Sunday, Jul 11, 2021

صفحه نخست » نامه به نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل: اپوزیسیون "قلابی" رژیم همچنان به دنبال جنگ و تحریم است، محمد سهیمی

Mohammad_Sahimi_2.jpgمقدمه

با انتخاب آقای جو بایدن و قول او برای بازگشت آمریکا به برجام، امید اپوزیسیون قلابی حاکمیت در تهران -- آن بخش از اپوزیسیون خارج از کشور که حامی‌ تحریم‌های اقتصادی و تهدید نظامی است، و با تجزیه طلبان روابط تنگاتنگ دارد -- برای مداخله در ایران، و یا دستکم ادامه سیاست دانالد ترامپ درباره ایران به ناامیدی تبدیل شد. مدتی‌ طول کشید تا "قلابی ها" بخود آیند تا تصمیم بگیرند که دور بعدی تلاش‌های مخرب خود برای ادامه فشار بر مردم ایران -- نه جمهوری اسلامی -- را چگونه آغاز کنند. با روشن شدن عزم حاکمیت در تهران برای انتصاب ابراهیم رئیسی، آیت الله قتل عام، به ریاست جمهوری و با توجه به کارنامه وحشتناک او در رابطه با قتل نزدیک به ۴،۰۰۰ زندانی سیاسی در ۱۳۶۷ که براستی از موارد "جنایت علیه بشریت" میباشد، و نقش او در سرکوب جنبش سبز و همچنین روحانیون ناراضی‌، "قلابی ها" جان تازه‌ای گرفتند.

انواع و اقسام مقالات و بیانیه‌ها منتشر شدند که در آن به آقای بایدن التماس شد که سیاست ترامپ درباره ایران را ادامه دهد. کارمند لابی اسرائیل در آمریکا، بنیاد به اصطلاح دفاع از دموکراسی ها، فردی که نقش اصلی‌ را در پروژه ۱.۵ میلیون دلاری وزارت خارجه دولت ترامپ در حمله به مخالفان ایرانی و امریکایی سیاست ترامپ درباره ایران داشت و آش را آنقدر شور کرد که حتی وزارت خارجه مرتجعی مانند مایک پامپئو مجبور به لغو آن شد، و همدست او که با راه اندازی یک وبسایت با پول‌های یا مفت خودرا را "مدیر سیاست اتحاد ملی‌ برای دموکراسی در ایران" معرفی‌ می‌کند، در "مقاله ای" در وبسایت نشنال اینترست نوشتند، "پیش بردن [طرح] سقوط جمهوری اسلامی آمریکا را در جنگ دیگری در خاورمیانه درگیر نخواهد کرد، و خونریزی و هزینه سنگین مالی‌ [برای آمریکا] نخواهد داشت. کافی‌ است تحریم‌های کنونی ادامه یابند...." نگرانی‌ این ضد ایرانیان هزینه مالی‌ و تلفات برای سربازان آمریکا است، نه نتایج وحشتناک آن برای مردم ایران. چرا که نه؟ این جماعت پول‌های یا مفت را در آمریکا دقیقا برای همین اقدامات میگیرند.

با برگزاری نمایش انتخابات و منصوب شدن رئیسی بعنوان رئیس جمهور تلاش "قلابی ها" شدت یافته است. فعال سابق دانشجویی که وقتی‌ وارد آمریکا شد "همسو" با دولت جرج بوش پسر بود؛ از مداخله به اصطلاح بشر دوستانه در لیبی‌ به شدت حمایت کرد؛ خواهان همان مداخله در سوریه شد؛ از تحریم‌های اقتصادی آقای اوباما علیه مردم ایران به مثابه "عمل جراحی برای ریشه کن کردن سرطان" حمایت کرد، و اخیرا بعد از ترور محسن فخریزاده توسط اسرائیل در "مقاله ای" درباره تروریسم بودن آن اقدام تردید داشت، در یک "مقاله" دیگر از ادامه تحریم‌ها علیه مردم ایران حمایت کرد.

