Wednesday, Jun 16, 2021

صفحه نخست » نبرد نابرابر انتخابات؛ یادداشت زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر

wire16.jpgایران وایر - «رضا محمدحسینی»، زندانی سیاسی که دوران حبس خود را در زندان «رجایی‌شهر» می‌گذراند، یادداشتی درباره انتخابات در اختیار «ایران‌وایر» قرار داده است. این فعال سیاسی اردیبهشت ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد توسط دادگاه انقلاب تهران بابت اتهامات «اجتماع و تبانی»، «توهین به رهبری»، «خروج غیرقانونی از مرز»، «ورود غیرمجاز به داخل کشور» و «تمرد از دستور ماموران»، در مجموع به ۱۶ سال و نیم حبس محکوم شد.این حکم در دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفت و رضا محمدحسینی با استناد به ماده ۱۳۴ «قانون مجازات اسلامی»، مجازات اشد، یعنی هفت سال حبس تعزیری را باید بگذراند.

متن کامل یادداشت این زندانی مجبوس در زندان رجایی‌شهر را در زیر می‌خوانید:

دموکراسی وحتی روند گذار به دموکراسی در انتخابات خلاصه نمی‌شود. دموکراسی یعنی این‌که تمام مردم حق تکلیف و توانایی دارند در بهبود به زیست خود مشارکت وهمکاری داشته باشند.

حال پرسش اساسی این است انتخابات چه تاثیری بردموکراسی وحتی مراحل گذار به دموکراسی می‌تواند داشته باشد؟

آیا دیدگاه وآرای مردم درارایه دیدگاه واظهارنظرها در انتخابات خلاصه می‌شود؟

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

اگر به تعریف دموکراسی برگردیم، به این نتیجه می‌رسیم که حقوق توانایی‌ها وتکالیف مردم بسیار بیشتر از این است. اگرچه انتخابات سالم وسیله‌ای بسیار مهم در گذار به دموکراسی وحفظ و تکامل آن است اما آگاه وپویا وکنش گر بودن جامعه عوامل سازنده ومکمل دموکراسی هستند واز لحظه آغاز گذار به آن حتی تا پس از رسیدن به آن باید تداوم داشته باشد.

تعیین سرنوشت فراتر از این که یک حق برای انسان‌ها باشد، توانایی وتکلیف آن‌ها نیز هست. برای تعیین سرنوشت هیچ نیازی نیست که در زمین حکومت خارجی بازی کنیم. حکومت خارجی، حکومتی است که از مردم و برای مردم نباشد. بدیهی است اجرای نمایشی انتخابات از سوی چنین حاکمیتی، معنایی جز عوام‌فریبی ندارد وشرکت درچنین نمایشی هرگز به معنای تعیین سرنوشت نیست. حکومت خارجی فقط این فرصت را به ما می‌دهد که از بین چند گزینه محدود ومنتخب حاکمیت، یکی را انتخاب کنیم که هیچ یک ازاین گزینه‌ها خاصیتی جز اجرای دستورات دولت‌های پنهان وراس حاکمیت را ندارند وکارکردی به جز این که مجری دستورات راس حاکمیت باشد را ندارند. اگر چه ما حتی انتخاب کننده واقعی همان مجری هم نیستیم وبارها متوجه تقلب وبه یغما رفتن آرای مردم بوده‌ایم.

راس حاکمیت مثل بیت رهبری وسپاه پاسداران درقالبی جز حکومت دینی، توان بقا ندارد.هرگز اجراکننده‌ای که سیستم روحانی محور را دچار اخلال کند، نمی‌پذیرد وهیچ بی‌گانه‌ای رابه درون خود راه نخواهد داد.مجری باید از درون سیستم برآید وفقط به آن خدمت کند.

بنابراین هنگامی که افراد تشکیل دهنده ومحافظ حاکمیت برای هدف مشترک که همانا حفظ منافع برای سفره خودشان است، می‌جنگند، پس چرا مردم نباید چنین هدفی را داشته باشند؟ درچنین مواقعی که مردم حتی از حداقل حقوق خود محرومند، چاره‌ای جز یافتن راه‌کاری که قطعا سردرگمی میان گزینه‌های منتخب ومقبول حاکمیت نیست را نداریم. ما نباید دراین نبرد نابرابرشرکت کنیم ودرعوض با تشکیل یک نهادمدنی پویا ومطالبه‌گر، آن‌ها را مجبور به بازی در زمین خودمان کنیم. مثال بیدادگری، تبعیض، سرکوب و نقض حقوق بشر وآزادی‌های فردی واجتماعی مربوط به فرد یا دولت نبوده بلکه کاملاسیستماتیک است. بنابراین طبق آن‌چه در چهاردهه تجربه کردیم، با تعویض یک فرد یا دولت اصلاحاتی رخ نمی‌دهد زیرا اصلاحات راستین به معنای براندازی حاکمیت جور و جهل است. فردسالم در سیستم کاملا فاسد جایی نخواهد داشت؛ یعنی اگر حکومت موسوم به جمهوری اسلامی به حقوق بشر، عدالت، برابری وآزادی احترام بگذارد، دیگر حکومت اسلامی نیست. پس به هیچ اصلاحاتی تن نخواهد داد. درپایان هر رایی که به این نظام داده شود، فقط به عمر آن می‌افزاید.

رضا محمدحسینی، ۲۶ خرداد۱۴۰۰، زندان رجایی‌شهر



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy