-روزنامه «وال استریت ژورنال» گزارش داد که اروپاییها برای با هدف طولانیتر کردن دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی طرح سه محوری ارائه دادهاند. طبق این طرح رژیم ایران باید سانتریفیوژهای پیشرفته خود را انبار و مهر و موم کند و زیرساخت الکترونیک برای استفاده از این سانتریفیوژها را برچیند و علاوه بر آن ظرفیت تولید سانتریفیوژهای جدید را نیز از بین ببرد.
- دیوید آلبرایت رئیس موسسه علم و امنیت بینالمللی واشنگتن میگوید ایران میتواند یک ابزار آزمایشی را در عرض ۹ ماه به مرحله انفجار برساند و در یکسال یک سلاح هستهای اولیه بسازد.
- دیماه ۱۳۹۶ مقامات سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ادعا کردند رآکتور اراک با سیمان پُر و قلب رآکتور خارج شد. این ادعا را بازرسان آژانس و جان کری نیز تأیید کردند. یکسال بعد علیاکبر صالحی افشا کرد که لولههای مشابه را با سیمان پُر کردند!
- مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملّی مجلس شورای اسلامی همان فردیست که در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ برجام و پرچم آمریکا را در صحن علنی مجلس اسلامی به آتش کشید ولی اکنون میگوید دولت ابراهیم رئیسی برجام را رها نمیکند!
روزنامه «وال استریت ژورنال» ۱۶ ژوئیه (۲۵ تیرماه) گزارش داد مقامهای اروپایی یک طرح سه محوری برای طولانی کردن «زمان گریز هستهای ایران» ایران ارائه دادهاند با این هدف که زمان دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی طولانیتر شود! معنای دیگر این سیاست در عمل، دست یافتن جمهوری اسلامی به بمب اتمی در زمانی دیرتر است!
طبق این طرح رژیم ایران باید سانتریفیوژهای پیشرفته خود را انبار و مهر و موم کند و زیرساخت الکترونیک برای استفاده از این سانتریفیوژها را برچیند و علاوه بر آن ظرفیت تولید سانتریفیوژهای جدید را نیز از بین ببرد.
غربیها تخمین میزنند در حال حاضر «زمان گریز هستهای ایران» (فاصله برای دستیابی به سلاح اتمی) به ۲ تا ۳ ماه رسیده و گمان میکنند با فشارهایی به تهران که بیشتر یادآور اقدامات بینتیجه پس از توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ است میتوانند از دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی جلوگیری کنند.
هرچند در این گزارش تأکید شده جمهوری اسلامی ایران در کاربرد فناوریهای مورد نیاز برای ارتقاء سانتریفیوژها تبحر پیدا کرده و سرعت این دستگاهها سه تا چهار برابر بیشتر از سانتریفیوژهای نسل پیش است و غرب از این امکان نگران است اما بر اساس تجربه راهکاری که غرب برای مقابله با این تهدیدات ارائه میدهد به احتمال زیاد بیاثرتر از آن است که انتظار دارند.
از اواخر فروردین سال ۱۴۰۰ جمهوری اسلامی تولید اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد را آغاز کرد. کارشناسان و ناظران معتقدند دستیابی به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد که جهت ساخت سلاح اتمی نیاز است برای جمهوری اسلامی اقدام دشواری نیست و مقامات رژیم ایران خودشان نیز به صراحت میگویند که دستیابی به غنیسازی ۹۰ درصدی بسیار راحت است. همزمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نسل جدیدی از موشکهای بالستیک دوربُرد را در «رزمایش پیامبر اعظم» که دیماه ۱۳۹۹ برگزار شد تست کرد.
کارشناسان اتمی هشدار دادهاند اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد همین مقدار اورانیوم با غلظت ۲۰درصد را تا ۹۰درصد غنی کند، برای ساخت سه سلاح هستهای سوخت کافی در اختیار خواهد داشت.
طبق گزارش «والاستریت ژورنال» کارشناسان بر سر اینکه ایران چه زمانی میتواند یک کلاهک اتمی بسازد اختلاف دارند. برخی مقامهای غربی معتقدند اگر از خارج فعالیتهای ایران مختل نشود، رژیم میتواند بین دو تا سه سال کلاهک هستهای بسازد اما برخی ناظران از جمله دیوید آلبرایت رئیس موسسه علم و امنیت بینالمللی واشنگتن، معتقدند ایران میتواند یک ابزار آزمایشی را در عرض ۹ ماه به مرحله انفجار برساند و در یکسال یک سلاح هستهای اولیه بسازد و در عرض دو سال یک کلاهک هستهای را بر یک موشک بالستیک سوار کند.
ادعای پر شدن حفرههای مرکزی رآکتور اراک با سیمان
دیماه ۱۳۹۶ بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ادعا کرد در راستای اجرای تعهدات برجام رآکتور اراک با سیمان پُر شد و قلب رآکتور خارج شد. در تهران مقامات اعلام کردند سانتریفیوژها در نطنز و اراک جمعآوری شده و ۱۱ تن اورانیوم غنی شده ایران به روسیه و قزاقستان منتقل شده است.
مخالفان برجام در جمهوری اسلامی شامل دلواپسان و جریان انقلابی و رسانههای حکومتی «بتنریزی در رآکتور اراک» را «خیانت» دانستند و از آن به عنوان «بزرگترین عملیات تخریب هستهای دنیا» نام بردند.
مالهکشی جان کری
در همان دوران پایگاه خبری «هیل» وابسته به کنگره آمریکا در گزارشی خبر از پایان «عملیات خروج قلب رآکتور اراک» داد و نوشت، «پیشرفت ایران (در اجرای برجام)، سریعتر از آن چیزی است که تحلیلگران انتظار داشتند.»
در این گزارش از اقدامات جمهوری اسلامی به عنوان «خلع سلاح اتمی» یاد شده بود. هیل به نقل از مقامات دولت اوباما مدعی شد ایران در ازای گرفتن امتیازاتی دیگر قادر به تولید علنی یا مخفیانه سلاح هستهای نیست! جان کری وزیر خارجه دولت اوباما نیز گفت، «سطح غنیسازی اورانیوم در ایران به سطح مصارف غیرنظامی رسیده و فقط برای تحقیقات مناسب است و بسیار کمتر از هر چیزیست که احتمالاً به عنوان سلاح استفاده شود.» همچنین اعلام شد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از نزدیک شاهد اقدامات جمهوری اسلامی ایران بودند. اما همه اینها یک دروغ بزرگ بود و روند نقض تعهدات برجام در طول فقط چند ماه پس از خروج آمریکا از این توافق نیز آن را به اثبات رساند!
بهمن ۱۳۹۷ علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی پرده از این واقعیت برداشت و اعتراف کرد که به سفارش علی خامنهای در مذاکرات ترفند زدند. او گفت، «در دوران مذاکرات لولههایی مشابه لولههای مورد استفاده در رآکتور اراک خریده بودیم که طرف مقابل نمیدانست و بجای لولههای اصلی که سوخت در آنها قرار میگیرد آن لولهها پُر سیمان شدند... آن زمان نمیتوانستم اعلام کنم و فقط یک نفر در ایران میدانست و این موضوع را به بالاترین مقام ارشد نظام گفتیم و کس دیگری این موضوع را نمیدانست!»
صالحی توضیح داد، «یکسری لوله به قطر دو سه سانت و به طول سه چهار متر بود که یک سر و ته دارد و ما مشابه آنها (لولهها) را به همان تعداد خریده بودیم، طرفهای مقابل در مذاکرات گفتند در آن لولهها سیمان بریزید. ما گفتیم باشد میریزیم! ولی نگفته بودیم لولههای دیگری داریم و ما الان آن لولهها را داریم.»
مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملّی مجلس شورای اسلامی، همان فردی که در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ برجام و پرچم آمریکا را در صحن علنی مجلس اسلامی به آتش کشید اکنون میگوید دولت ابراهیم رئیسی برجام را رها نمیکند! وی میگوید به دنبال «مذاکره خوب» با غربیها هستیم! ذوالنوری از عوامل اصلی همان جریانی است که در دولت حسن روحانی ظاهراً با برجام و هرگونه مذاکره با آمریکا مخالف بودند و میگفتند «بایدن و ترامپ سر و ته یک کرباسند.»
اینکه کشورهای غربی اینها را میدانند و به روی خود نمیآورند موضوعیست که شاید فقط خودشان از آن آگاه باشند اما بعید به نظر میرسد غربیها بتوانند با ابزار دیپلماتیک یا حتا باج دادن جمهوری اسلامی را متقاعد کنند که دست از تهدیدات اتمی و موشکی خود بردارد و از تروریسم حمایت نکند. اینها همگی به قول علی خامنهای «مسائل ناموسی انقلاب» و رهبری جمهوری اسلامی هستند. شاید یک توافق احتمالی در وین که به راستی نمیتوان گفت چه مختصاتی فراتر از برجام کنونی میتواند داشته باشد، تهدیدات رژیم ایران را بطور موقت کاهش دهد اما تجربه نشان میدهد این حکومت عین مذاکرات و ادعاهای منتهی به توافق اتمی ۲۰۱۵ کلاه گشادی سر غربیها میگذارد و سیاستهای توسعهطلبانه و خرابکارانه را که در سرشت عقیدتی- ایدئولوژیک آن است خطرناکتر از قبل پیش خواهد برد.