در شرایطی که کاملا روشن شده است که سیاست تحریم اقتصادی کوچکترین تغییری در رفتار و سیاست‌های حاکمیت در تهران به وجود نیاورده، و رژیم بی‌ اعتنا به مردم در داخل همچنان با انتصاب رئیسی به سیاست‌های خود ادامه میدهد، و در حالی‌ که دود این تحریم‌ها فقط و فقط به چشم مردم عادی رفته است، این جماعت همچنان بر ادامه یک سیاست شکست خورده که قادر نبوده است با اعمال آن علیه، بعنوان مثال کوبا و کره شمالی‌، به کوچکترین موفقیتی دست یابد، و فقط بهانه لازم به حاکمیت برای ادامه سیاست‌های مخرب ضد ایران خود دهد، پایفشاری می‌کند.

ولی‌ شاید شنیع‌ترین اقدام "قلابی ها" نامه اخیر آنها به نفتالی بنت نخست وزیر جدید اسرائیل، و تقاضای کمک از او میباشد. بسیاری از امضا کنندگان این نامه بی‌ نام و نشان‌های گروه سلطنت طلب "فرشگرد" هستند. "پیشوای" آنها، رضا پهلوی، منتظر السلطنه، در روز پنجشنبه ۸ جولای در جلسه‌ای پشت درهای بسته به رهبران مهمترین سازمان‌های لابی اسرائیل در آمریکا درباره ایران "گزارش" داد. مقاله کنونی درباره این نامه و این ملاقات میباشد.

نامه به نفتالی بنت

نگارنده به کارنامه نفتالی بنت در گذشته کاری ندارد. اگر مردم اسرائیل میخواهند او نماینده آنها در دنیا باشد، نه تنها تصمیم و حق آنهاست، بلکه نشان دهنده شرایط کنونی جامعه اسرائیل است که نگارنده سالها پیش در یک مقاله، بعد از سفر آقای محسن مخملباف به اسرائیل درباره آن نوشت، و یادآوری نمود که جامعه کنونی اسرائیل آن جامعه سوسیالیستی از آغاز تشکیل تا اواخر دهه ۱۹۷۰ نیست، بلکه جامعه ایست که روز بروز بیشتر به طرف افراط میرود. ولی‌ فقط یادآوری میشود که بنت در گذشته با افتخار گفته است که، "من در عمر خود تعداد زیادی عرب را کشته ام و مساله‌ای با آن ندارم،" و "من حتی از بنیامین نتانیاهو راستگرا تر هستم." خوانندگان گرامی‌ بکوشند مجسم کنند که راستگرا تر از نتانیاهو چه انسانی‌ است.

در نامه خود به بنت، پس از شعار‌های همیشگی‌ علیه جمهوری اسلامی، که بخشی از آن درست، و بخشی از آن ساخته و پرداخته راست افراطی آمریکا و لابی اسرائیل و عربستان است، امضا کننده گان چنین نوشتند:

"ما امضاکنندگان این نامه، ضمن شادباش به مناسبت انتخاب ‌تان به مقام نخست‌وزیری اسرائیل، از شما می‌خواهیم تا رویکرد درست سال‌های گذشته کشورتان در تضعیف نیروهای تروریستی این رژیم به‌ویژه سپاه پاسداران را با قاطعیت بیشتر ادامه دهید."

براستی این "رویکرد درست" چیست؟ مگر غیر از ترور دانشمندان و کارکنان برنامه هسته‌ای ایران -- که تروریسم دولتی است -- خرابکاری در مناطق صنعتی غیر نظامی که باعث اخلال در زندگی‌ مردم عادی کشور میشود -- همان مردمی که این جماعت ادعای هواداری از آنان را دارند -- و کوشش برای تشدید تحریم‌های اقتصادی و حتی تحریک به حمله نظامی به کشور است؟ کجای این سیاست به سود مردم ایران بوده است؟ چه نتیجه مثبتی از آن به مردم ایران رسیده است؟ کدام گره کور شرایط کشور در نتیجه این اقدامات باز شده است؟ تمامی شواهد و قرائن نشان میدهند که این "رویکرد درست" کوچکترین تاثیری در سیاست‌های رژیم در تهران نداشته است، چه در داخل کشور و چه در خاورمیانه. اگر تاثیر داشته است، امضا کنندگان نامه آنها را منتشر کنند.

