی شش ماهه جنگلبانی، به خوزستان رفت و وظیفه سر پل شدن برای ارتباط با برونمرز را بر عهده گرفت. در همین رابطه با صفائی فراهانی ارتباط یافت و نقش مهمی در کار تدارکاتی "گروه جنگل" جنبش فدائی ایفاء کرد. در پی رخداد "سیاهکل"، به روز ۲۱ بهمن ۱۳۴۹ بازداشت و بعد دو روز شکنجه وحشیانه در ساواک اهواز به قزل قلعه منتقل شد و چند روز بعد در دادگاه نظامی حکم زندان ابد دریافت نمود. دی ماه ۱۳۵۷ که رسید او هم جزو آخرین گروه زندانیان سیاسی بعد ۸ سال اسارت از زندان آزاد و با استقبال پرشور مردمی پا در زادگاهش گذاشت.
"ابول" طاهرپرور شور و بردباری همزمان با خود داشت. یار غمخوار همبندان میشد انگاه که حس تنهائی در آنان میدید. وجودش شادی میآفرید و یاس از دلها میزدود. نام او در اذهان بسیارانی میماند و در قلب هر آن کسی که، فقط هم یکبار او را دیده بود. ما دوستان و همبندان ابوالقاسم طاهرپرور - این انسان آزاده و شجاع، بخاطر از دست دادن چنین نازنینی عمیقاً متاثریم و خود را در اندوه همه بازماندگان "ابول" از دست رفته ماندگار برای همیشه، همدل میدانیم. کی یاد "ابول" از دلها برود یا که بکاهد؟ نام و خاطرهاش ماناست.
مهدی ابراهیم زاده - باقر ابراهیم زاده - علی اخلاصی - محمد اعظمی - تقی اغنیا - حسام امام - یداله بلدی - حسین بهبودی - اژدر بهنام - عباس پاک نژاد - مریم پورتنگستانی - حسین پورجانکی - احمد پورمندی - علی پورنقوی - ایرج تقی زاده - مهدی جباری - حسن جعفری - عاطفه جعفری - فردوس جمشیدی رودباری - محمد حدادپور - نقی حمیدیان - نسیم خاکسار - اسماعیل ختائی - اصغر خرسند - بهروز خلیق - رقیه دانشگری - رضا دقتی - اکبر دوستدار - ناصر رحمانی نژاد - ناصر رحیمخانی - فرهمند رکنی اخوی - رحمت رنجبر - سلامت رنجبر بویاغچی - یداله ساولی - علی ستاری - فرج سرکوهی - اکبر سوری - اکبر سیف - علی صراف زاده - حسن صمدیان - جمشید طاهری پور - علی طلوع - مجید عبدالرحیم پور - نادر عصاره - رضا عطیم زادگان - رضا علامه زاده - فاطمه غروی - مهدی فتاپور - اصغر فتاحی - مسعود فتحی - حسن فخاری - عبدالعلی فرزام - محسن فومنی - وجی قاسمی - باقر قلیائی - مهدی کاظمی - اسفندیار کریمی - بهزاد کریمی - رضا کریمی - فرزاد کریمی - حسن گلشاهی - ابراهیم محجوبی - احمد محمدی - ضرغام محمودی - مرتضی محیط - پرویز مختاری - منوچهر مختاری - عزت مصلی نژاد - بهروز مطلب زاده - مرتضی ملک محمدی - امیر ممبینی - مسعود مولازاده - محمدرضا مهجوریان - میرعلیرضا میرمؤیدی - اشرف میرهاشمی - حمیدرضا نعیمی - زهره نعیمی - داود نوائیان - پرویز نویدی - ایرج نیری - ایرج واحدی پور - پروین واحدی پور