Tuesday, Jun 29, 2021

صفحه نخست » اندیشمند مدافع سکولاریسم در مصر چرا و چگونه ترور شد؟ حسن هاشمیان

Hasan_Hashemian.jpgدر ژوئن سال ۱۹۹۲ «جماعت اسلامی»، نسخه عربی «خمینیسم» در مصر، «فرج فوده» اندیشمند مدافع سکولاریسم را ترور کرد. در آن زمان هیچکس به اندازه فرج فوده، خطر گروه‌های اسلامی تندرو بر ملت‌های منطقه را درک نکرده بود. خطری که اکنون بعد از گذشت ۳۰ سال، ملل خاورمیانه آن را در ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن، فلسطین، مصر، سودان، بحرین، مغرب عربی و بخش‌هائی از افریقا، با گوشت و خون خود تجربه کردند.

جماعت اسلامی و سردمداران آن از «فرج فوده» نفرت داشتند، زیرا او نیک می‌د‌انست که اگر این قرائت فاشیستی از اسلام به قدرت برسد، چه بر سر مردم منطقه خواهد آورد. دورنمائی که اکنون بعد از گذشت سی سال از درگذشت فوده، محقق شده است. اسلام‌گرایان با تمام اشکال افراطی «فقهی» و «خلافتی» خود، اکنون در حال جولان دادن در منطقه غنی خاورمیانه هستند.

علاوه بر این، رهبران «جزم اندیش» و «بی‌سواد» جماعت اسلامی نمی‌توانستند ببینند، فردی مدافع سکولاریسم و پیرو نظریه جدائی دین از دولت، مفاهیم اسلامی را بهتر از آنها می‌شناسد. آنها برای سالیان متمادی، پیروان ناآگاه خود را از طریق آموزه‌های «ارتداد»، «تکفیر»، «قصاص»، «جنگ با کفار»، «جنگ تا رفع فتنه در جهان» و «زنا» دور خود جمع کرده‌اند. اما فرج فوده با بیان اینکه قرآن با کلمه «أقرأ» [بخوان] آغاز شده و نه با «اُقتل» [بکش]، تمام گفتمان «جنگ و کشتار» آنها را زیر سؤال برد.

قاتل فرد بیسوادی که قدرت خواندن فتوای قتل را نداشت!

جماعت اسلامی مصر، برای ترور فرج فوده، فرد بیسوادی را فرستاده بود که توانائی خواندن و نوشتن نداشت. او در دادگاه اعتراف کرد؛ براساس صدور فتوای قتل فوده، وی را کشته است. اما وقتی از قاتل سؤال شد که به چه دلیل این کار کرده است، جواب داد: فرج فوده کتاب‌هائی می‌نوشت که دعوت به کفر و الحاد می‌کرد. در اینجا بازپرس از وی پرسید: آیا این کتاب‌ها را خوانده است؟ و قاتل پاسخ داد: خیر، زیرا بیسواد است و قدرت خواندن و نوشتن ندارد!
جهل و بیسوادی «امت» مهمترین خوراک اسلام‌گرایان افراطی است. در ایران پیشاهنگان روشنگری چون روزنامه نگاران، شبکه‌های اجتماعی، کانون‌های تجمعات مدنی و حوزه نوگرای هنری، رقیب «خطرناکی» برای منابر و نوحه سرائی‌های ملایان به حساب می‌آید. به همین دلیل نظام «خمینیسم» بیشترین سرکوب و فشار را بر این بخش از جامعه وارد می‌کند.

فرج فوده کیست؟

فوده نویسنده و اندیشمند سکولار مصری در ۲۰ اوت ۱۹۴۵ در شهر کوچک «زرقا» از توابع استان دمیاط در شمال مصر به دنیا آمد. او کارشناسی ارشد علوم کشاورزی و دکترای فلسفه اقتصاد کشاورزی را از دانشگاه «عین شمس» مصر دریافت کرد. فرج فوده یکی از پیشگامان نهضت روشنگری مصر به حساب می‌آید که کتاب‌های متعددی درباره ضرورت «جدائی دین از دولت» نگاشته است. آثار وی چندین بار تجدید چاپ شده و در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های علمی تدریس می‌شود. در این میان می‌توان به کتاب‌های «قبل از سقوط» ۱۹۸۴، «حقیقت پنهان» ۱۹۸۴، «بازیچه» ۱۹۸۵ و «فرقه‌گرائی تا کجا؟» ۱۹۸۵ اشاره کرد. علاوه بر این، او سلسله مقاله‌هائی درباره سکولاریسم، پاسخ به منتقدان و انتقاد از اسلام‌گرایان در نشریات متعدد مصری داشته است. در میان همه آنها، «مجموعه گفتارهائی درباره سکولاریسم» که در سال ۱۹۸۷ منتشر شده، می‌تواند ایده اصلی وی درباره حکومت سکولار در جوامع اسلامی را بازگو کند.
نوشته‌های فوده بر چهار محور بنیادگرائی اسلامی، دفاع از حکومت سکولار مبتنی بر جامعه مدنی، وحدت ملی و حقوق بشر استوار است.
در کتاب «پیشگو» که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، فوده به بررسی رشد جریان اسلام‌گرا در مصر در فاصله سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ می‌پردازد. او در این کتاب به طور خلاصه می‌گوید؛ جریان اسلام‌گرای افراطی در مصر موفق شد که «دولت سایه» خود را بنا کند. آنها اقتصاد خاص خود را دارند که از طریق مراکز جمع‌آوری اعانه در خانه‌ها اداره می‌شود. ارتش ویژه خود را دارند که در گروه‌های شبه‌نظامی اسلام‌گرا متبلور شد، و رهبری سیاسی خود را دارند که در «دفتر ارشاد» جماعت اخوان‌المسلمین متمرکز شده بود.
همچنین این جریان اسلام‌گرا موفق شد در مؤسسات رسمی مذهبی مانند الأزهر رخنه کند و از طریق شیخ الازهر، برای کسانی که خواهان تطبیق نظام «شریعت» در مصر هستند، تبلیغ کنند. در این میان کار اسلام‌گرایان به جائی رسید که از طریق نشریه «لواء اسلامی» که توسط حزب حاکم مصر منتشر می‌شد، از شهروندان میهن دعوت کرد که بانک‌های ملی مصر را تحریم کنند و فقط با مؤسسات مالی اسلامی کار کنند. اما در حوزه رسانه، فعالیت اسلام‌گرایان چشم‌گیرتر بود و نه فقط رسانه‌هائی برای خود داشتند، بلکه در رسانه ملی نفوذ کردند و سخنان «شیخ محمد متولی الشعراوی» را پخش می‌کردند که به عقیده شهروندان مسیحی بی‌پرده می‌تاخت.
اما مهمترین بخش از دیدگاه فرج فوده در کتاب «پیشگو» که از مهمترین کتاب‌های وی است، این یافته‌هاست که جنبش اسلام‌گرایان یک مرحله گذر همانند هر جنبش دیگری که می‌آید و سپس می‌رود، نیست، بلکه جنبش اسلام‌گرایان تنیدن دولت در دولت است که آرام آرام همه چیز را در خود می‌بلعد و در حین تسلط کامل بر دولت و جامعه، با اراده خود پائین نمی‌آید.
از نظر فوده، نفی سکولاریسم با تمام ویژگی‌های آن که از رویکردهای اصلی اسلام‌گرایان به حساب می‌آید، به معنی نفی تمام دستاوردهای تمدن بشری است. در این میان، تکفیر پیروان سکولاریسم و دعوت برای حکومت دینی، به معنای نادیده گرفتن اصول اولیه حقوق بشر می‌باشد. اسلام‌گرایان همچنین از طریق دعوت برای بازگشت به «خلافت» [در ایران ولایت فقیه] تاریخ و تجارب و دروس آن را نادیده می‌گیرند. از نظر فرج فوده، بازگشت به اسلام سیاسی، بازگشت به بن‌بست‌های سیاسی و فروپاشی جوامع اسلامی است.