به شهادت صد‌ها مقاله فارسی‌ و انگلیسی‌ نگارنده، او همیشه دشمنی کورکورانه و ایدئولوژیک رهبران جمهوری اسلامی با اسرائیل را رد کرده است، و آنها را بر ضد منافع و مصالح ملی‌ ایران ارزیابی کرده است. اصولا یکی‌ از دلایل گشوده نشدن گره کور روابط ایران با آمریکا همین موضع جمهوری اسلامی درباره اسرائیل است. ولی‌ این به هیچ وجه توجیهی برای ندیده گرفتن اقدامات اسرائیل علیه ایران، و یا تقاضای کمک از آن نمیباشد. تروریسم خوب و تروریسم بد نداریم. اگر بمب گذاری حماس در اسرائیل که باعث کشته شدن مردم میشد تروریسم بود -- که بود -- ترور دانشمندان و کارکنان هسته‌ای ایران نیز تروریسم است که حتی رسانه‌های غرب نیز آنرا محکوم میکنند، و همینطور درباره بقیه مسائل.

ولی‌ مضحک‌ترین قسمت نامه آنجاست که امضا کننده گان چنین نوشته ا‌ند:

"خواست اصلی ما از شما این است که قاطعانه و همه‌جانبه از اعتراضات گروه‌های مختلف اما متحد مردم ایران که شجاعانه مبارزه می‌کنند تا سرنوشت‌شان را از طریق استقرار یک حکومت دموکراتیک به دست گیرند، حمایت کنید؛ حکومتی که روابط صلح‌آمیز ایران را با همسایگانش و با جامعه جهانی دوباره برقرار سازد. ما همچنین از شما می‌خواهیم تا توان تکنولوژیک اسرائیل را در راه کمک به ملت ایران برای عبور از سد فیلترینگ و سانسور جمهوری اسلامی به کار بگیرید."

اگر اسرائیل واقعا حامی‌ نظام‌های دموکراتیک است، و می‌خواهد خاورمیانه تبدیل به ناحیه‌ای آزاد و دموکراتیک شود، اول از سیاست‌های خود درباره مردم فلسطین آغاز کند، از سرزمین‌های آنها بر طبق قطعنامه‌های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل عقب نشینی کند، و به مردم فلسطین اجازه دهد تا کشور مستقل خودرا تشکیل دهند. چنین اقدامی نه تنها به سود صلح منطقه و خود اسرائیل است، بلکه یکی‌ از "سلاح"‌های بزرگ حاکمیت در تهران درباره منطقه را نیز از آنها میگیرد. کمک به مردم ایران پیشکش اسرائیل و مردم آن.

هیچگونه نشانه‌ای از نیاز مردم ایران به چنین کمکی‌ وجود ندارد؛ مردم صبور و شریف ایران خود قادرند کشور را تبدیل به یک جمهوری دموکراتیک کنند. هیچگونه نشانه‌ای وجود ندارد که مردم ایران چنین تقاضایی برای کمک، آنهم از اسرائیل، کرده باشند. هیچگونه نشانه‌ای وجود ندارد که مردم ایران به امضا کنندگان رسالت داده ا‌ند که سخنگوی آنها باشند. اصولا امضا کنندگان، که همیشه با حمایت از تحریم اقتصادی و تهدید نظامی بر رنج و درد مردم افزوده ا‌ند، دارای کارنامه‌ای نیستند که برای چنین سخنگویی، حتی اگر مردم ایران بخواهند سخنگو در خارج از ایران داشته باشند، واجد شرایط باشند. اگر قرار بود امضا کنندگان، که همان احمد چلبی و ایاد علاوی‌های ایرانی هستند، دوستدارو سخنگوی مردم ایران باشند، باید فاتحه دموکراسی و احترام به حقوق بشر در ایران را خواند.

