چهل و سه سال پیش آیت اله خمینی محمد رضا پهلوی را به دلیل ایده استفاده از انرژیهای پاک، خورشیدی، به سخره میگرفت. او به تمسخر میگفت که شاه چگونه میخواهد انرژی خورشیدی را در بخاری بریزد! اینک ایران پس از چهار دهه که از انقلاب در آن به رهبری همین فرد میگذرد در کنار بحرانهای سیاسی و بین المللی دچار بحران انرژی است، که چهل و اندی سال پیش پادشاهاش آنرا پیشبینی کرده بود، آنهم در کشوری که یکی از بزرگترین منابع نفت جهان را داراست.
این روزها که مردم شهرهای ایران طعم تلخ قطعی برق و کمبود آب را لحظه به لحظه تجربه میکنند، با دیگر این سوال پیش میآید که آیا جمهوری اسلامی فردای بهتری را که به مردم نوید میداده چگونه محقق کرده؟ اصل موضوع این است که بحران برق که بدون هیچ شکی فقط ریشه در مشکلات خلق الساعه و امروز و دیروز ندارد، پیش از این توسط کارشناسان اهل فن پیشبینی شده بود اما مانند همیشه گوش شنوایی نبود.
این مشکل هم مانند همیشه ریشه در سو مدیریت و مدیریت امنیتی و سیاست زده کشور دارد. سالها پیش از این بسیاری از کشورها که مانند ایران نفت داشتهاند در یک سرمایه گذاری بلند مدت نفت را نه در خدمت سیاست گسترش تنش در منطقه که در خدمت گسترش پروژههای علمی و جایگزین در بخش نیروگاهها و انرژیهای پاک کردهاند. آنها پولشان را برای یک بازی سیاسی با چندین برابر قیمت به روسها ندادند که برایشان یک نیروگاه اتمی خارج از رده بسازد. آنها پولشان را صرف تحقیقات جامع و به روزی کردند که محصولاش را امروز میتوان دید. نمونه عینی آن کشوری مانند امارات متحده عربی همسایه جنوبی ایران است که در دو دهه گذشته به دنبال تامین برق از نیروگاههای خورشیدی و جایگزینی انرژیهای پاک بوده و در عمل در آیندهای نه چندان دور آنرا جایگزین نیروگاههای سوخت فسیلی خواهد کرد.
در این میان که این روزها مردم ایران طعم تلخ قطعی برق را میچشند و این قطعی نه تنها زندگی روزمره آنها بلکه جان مردم را در بیمارستانها و مراکز امدادی به خطر میاندازد باردیگر مسوولان کمبود برق را ناشی از مصرف بیرویه مردم در خانه و البته خرابکاری برخی عناصر وابسته بیان میکنند. در حالی که یک نگاه آماری ساده نشان میدهد فقط برق از دست رفته در مسیر نیروگاهها پیش از ورود به سیکل مصرف معادل ده درصد کل برق تولیدی است. این یعنی به طور تقریبی معادل ۴۵ درصد مصرف برق خانگی.
عدم کارایی نیروگاههای کهنه که در عموم موارد با ظرفیت حدود سی تا چهل درصد کار میکنند یکی دیگر از مشکلاتی است که به این شرایط دامن زده و در نهایت مصرف بالای مزارع استحصال رمز ارزها که به طور عمده توسط بنیادهای خیریه و مراکز دینی یا موسسات زیر نظر نهاد رهبری و دستگاههای امنیتی وابسته به سپاه که مشمول تخفیف بسیار بالا و یا در مواردی برق مجانی هستند، به این روزهای سخت مردم بیشتر تحمیل شده است.
متاسفانه مانند همیشه آمارهای رسمی با یک نگاه امنیتی نادرست است، طبق آمارهای رسمی ایران تولید کننده ۸۵ هزار مگا وات برق است در صورتی که در حال حاضر برق تولیدی کمتر از ۵۵ هزار مگاوات است و برای جلوگیری از قطع برق دست کم نیاز به ده مگاوات برق بیشتر است.
اما سوال این است: این شرایط تا کی ادامه خواهد داشت؟
پاسخ به این سوال روشن است. ایران با شرایط موجود نه تنها از این پس باید تجربه کمبود برق، آب، و بدون شک در زمستان، گاز را داشته باشد بلکه هر سال بر این مشکلات افزوده خواهد شد. چون نه تنها تغییری در شرایط کار نیروگاهها انجام رخ نداده، بلکه هر سال بر اساس شاخصهای آماری ما دست کم به ۵ مگاوات برق تولیدی مازاد احتیاج خواهیم داشت. این یعنی یک سراشیبی تند که محصول بی تدبیری چهار دهه مسوولان کشوری است که یکی از بالا ترین سطح دسترسی به منابع نفت و گاز جهان را داشته و پول آنرا صرف جنگهای نیابتی کرده است. با این توصیف این شرایط میتواند کشور را در مسیر یک «قحطی برق» و بدون شک سایر منابع نظیر آب و گاز قرار بدهد.
در کشوری که «رانت» حرف اول را میزند، در طول سالهایی که مردم باید در سایه شعارهای حاکمیت زندگی میکردند، هر کسی که به رانتی دسترسی داشته است چاه آب زده است، سفرههای زیر زمینی را برای جیب خود نابود، درختان و جنگلها را بیابان و از منابع انفال جیب خود را پر کرده است.
اینک در حالی که عراق به طور رسمی از حمایت ایران در ارسال برق به این کشور قدردانی میکند مردم ایران دست به گریبان خاموشیهایی هستند که جان آنها را به مخاطره انداختهاست.
روزی که آیت اله خمینی باور داشت ایده استفاده از انرژی خورشید رویا پردازی پادشاه ایران است آن روز دولت مردان کشورهای مترقی به دنبال سوخت پاک بودند و امروز که ایران هر روز دست به گریبان مشکل برق و آب و سوخت است، بسیاری از کشورها در طول دهه پیش روی از مصرف سوخت فسیلی و گاز برای تامین برق کشورشان بی نیاز خواهند شد.
ایرانی که با ۳۰۰ روز آفتابی و وجود باد میتواند یکی از تولید کنندههای برق خورشیدی و بادی باشد امروز فقط یک و نیم درصد از برق تولیدیاش از آفتاب است. این بخشی دیگر از زیانی است که مدیریت ناکارآمد و سیاسی به مردم این کشور تحمیل کرده است. اما این سوال بی پاسخ میماند که آیا مردم ایران روزی روی ثبات و امنیت را خواهند دید؟ و آیا این ثبات میتواند در سایه یک مدیریت فاسد و غیر علمی محقق شود؟
آه... میکشم برای آب، رضا مقصدی
نگاهی به خط سوم، رضا فرمند