مخاطبان فرج فوده چه کسانی هستند؟

در کتاب «قبل از سقوط» فرج فوده درباره ویژگی مخاطبان خود سخن می‌گوید: «اهمیتی برای من ندارد که در یک طرف بیایستم و همه در مقابل من باشند. اگر صدایشان را بلندتر کردند و شمشیرهایشان را علیه من کشیدند، ناراحت نمی‌شوم. نگران نخواهم شد اگر فردی که قبلا به گفته‌های من ایمان آورده بود، اکنون از من روگردان شود. وحشتی هم از حمله فردی که از گفته‌های من وحشت دارد، ندارم. اما خسته و اندوهگین خواهم شد که اگر پیام من به دست کسانی که باید برسد، نرسد. من افراد صاحب‌نظر را مورد خطاب قرار می‌دهم نه آنانی که به دنبال منافع خود می‌گردند و آنهائی که به چیزی در زندگی اعتقاد دارند و نه آنهائی که وقت خود را به شرط‌‌بندی سیاسی می‌گذرانند. افرادی که حق‌طلب هستند نه موعظه‌گر درگاه سلطان و پیروان شناخت رهائی‌بخش نه دولت‌پرستان.

درد مشترک ایرانیان و ملت‌های عرب

از تهران تا بغداد، و از صنعاء تا بیروت، چه در جغرافیای خاورمیانه و چه در میان بوته‌زارهای افریقا، اسلام‌گرایان با تمام اشکال خود، خواه ولائی، سپاهی، بسیجی، حشد‌الشعبی، انصارالله یا حزب‌الله و خواه القاعده، داعش و بوکوحرام، همه در برابر ملت‌های منطقه صف‌آرائی کردند. هدف آنها خلافت یا ولایت و مذهب آنها آدم‌کشی و سر بریدن است.
در این میان اسلام و شعارهای آرمانگرایانه اسلامی، ابزاری است که برای رسیدن به قدرت و به بردگی گرفتن جوامع اسلامی به کار می‌رود. هیچ‌کدام از اینها تعریف قابل فهمی از اسلام ندارند، اما همه آنها می‌خواهند ولایت اسلامی یا خلافت اسلامی تشکیل دهند. هیچ کدام این‌ها برنامه‌ای برای اداره اقتصاد جامعه جز شعارهای کلی و عوامفریبانه ندارند، اما همه آنها می‌خواهند «بیت‌المال» را به «مسلمین» برگردانند.
علی خامنه‌ای یا ایمن الظواهری هرگز نگران بالا رفتن نرخ بیکاری، طلاق، خودکشی، اعتیاد، قتل، دزدی و افزایش بیماری‌های روانی در جامعه نیستند و اساسا برنامه‌ای برای معالجه این امور ندارند، اما دائما تقصیر را گردن «دشمن» یا «صلیبی‌ها» می‌اندازند و اگر هزار سال دیگر حکومت کنند، کاری جز تکرار این مقوله‌های عوامفریبانه ندارند.
مردم ایران از سال ۱۹۷۹ تاکنون اسیر اسلام‌گرایان افراطی شدند و بارها از طریق «اصلاحات» یا اعتراضات خیابانی، در پی مخرجی برای برون‌رفت از این «دایره سیاه» برآمدند. در لبنان، یمن و سوریه وضع به همین شکل است و مبارزه عراقی‌ها علیه اسلام سیاسی وارد مراحل پیچیده‌ای شده است.
اکنون آنچه در خاورمیانه بر سر مردم این منطقه آمده، همان نوشته‌هائی است که چهار دهه پیش، فرج فوده درباره آنها هشدار داده بود.‌ای کاش مردم منطقه که اکنون درد مشترکی را فریاد می‌کنند، بدون سیر در این تجربه تلخ و دادن هزینه‌های سنگین، صدای فرج فوده را می‌شنیدند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این مقاله در سایت [العربیه فارسی] منتشر شده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy