ایران وایر - علی رنجیپور - انتخابات کمرونق ۱۴۰۰ در حالی برگزار شد که به دنبال یک دهه بحرانهای سیاسی و اقتصادی، شاخصهای اقتصادی به پایینترین سطح تاریخی سقوط کردهاند. طبق آمار رسمی و گزارشهای مرکز آمار ایران، شاخص فلاکت (حاصل جمع جبری تورم و بیکاری) در کل کشور به عدد ۴۶ رسیده است، آن هم در حالی که به دلیل تشدید رکود اقتصادی و کاهش مشارکت اقتصادی نرخ بیکاری روی کاغذ به زیر ۱۰درصد سقوط کرده است.
رابطه شاخص فلاکت و نرخ پایین مشارکت در انتخاب چیست؟
***
شاخص فلاکت ۴۶ واحدی، رقم کوچکی نیست، در سال ۲۰۱۹ به غیرا از ایران تنها دو اقتصاد بحرانزده (ونزوئلا و آرژانتین) رقم فلاکت بالای ۴۰ واحد داشتهاند. این رقم در تاریخ ایران هم کمنظیر است. چنانکه بعد از پایان جنگ جهانی دوم تا الان تنها در ۶ سال (۱۳۷۳، ۱۳۷۴، ۱۳۹۲، ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹) شاخص فلاکت بالای ۴۰ واحد بوده است.
طبق آمار رسمی تورم و بیکاری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹، شاخص فلاکت در هیچکدام از استانهای ایران زیر ۴۰ نبوده است، اما در هفت استان کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، کردستان، لرستان، هرمزگان، خراسان شمالی و خوزستان از از مرز ۵۰ واحد گذشته و در کرمانشاه به رکورد ۵۵ واحد رسیده است.
شاخص فلاکت منظقهای در ایران در سال ۱۳۹۹، منبع: سایت داده
چنانکه در نقشه بالا پیدا است، در سال گذشته نیمه غربی کشور بیش از سایر مناطق کشور از افزایش تورم و بیکاری رنج برده است. البته این به معنی وضعیت خوب استانهای شرقی یا مرکزی ایران نیست، چنانکه وضعیت فلاکت ۴۱ تا ۴۲ واحدی در استانهای خراسان رضوی و جنوبی، سمنان، مازندران و مرکزی هم نشان دهنده عمق بحران در این مناطق است، اما شدت بحران در همه مناطق یکی نیست،
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
جلوه و نمود بحران فلاکت چگونه است؟
اولین نشانه تشدید فلاکت افزایش نارضایتی است. گاهی این نارضایتی به شکل اعتراضهای گسترده مردمی پدیدار میشود، نظیر آنچه در آبان ۹۸ رخ داد و گاهی به شکل بیاعتنایی به انتخابات. چنانکه مقایسه نقشه فلاکت با نقشه پراکندگی اعتراضات در سال ۹۸ نشان میداد ارتباط مستقیمی میان بحران معیشت و اعتراضها برقرار است، مقایسه نقشه فلاکت با کاهش نرخ مشارکت انتخابات نیز ارتباط معناداری را به نمایش میگذارد.
فلاکت و انتخابات
یک نگاه به دو نقشه مشارکت در انتخابات و فلاکت اقتصادی نشان میدهد که ارتباط معنیداری میان عدم شرکت در انتخابات و عمق فلاکت وجود دارد. به وضوح نرخ مشارکت در نیمه غربی کشور پایینتر از نیمه شرقی است، چنانکه در نقشه فلاکت هم همین الگو برقرار است.
طبق آمارهایی که تا الان در رسانهها اعلام شده، استانها تهران، کردستان، البرز، اصفهان و آذربایجان شرقی پایینترین نرخ مشارکت را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ داشتهاند.
شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که به جز کردستان، وضعیت فلاکت در چهار استان دیگر دست کم به نسبت سایر مناطق کشور چندان بد نیست و احیانا مشارکت پایین ارتباطی با بزرگی فلاکت ندارد، اما واقعیت چیز دیگری است.
پنج استانی که در انتخابات ۱۴۰۰ کمترین نرخ مشارکت را داشتهاند در انتخابات سال ۹۶ هم جزو استانهایی با پایینترین نرخ مشارکت بودهاند. بنابراین مشارکت پایین یک الگو و رفتار تکرار شونده در این استانها است. بنابراین بهتر است به جای مقایسه نرخ مشارکت استانها میزان کاهش نرخ مشارکت را در دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ با هم مقایسه کنیم.
در این صورت خواهیم دید به جز استان خراسان شمالی، میزان کاهش مشارکت در بقیه استانهای صدرنشین در فلاکت بیش از بقیه بوده است.
میزان کاهش نرخ مشارکت در استان کرمانشاه ۱۴ واحد درصد بوده است. در چهارمحال و بختیاری نرخ مشارکت در انتخابات ۱۹ واحد درصد کم شده، در کردستان و لرستان ۱۶ واحد، در هرمزگان و خوزستان ۱۰ واحد، در خراسان شمالی ۵ واحد درصد کم شده است. این در حالی است که میزان کاهش نرخ مشارکت در دو انتخابات ۹۶ و ۱۴۰۰ حدود ۱۳ واحد درصد است.
البته میزان کاهش نرخ مشارکت در مناطق شرقی کشور به اندازه غرب نیست. این در حالی است که شرایط در استانهایی مثل سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی تعریف چندانی ندارد. اما رتبه این چهار استان از نظر نرخ مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ به ترتیب چهارم، هفتم و اول بوده است.
این پدیده دلایل زیادی میتواند داشته باشد، از جمله میتوان به خاستگاه و تمرکز ابراهیم رئیسی روی شرق و اقدامات محدود و مقطعی فقرزدایی سپاه در این مناطق اشاره کرد. اما ماجرا محدود به این نیست. در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ نیز اوضاع در شرق ایران به اندازه مناطق غربی بحرانی نشد. شاید دلیل این مساله پراکندگی و تراکم پایین جمعیت است که مستقیما روی فرایند هماهنگی عمومی برای اقدام اعتراضی تاثیر منفی میگذارد. قطعا به پای صندوق کشاندن اهالی روستاهای کوچک و کمجمعیت در استان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان راحتتر، کمهزینهتر از زیستگاههای نسبتا متراکم مناطق غربی است که نارضایتی عمومی در آن جلوه بیشتری پیدا میکند.