امضا کنندگان این نامه ننگ آور چه کسانی بودند؟ همان جماعت همیشگی‌، نظیر آن زن که بارها علنا خواهان حمله نظامی به ایران شده است. ولی‌ فقط به یکی‌ از آنها اشاره میشود، و "خود حدیث مفصل خوان از این مجمل." مجید محمدی به عنوان "استاد بازنشسته دانشگاه" نامه را امضا کرده است. کدام دانشگاه؟ او سالها پیش خودرا "استاد دانشگاه پرینستون" معرفی‌ نمود. نکند حالا بازنشسته آن دانشگاه است؟ ولی‌ این مهم نیست. مهم این است که محمدی که این نامه را امضا کرده همان کسی‌ است که سالها پیش وقتی‌ هنوز "ضد امپریالیست" بود نوشت:

"از نگاه امريكاييان حمله ی امريكا به كشوری كه آنها را تهديد نكرده اگر با تصويب كنگره باشد مشروع است. جنگ پيشگيرانه و دخالت در امور داخلی ديگر كشورها از دوران بوش شروع نشده به دوران وی محدود نخواهد ماند. همين نوع نگاه به دموكراسی است كه به اسراييل نيز صادر شده است و اسراييلی ها با گرفتن پز دموكراسی برای مردم فلسطين نيز تصميم می گيرند و هيچ كس هم از مشروعيت اين تصميمات نمی پرسد. دموكراسی امريكايی حد و حدودی ندارد".

دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست.

کلام پایانی: بی‌ اعتنائی مردم داخل کشور به اپوزیسیون قلابی

یکی‌ از نکات بسیار مثبت نمایش انتخابات اخیر روشن شدن پایگاه اجتماعی اپوزیسیون قلابی در داخل کشور است، اگر در حقیقت نیازی به چنین روشنگری بود. آقای مصطفی تاجزاده، اصلاح طلب شجاع و مبارز در داخل کشور، به کلاب هاوس می‌‌آید و ده‌ها هزار نفر از مردم چه در داخل و چه در خارج شرکت میکنند و به بحث میپردازند. خانم فائزه هاشمی و دیگران هم همینطور، و هزاران نفر در آن بحث‌ها شرکت میکنند.

در مقابل کمپین "نه به جمهوری اسلامی" -- این جماعت واقعا خوابند، چون دستکم بیست سال است که مردم به نظام ولایت فقیه "نه" را گفته ا‌ند -- با همه تبلیغ فقط ۱۴۰۰ امضا جمع می‌کند، و وقتی‌ ملاقات اینترنتی با شرکت همه "رهبران،" از منتظر السلطنه تا بقیه، برپا میکنند، به زحمت ۱۰۰۰ و یا ۱۲۰۰ نفر در آن شرکت میکنند. جلسات اینترنتی به اصطلاح "شورای گذار ایران" حسن شریعتمداری، که طرفدار انتخابی شدن پادشاه است، و محسن سازگارا از آن هم مفلوک تر است و تعداد شرکت کنندگان در آن به چند صد نفر هم نمیرسد.

چرا اینطور است؟ مگر این اپوزیسیون حرف‌های زیبا نمیزند؟ به گمان نگارنده دلیل آن روشن است: تأ جایی‌ که نگارنده میفهمد، مردم داخل کشور به کسانی که زندگی‌ راحت در اروپا و آمریکا دارند، پول میگیرند تا این حرف‌ها را بزنند، ولی‌ از آنها میخواهند که انقلاب کنند تا آنها با سلام و صلوات برگردند -- اگر برگردند که نگارنده درباره آن شک دارد -- اعتماد و باور ندارند. کسانی که در کنار مردم در ایران نیستند، و در درد و غم و شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها شریک نیستند، ولی‌ دائما از آنها میخواهند که سخت‌ترین تحریم‌ها را تحمل کنند که حتی دسترسی‌ به دارو برای نیاز‌های پزشکی‌ خود نداشته باشند، نمیتوانند حامی‌‌ آنها باشند.

اعتصاب های داخل ایران، که در حال گسترش است و همچنین عدم شرکت اکثریت مردم در نمایش انتخابات اخیر که هیچگونه کمکی‌ و یا به اصطلاح رهبری در خارج از ایران ندارند، بخوبی اینرا نشان میدهند. میدان مبارزه در ایران است، نه واشنگتن، لندن، ریاض، و تل اویو.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy